بَیعت و پیمان بستن و اقسام آن - با نگاهی متفاوت و عمل گرایانه - این بحث در سال ۱۳۷۳ توسط رهبری سماء ارائه شده است و برای اولین بار (۲۷ تیر ۱۳۹۹)  منتشر می گردد.

 
     
 
     
 

مِلاک و مِعیار انسان صالح و فاسد: انسان صالح کسی است که اهل شوری و مشورَت است و کارهایش را بر این اساس انجام می دهد، و با توجه به اطمینانی که به خود دارد حاضر می شود از خودش بیرون آید و اوضاع و اَعمال خویش را در معرض شوری و مشورَت و بل حَکمیّت قرار دهد. 

 
     
     
 

بعد از نظام ولایت مطلقه نوبت چه نظامی است؟ بعد از نظام ولایت مطلقه نوبت آزادی و مردمسالاری و کثرت گرایی است، نوبت جامعۀ مدنی و نظام برخاسته از فکر مردم و فرهنگ مردم و خواست و ارادۀ مردم است. و خارج از آن هر نوع نظام سیاسی (و از پیش تعیین شده)، تحمیلی و استبدادی و سرکوبگر می باشد. 

 
     
     
 

تضاد توحید و بردگی - هنگام بعثت توحیدی اسلام بردگی امری رایج و عرفی بود، لکن دین اسلام آن را به شیوۀ خودش و متناسب با زمان و زمینه هایش معالجه نمود، بدین صورت که در بعد نظری و عقیدتی با سر دادن نِدای: «يَا أَيُّهَا النَّاسُ قُولُوا لا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ تُفْلِحُوا» آن را فورا و بلا درنگ مُلغی و ابطال کرد (وَلاَ يَتَّخِذَ بَعْضُنَا بَعْضاً أَرْبَاباً مِّن دُونِ اللّهِ: غیر از اللّه بعضی ارباب بعضی دیگر نشویم). و لکن در سطوح اجتماعی مسئله فرق می کرد، و در نتیجه آن را همراه با زمینه سازیهای اجتناب ناپذیر و به صورت تدریجی زائل و منتفی ساخت. 

 

 
     
     
 

سرود و شعار و مناظری به مناسبت ۳۹ سالگی پایه گذاری خط و منهج توحیدی - اجتهادیِ موحدین آزادیخواه

 
     
     
 

رمضان و حکمت روزه داری

 
     
     
 

سی و هفتمین سالروز پایه ریزی خط و منهج «توحیدی - اجتهادی»

 
     
     
 

 

۱ بهمن سالروز پایه ریزی منهج اجتهادی موحدین آزادیخواه

 
     
     
 

نظامهای سیاسیِ مرفوض و مؤیَّد 

 
     
     
 

 

دعوت و تربیت قرآنی (۱): مقدمه - کلیات
تاریخ ایراد: ۶ صفر ۱۴۱۳ - ۱۵ مرداد ۱۳۷۱

 
     
     
 

 

دعوت و تربیت قرآنی (۹ و ۱۰): عوامل تربیت
تاریخ ایراد: ۱۵ صفر ۱۴۱۳ - ۲۴ مرداد ۱۳۷۱

 
     
     
 

دعوت و تربیت قرآنی (۱۱): اصول مشترک و فروعات متفاوت بین ما و محمد (ص)
تاریخ ایراد: ۱۸ صفر ۱۴۱۳ - ۲۷ مرداد ۱۳۷۱

 
     
     
 

سازمان و سازماندهی - بخش یکم

سازمان و سازماندهی - بخش دوم

 
     
     
 

 

بحثِ: توحید و استقلال (صوتی - ۱ و ۲): استقلال چگونه و با چه کسانی بدست می آید -این بحث در سال ۱۳۷۲ هجری - شمسی، برابر با سال ۱۴۱۴ هجری - قمری توسط رهبری سماء ایراد شده است.

 
     
     
 

 

شرح و تبیین سورۀ کوثر: بحثی علمی و نقادانه و فرافرقه ای - از طرف رهبری سماء - تاریخ ایراد: ۱۴۱۲ هـ - ق - ۱۳۷۱ هـ - ش

 
     
     
 

فرق عبادات عرفی با عبادات توحیدی-چهار فرق اساسی بین «عبادات عرفی - تقلیدی» و «عبادات توحیدی - اسلامی» وجود دارد (هم در معنا و مُحتوی و هم در حجم و گسترۀ آنها)

 

 
     
     
 

بحثی جامع در مسیر توحید و آزادی، شامل نحوۀ تأسیس، مشاکل دورۀ تأسیس، دشمنان اساسی، و مواضع عقیدتی - سیاسی. و این سند اساسی فی الواقع خلاصه ای از مواضع موحدین آزادیخواه و منهج توحیدی و آزادیخواهانۀ آنهاست. این بحث در اولین سالگرد تأسیس سماء (۲۶ ذو الحِجَّه ۱۴۱۲ - ۵ تیر ۱۳۷۱) و از طرف رهبری ارائه شده و برای اولین بار منتشر می گردد.

 
     
     
 

 

اساس هدایت و ضلالت 

 
     
     
 

پنج طـــاغوت و جـــلاد جهــــان 

 
     
     
 

نِعمت وَبــــــای کُـــــرونا؟!

 
     
     
 

 
 

بحثِ: سازشکاری و سازشکار از رهبری سماء - تاریخ ایراد: ۱۸ شوّال ۱۴۱۴ -۱۱ فروردین ۱۳۷۳  -  تاریخ انتشار: ۵ صفر ۱۴۴۱ - ۱۱ مهر ۱۳۹۸

 
 
     
     
 

به مناسبت ۲۸ فروردین ۱۳۹۸ (که مصادف با بیست و هفتمین سالگرد هجرت موحدین آزادیخواه به پاکستان است) این تصویر خاطره انگیز از رهبر سماء تقدیم اهل توحید و آزادی می گردد. این تصویر در بهار ۱۳۷۱ (بهار هجرت) گرفته شده است

 
     
     
 

 
     
     
 

دعای «خداوندا» - به مناسبت ۲۹ خرداد سالگرد شهادت شریعتی، دعای «خداوندا» که یکی از دعاهای پر مُحتَوای ایشان است «با صوت و صورت» تقدیم می گردد. یادش مُکرّم و گرامی و خالقش از او راضی باد.

 
     
     
 

به مناسبت ۵ تیر ۱۳۹۶ (سالروز تأسیس سماء) این تصویر از مؤسس سماء تقدیم می گردد. لازم به ذکر است که این تصویر در ۵ تیر ۱۳۷۰ و در محل تأسیس اخذ شده است.

 
     
     
 

بهار آمد! بهار گلها و دلها آمد!

 
     
     
 

سرودِ: عقیده و هدف

 
     
     
 

اوقاتی که پوشش زنان ناشیرین می شود!

 
     
     
 

رابطۀ سیاست و کار سیاسی با اسلام و مسلمین

 
     
     
 

ســـرود عقیـــده و هـــدف

 
     
     
 

توحید و آزادی (مُوحِّدین آزادیخواه)

 
     
     
 

امر به دیگران و فراموش کردن خود؟!

 
     
     
 

نظرات و مواضع زير سلطه

 
     
     
 

اهداف و شعارهای سماء

 
     
     
 

هر کسی و هر حزب و سازمانی و هر نظام و حکومتی در رابطه با افکار و عقاید مختلف و جهات و موضوعات گوناگون میتواند دارای یکی از این «مواضع اساسی» باشد:
۱- میتواند موضع «موافق و هم رأی» داشته باشد، در ابعاد نظری و عملی.
۲- میتواند موضع «مخالف و متفاوت» داشته باشد، در ابعاد نظری و عملی.
۳- میتواند موضع «جنگی و مسلحانه» داشته باشد، در ابعاد نظری و عملی.

 
     
     
 

 
     
     
 

 
     
     
 

 
  چهار موضوع اساسی در قرآن  
     
     
 

 
     
     
 

دینداری مُخلصانه و توحیدی: إِنِّي أُمِرْتُ أَنْ أَعْبُدَ اللَّهَ مُخْلِصًا لَّهُ الدِّينَ (زُمَر - ۱۱): «همانا من امر شده ام که الله را مخلصانه عبادت و اطاعت کنم، زیرا دین و قانون مختص اوست». وَأُمِرْتُ أَنْ أَكُونَ مِنَ الْمُسْلِمِينَ (یونس - ۷۲): «و من امر شده ام که جزو مسلمین باشم». وَمَنْ أَحْسَنُ قَوْلًا مِّمَّن دَعَا إِلَى اللَّهِ وَعَمِلَ صَالِحًا وَ قَالَ إِنَّنِي مِنَ الْمُسْلِمِينَ (فُصِّلت - ۳۳): «و چه چیزی بهتر از آن قول و سخنی است که کسی بسوی الله و منهج توحیدی دعوت نمود و در این راستا عمل صالح و سازنده انجام داد و گفت که من از مسلمین هستم». فَإِن تَوَلَّوْا فَقُولُوا اشْهَدُوا بِأَنَّا مُسْلِمُونَ (آل عِمران - ۶۴): «و اگر دعوت توحیدی را نپذیرفتند، آنگاه بگویید که شاهـــد باشید ما مسلمان هستیم».و اگر دعوت توحیدی را نپذیرفتند، آنگاه بگویید که شاهـــد باشید ما مسلمان هستیم». يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ حَقَّ تُقَاتِهِ وَ لَا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَ أَنتُم مُّسْلِمُونَ (آل عِمران - ۱۰۲): «ای اهل ایمان، در رابطه با الله و قوانینش تقوی و التزام داشته باشید، چرا که تقوای الهی و التزام توحیدی بر حق و رواست، و تنها روی دین اسلام بمیرید»..

 
     
     
 

مصدر اصلی مطالب و مواضع سماء - مصدر اصلی مطالب و مواضع فکری، فرهنگی، و سیاسی سازمان موحدین آزادیخواه ایران، شبکۀ سماء: samaa.org است. بنابر این، مطالب و مواضع نهایی سماء تنها از این شبکه قابل اخذ و دریافت می باشد. و آنچه خارج از این شبکه وجود دارد: اولا ممکن است از اصلاح و تجدید نظرهایی که در مطالب و مواضع سماء صورت می گیرد، بی بهره بماند. ثانیا به علت مشکلات پخش و نشر و احتمال تحریفات عَمدی، دریافت مطالب و مواضع نهایی از شبکۀ سمـاء یک امر ضروری است. و طبعا اگر متن و مطلبی (در هر جا و مکانی) با متون و مطالب شبکۀ سماء متفاوت و مختلف باشد، سماء در برابر آن «مسئولیتی» نخواهد داشت.

 
     
     
 

مُخاطبان مُوَحِدین آزادیخواه - سازمان موحدین آزادیخواه ایران، جهت احیای مُجدد «اسلام ومسلمانی» و ابلاغ و ارائۀ اسلام اجتهادی (توحید و آزادی) و حاکمیت و اقامۀ دین توحیدی اسلام بوجود آمده است. اینست که مخاطبان اصلی و بالفعل موحدین آزادیخواه، مسلمین و جوامع اسلامی و کسانی هستند که دنبال «ماهیت واقعی اسلام و حقیقت دین اسلام» هستند، نه ثبوت حقانیت آن و نه ثبوت خدایی بودن آن و نه ثبوت وجود الله رب العالمین. به عبارت دیگر مُحتوی و تبیینات و جوابهای موحدین آزادیخواه، بیشتر متـوجه مسلمین و کسانی است که در محدودۀ دین اسلام می اندیشند و میخـواهند اهل «توحید و آزادی» باشند. و همین است که افکار و عقاید سماء اکثرا برای چنین افراد و جوامعی راهگشا و قناعت آفرین است. و طبعا کسان و جریاناتی که خارج از محدودۀ اسلام و مسلمانی قرار می گیرند در مرحلۀ دوم کار واقع می شوند، و دعوت و اِقناع آنها «با عبور از مرحلۀ اول» معنای بیشتری میدهد.

 
     
     
 

اِتخاذ مَواضع روی واقعیات مُبَیَّن - زمانی امر و خبری به درستی به مردم می رسد که: اولا «کل واقعیت» در رابطه با امر و خبر مورد نظر در میان مردم منعکس شود (نه گوشه ها و بریده هایی از آن). بدین معنا که خبر و حَدَثی مثل جسدی مُثله شده در نیاید؛ بلکه وقوع امری و حدوث چیزی «بی کم و کاست» بیان و منتشر گردد. و گرنه دنیای کِذب و تهمت و عداوت بوجود می آید و کمتر سخن و خبری جای تکیه و اعتماد می شود. ثانیا هر واقعه و امر و خبری جهت مفهــوم و مُدلل شدن، باید همراه با «ابلاغ و تبیین مصدر» و عامل واقعه و حَدَث باشد، چرا که خیلی چیزها حادث می شوند، اما بعضی زوایا و علل آنها از انظار عمومی و نگاه رایج  پنهان و نامعلوم می مانند. اینست که جهت شناخت واقعی و «موضعگیری صحیح» نسبت به هر امر و خبر و روی دادی (علاوه بر تعقیب و دریافت تمام واقعیت)، تبیین و تفسیر مصدر «و عامل وقایع و اخبار» بسیار ضروری میشود. بدین ترتیب، با تحقق این «دو شرط اساسی» میتوان گفت که خبر رسانی درست و مناسبی صورت گرفته است.

 
     
     
 

 
     
 
 
     
 

سمـاء - فردا ۲۵ شهریور ۱۴۰۲ سالگرد قیام و اعتراضات آزادیخواهانه و ضد استبدادیِ  مردم ایران است، حرکت آزادیخواهانه و حق طلبانه ای که با احضار و بازداشت و مرگ مهسا امینی شعله ور گردید. لکن این کار عظیم و فراگیر و دارای مُحتوای فرهنگی - سیاسی در سال ۱۴۰۱ به کمال و نتیجۀ نهایی نرسید؛ و به تبع آن، نظام ولایت مطلقه در سایۀ قتل و اعدام و زندانی کردن هزاران ایرانی توانست به حیات سرکوبگرانۀ خویش ادامه دهد. حال سؤال اینست که آیا مردم ایران در سالگرد این قیامِ سراسری مجددا به صحنه می آیند و آن را تکمیل خواهند کرد؛ یا اینکه انتظار بیشتری لازم است و باید زمینه های قیام و اعتراضاتِ مُجدد هموارتر شود. بدین امید که مردم ایران بر استبداد داخلی و خارجی و استبداد حاکم و محکوم و استبداد قدیم و جدید فایق آیند و در سایۀ قیام و صحنه داری و اتحاد و همبستگی، نظامی آزاد و مردمسالار و کثرتگرا در ایران برقرار شود، موضوعی که بنابر مشاکل و اختلافات عدیده چندان ساده نیست و لکن باید آن را تمنا و آرزو نمود. 

 
     
     
 

چهار سرنوشتِ احتمالی برای قیام و اعتراضات کنونی - قیام و اعتراضات کنونیِ مردم ایران (که با مرگ مهسا امینی در بازداشتِ استبدادیان ولایت مطلقه شعله ور گردید) قبل از هر چیز وجهه و مایۀ حقوقی دارد، و مشخصا ناشی از پایمال شدن آزادیهای مدنی و فوران تبعیضات استبدادی و تقسیم مردم به «خودی و غیر خودی» می باشد. موضوع دیگر در رابطه با این قیام و اعتراضات مسئلۀ حجم و اهمیت آنست، و در این مورد باید گفت: سراسری بودن و گستردگی آن تا سطح مملکت و کشیده شدن آن به میان اقوام و مذاهب مختلف، اعتبار و اهمیت زیادی بدان بخشیده است، به نحوی که حتی مدارس و دانشگاهها را نیز فراگرفته است. همچنین این قیام و اعتراضاتِ مدنی و حق طلبانه بیش از انتظار بسیاری و خاصتا استبدادیان حاکم و متخوف «تداوم و استمرار» یافته است، و بر خلاف مصادر کذب و دروغ ولایت فقیهی چیزی دربارۀ فروکش و خاموشی آن (بعد از چهل روز) مشاهده نمی شود. و طبعا این خصایص (بر خلاف قیامهای قبلی که بیشتر انتخاباتی و اقتصادی و زودگذر بودند)، نقطه های قوّتِ این قیام و اعتراضات را تشکیل می دهند.

 
     
     
 

عالم گيری و فراگیری تاريخ هجرى - قمرى - راهها و انديشه ها و مکاتب عالمى و فرامکانى و فرازمانى (که همۀ بشريت در همۀ زمانها و مکانها مورد خطاب آنهاست) بايد تعالیم، عقايد، اعياد، تاريخ، و کلا «اصول و فروع تعلیم و تربيت و ابتکاراتشان» انسانى و عالمى و فرازمانى و فرامکانى باشد، تا اينکه (به اقتضای خطاب شان) همۀ بشريت را در برگيرند و همۀ جوامع و اقوام و شعـوب روی زمین در سایۀ آنها احساس برابرى و برادرى و اتحاد نمایند. در غير اين صورت، لياقت و توانايی خود را براى جوابگویی به بشريت روی زمین (در زمانها و مکانهاى مختلف) از دست می دهند و در «محدوده هاى زمانى و مکانى و محلى» محصور می شوند.

 
     
     
 

 

عيد قربان و فداکاری؛ جشن غلبۀ اراده بر نفسانیت - عيد قربان، عيد از خود گذشتن و یادوارۀ مقاومت ابراهیم و تحمل زیبای اسماعیل و عید ترجیح امر الله بر هوای نفس مادی و عيد تضحيه و ايثارگرى را به «همۀ مُوحدين و مُسلمین» و به همۀ پيروان راه توحيد و آزادی و به تمام جوامع اسلامى در سراسر جهان تبريک و تهنيت می گوييم. آری؛ هدف از فدای اسماعیل از طرف ابراهیم، همانا «آزادی بشریت» از نفس مادی و آمادگی جهت اطاعت از الله و قیام علیه مستبدینی بود که بر جامعۀ ابراهیم حاکمیت مطلق داشتند.

 
     
     
 

۵ تیر ۱۴۰۲ مصادف با ۳۲ سالگی تأسيس سازمان موحدين آزاديخواه ايران (سماء) است. پیروز و فرخنده باد این بنیان توحیدی و این روش آزادیخواهانه و این تأسیس بر حق و راهگشا؛ که مُنادی توحید و آزادی و معرِّف وضع نُوین توحیدی و مبلِّغ اسلام اجتهادی است. بدین امید که با زوال نظام استبدادی در ایرانِ استبداد زده، امکان وصول این خط و منهج مخلصانه و توحیدی (بصورت آزاد و علنی) به مردم مظلوم و خفه شده و گرفتارِ ظلم و تبعیض ولایت مطلقه فراهم گردد، و در سایۀ دینداری توحیدی راه نجات و سعادتِ دنیا و آخرت هموار و آزاد شود. بدین مناسبت مَبحث بلند و پر مَغزای: «رِفعت و تعالیِ عاقبت اندیشی و آخرت جویی» تقدیم اهل ایمان و مشتاقان تديُّن تـوحيدی می  گردد.

رِفعت و تعالیِ عاقبت اندیشی و آخرت جویی - قبل از هر چیز باید دانست که عاقبت اندیشی و آخرت جویی و حرکت بر مبنای کامل ترین رِسالت توحیدی - وحیانی، با «فرهنگ متعالی» و «جدیّت اخلاقی» و «دوراندیشی» هماهنگ و همخوان است؛ نه با تصورات عاميانۀ مُنحط و مُبتذلی که روی «ظنیّات و خرافات» و «اَعرافِ آباء و اجدادی» بِناء گردیده و تدوام یافته است. و چنین سیر و حرکتی بنابر والایی و عُلُوِّ آن و واقع شدنش در اَعلیٰ عِلِّيِّينَ (و ملازمت با انسانیّت حداکثری) در تضادی آشکار با «انحطاط فرهنگی» و «جهالت و نادانی» و «زندگی هٰکذایی» قرار می گیرد.  

 
     
     
 

زدن مجاهدین خلق: به نام ولایت مطلقه؛ به کام شاه پرستان! - امید به غرب برای آزادی و مردمسالاری در جوامع اسلامی، مثل امید به شیطان برای دینداری و اخلاق مداری است. بنابر این، چارۀ حل منازعات در جوامع ما و مشخصا در ایران، نه امید به دُوَل اروپی و امریکی، بلکه در به رسمیت شناختن یکدیگر و صلح و مصالحۀ داخلی و امید بستن به تنازل برای یکدیگر است، لکن چنین روش و امیدی با «توازن و هم وزنی» معنادار می شود، چیزی که باید از داخل و با تکیه  بر مردم ایران بدست آید، نه از خارج و رو کردن به اجنبیان و پای سلطه گران را به میان کشیدن؛ که اصل فساد است و مایۀ گسترش تنازع؛ و به مثابۀ ریختن روغن بر آتش می باشد.  

 
     
     
 

پایه های حقوق انسان بنابر نصوص قرآن - در رابطه با حق و حقوق انسان چنین وانمود می شود که: اولا چنین امری مختص دورۀ مُعاصر بوده و منشاء آن مکاتب مادی غرب است؛ و ریشه ای در تاریخ ادیان و مذاهب از جمله دین اسلام! ندارد. ثانیا چنین القاء می گردد که ادیان و مذاهب بیشتر وظیفه و تکلیف آفرینند و نسبت به حقوق بشر خاموش! می باشند؛ و اما از اینکه تاریخ حقوق بشر و حتی نصوص ادیان توحیدی و دیگر مکاتب بشری را حذف نمایند اِبایی ندارند. ثالثا (و با توجه به اصل اول و دوم) گویی اهتمام به حق و حقوق بنی آدم یک اعتقاد ماده گرایانه و الحادی بوده و خارج از دین و عقیدۀ الهی! قرار می گیرد.  

 
     
     
 

سالروز هجرتِ موحدین آزادیخواه - ٢٨ فروردين ١٣٧١ روزی است که اعضاء و رهبری سازمان موحدین آزادیخواه ایران (سمــاء) بدنبال به خطر افتادن جانشان در داخل مملکت و جهت در اَمان ماندن از دست نظام استبدادى ولایت مطلقه راه هجرت به پاکستان را در پيش گرفتند، هجرتی که از غرب مملکت به شرق مملکت صورت گرفت؛ و علیرغم صعوبت و طول راه خوشبختانه همگى (٧٠ نفر) به سلامت به مقصد رسيدند، و از آنجا «مبارزات توحيدى و آزاديخواهانه» را استمرار بخشيدند.

 
     
     
 

روسریِ اجباری - استبدادی - سماء: روسری که مورد نفرت بسیاری از جوانان ایران قرار گرفته است، قبل از اینکه مظهر دینداری سنتی - عرفی تلقی شود (و ربطی به ایمان و انکار مردم داشته باشد)، نماد زورگویی و سرکوبگریِ استبداد ولایت مطلقه است و در رد و انکار آن پرت و سوزانده می شود. و طبعا شعار: «نه روسری نه توسری، آزادی و برابری» در همین راستا قرار دارد. کمااینکه در جاهایی که روسری ممنوع می گردد، در بسیاری از اوقات عکس آن واقع شده است؛ و حتی کسانی در حمایت از حقوق زنانِ روسری دار، بدون اعتقاد خاصی! با روسریِ ممنوعه ظاهر می شوند. بنابر این، مخالفت و دور انداختن روسری در ایران، قبل از هر چیز در مخالفت با استبداد ولایت مطلقه است، نه لزوما دین و مذهبی خاص و یا ذات و ماهیتِ نوعی پوشش. بگذریم از اینکه ریش (برای مردان) و روسری (برای زنان) حداکثر نمادهای دینداریِ سنتی - عرفی هستند، و مشخصا اموری زمانی - مکانی قلمداد می شوند، و دربارۀ این موضوعات و مظاهر چیز مشخصی در قرآن یافت نمی شود.

 
     
     
 

آیا قرآن در جوامع ما تافته ای جدا بافته است؟! - اگر ما بدین امر اعتقاد داشته باشیم که قرآن کتابی عالی و نور مُبين و برهان خالق و احسن الحدیث است، و از طرف دیگر معتقد باشیم که جوامع سنتی - اسلامی از نظر فکری و عقیدتی مُبتدی و مُختل و خرافه زده و از نظر فرهنگی و اخلاقی مُتدنیّ و فاقد نظم و انضباط لازمند، و در میدان معیشت و نحوۀ زندگانی هم (با وجود خالق رزّاق!) مرحلۀ ملموس و قابل ذکری را طی ننموده اند، آنگاه ناچار می شویم بگوییم که این جوامعِ جا مانده، با کتاب و رسولی که بدان منتسب هستند دچار «خَلل و گُسست خطرناکی!» شده اند؛ و عملا نیز اثری از توازن و هماهنگی و همخوانی بین آنها مشاهده نمی شود. 

 
     
     
 

 

ماه رمضان، ماه قرآنِ فرقان، و ماه روزه داری توحیدی: شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِي أُنزِلَ فِيهِ الْقُرْآنُ هُدًى لِّلنَّاسِ وَ بَيِّنَاتٍ مِّنَ الْهُدَىٰ وَالْفُرْقَانِ فَمَن شَهِدَ مِنكُمُ الشَّهْرَ فَلْيَصُمْهُ وَ مَن كَانَ مَرِيضًا أَوْ عَلَىٰ سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِّنْ أَيَّامٍ أُخَرَ يُرِيدُ اللَّهُ بِكُمُ الْيُسْرَ وَ لَا يُرِيدُ بِكُمُ الْعُسْرَ وَ لِتُكْمِلُوا الْعِدَّةَ وَ لِتُكَبِّرُوا اللَّهَ عَلَىٰ مَا هَدَاكُمْ وَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ (بقره - ۱۸۵): «ماه رمضان ماه نزول قرآن است، قرآنی که هدایتگر مردم و تبییناتی از هدایت توحیدی است، و کتابی است که مشخص کنندۀ حق و باطل می باشد. پس هر کسی از شما ماه رمضان را مشاهده کرد روزه داری را آغاز نماید، و  اما کسی که مریض است یا در سفر است {یا عذری دارد} در ماههای دیگر آن را جبران نماید. الله برای شما یُسر و سهولت میخواهد نه عُسر و سختی. بنابر این، باید رمضان را تکمیل نمایید و به پاس هدایت توحیدی خالق یکتا را بزرگ بدارید، و ای بسا که شکرگذار شوید».

 
     
     
 

 

بهـــــــــار آمد! بهار تجديد حيـــــــات آمد!

 
     
     
 

رابطۀ روحی و عاطفی با انسانهای غلط و منحرف - انسانهای غلط و منحرف را نباید از خود و اهل خود دانست؛ زیرا چنین کاری (و از خود دانستن آنها) عواقب خطرناک و زیانباری دارد؛ و حتی ممکن است رابطه با افراد خوب و همکاران راستین را تخریب نماید، و خسِر الدُّنیا و الآخِرة شدن سرانجام آنست. همچنین باید دانست که خزیدن نااهلانِ هواپرست به درون و قلوب و برقراری رابطۀ روحی و عاطفی با آنها بیش از هر چیز بیانگر ناتوانی فرهنگی و اخلاقی و نشانۀ آلودگیِ روحیات و عواطف بوده و شبیه رسوخِ امراض به دل و درون انسان می باشد. بگذریم از اینکه انسانهای منحرف و بد اخلاق برای خودشان هم شرّ و بلا هستند و کمتر خیر و خوشی می بینند.  

 

 
     
     
 

اسلام مبنای اتحاد و شراکتِ مردم ایران - از نظر موحدین آزادیخواه کسانی که اسلام ستیزی می کنند یا دین اسلام را نادیده می گیرند و یا اینکه این دین فراگیر و شامل را عامل تفرقه و فرقه ای می گردانند، نه دنبال وحدت ارضی ایران هستند و نه آزادیخواه و مردمسالار می باشند، زیرا دین اسلام مبنای اتحاد اقوام و جوامع ایران و پایۀ مملکت و دولت در جوامع اسلامی است. بدین ترتیب تنها در سایۀ وجود چنین پایه و اساسی اقوام و جوامع کنونی ایران میتوانند در مملکتی متحده و شورایی و با اختیار و ارادۀ خود زندگی کنند و احساس اُخوَت و شراکت و هم سرنوشتی نمایند. و به نظر ما این امری محتوم است که نظام سیاسی ایران (در غیاب استبداد و سلطه گری) شکل اتحادی خواهد داشت و تمرکز گرا و اِهمال کنندۀ مناطق مختلفه اش نخواهد بود. و لکن نظام اتحادی ایران یکی از این دو صورت خواهد داشت: یا قومی - غربی خواهد بود و ایران را بسوی تجزیه و تلاشی (و احیانا جنگ و خونریزی) سوق می دهد؛ و یا قومی - اسلامی خواهد بود و ایران را در مسیر اتحاد و همبستگی و اُخوّت و برادری قرار می دهد.

 
     
     
 

رسانه های غربی وکیل مدافعِ تاج و تخت پهلوی؟! - رسانه های غربی (و در رأس آنها بی بی سی فارسی) مدتهاست که وکالت دفاع از تاج و تخت پهلوی را بعهده گرفته و در این راستا بسیار متعصبانه و یکجانبه رفتار می کنند؛ و خاصتا امروزه و بعد از قیام و اعتراضات تابستان و پاییز ۱۴۰۱ همۀ ملاحظات را کنار گذاشته و آشکارا به تبلیغ و علم کردن بازگشت پادشاهی و تاج و تخت پهلوی می پردازند، بنحوی که از طرفی تاریخچۀ آنها را کِتمان و پنهان و یا مُزوِّرانه آن را وارونه می سازند (و حتی انقلاب مردمی ۵۷ را زیر سؤال می برند)، و از طرف دیگر این رسانه های وکیل مدافع! از بزرگ نمایی و استخدام هر چیزی و حتی از جعل و تزویر و دروغگویی و شعارسازی برای این خاندانِ «استعماری و استبدادی و کودتاچی» هیچ اِبایی ندارند.

 

 
     
     
 

طرح جدید موسوی: عبور از نظام استبدادی و رو بسوی مردم - حال که میر حسین موسوی (یکی از رؤسای اصلاح طلبی و رهبر جنبش سبز) طی بیانیه ای ساختار شکن، صریحا از نظام ولایت مطلقه و قانون اساسی ولایت فقیهی عبور کرده و خواستار نظامی آزاد و مردمسالار شده است (و البته باید شفاف سازی بیشتری صورت گیرد)، پشتبانی و همراهی با آن بسیار مناسب و بجاست، چرا که در شرایط فعلی زمینه دارترین و نتیجه بخش ترین راه رسیدن به آزادی و مردمسالاری و کثرت گرایی به نظر می رسد، طرحی که در کلیت خودش ره به آزادی و استقلال و مصالحه و آشتی ملی می برد و در سایۀ تحقق و عملی شدن آن ممکن است ایران و ایرانی به ساحل نجات برسند.  

 
     
     
 

آزادی و مردمسالاری و کثرتگرایی را اصل نماییم - نظام مطلقۀ ولایت فقیهی از سلطنت مطلقۀ پهلوی بدتر نیست، اما بهتر هم نیست؛ زیرا این دو نظام مطلقه، اولا ساختاری استبدادی داشته و من البدایه روی زور و سرکوبگری و حذف دیگران بنا شده اند (اولی به نام ایران گرایی و دومی به نام فرقه گرایی)، و بدین شیوه یک قرن مردم ایران را در خوف و سرکوب و فقر فرو برده و بر آنها الحاد غربی و خرافات صفوی تحمیل کرده اند. ثانیا هم سلطنت مطلقۀ پهلوی و هم نظام مطلقه ولایت فقیهی (با وجود تلاش و تبلیغات بسیار) اصلاح ناپذیر از آب در آمدند. و انقلاب سفید شاهنشاهی و اصلاح طلبی اطیاف ولایت فقیهی نمونۀ این تلاشهای کاذبانه و شکست خورده است، و انقلاب بهمن ۵۷ علیه سلطنت مطلقۀ پهلوی، و قتلهای زنجیره ایِ مخالفان در نظام مطلقۀ ولایت فقیهی (و همچنین بگیر و ببند اصلاح طلبانِ ولایت فقیهی و حذف فَله ای احزاب و روزنامه ها و شبکه های اطلاع رسانی آنها) اصلاح ناپذیری این نظامهای استبدادی را به نمایش گذاشت.

 
     
     
 

samaa.orgآیندۀ ایران: نگرانی از تناوب مُستبدین و تنازع داخلی - فرق اساسى مستبدین محکوم با مستبدین حاکم در اينست که آنها هنوز به قدرت و حکومت نرسیده اند (البته در حدی وسیع)؛ و هنگامی که به قدرت و حکومت برسند تنها اسم و رسم و حيله هایشان عوض می شود، و لکن «ماهيت استبدادی نظام سیاسی» با ضعف و قوتِ بيشتر و کمتر ادامه می يابد؛ و بدین شیوه رنج و خون قیامها و تغییرات سیاسی بر باد می رود و قيامهای مردمی عقيم و ناکام می ماند، کمااينکه اين واقعيت را با سرنگونى استبداد پهلوى و به قدرت رسيدن استبداد ولایت مطلقه مشاهده کرديم. و باید دانست که ماهیت استبدادِ محکوم بیش از هر چیز «در تضاد و تفرقِ اطیافش» و در روابط تنازع آمیزی متجلی می گردد که حتی قبل از کسب قدرت و حاکمیت سیاسی از خود بروز می دهند.

 
     
     
 

جان به لبانِ دست به دامان راه انتخابی ندارند؟! - رئال پولیتیک غربی (سیاست امر واقع) خاصتا برای جوامع ما روی «الغَریقُ یَتشَبَّثُ بِکُّلِ حَشیشٍ» بناء و شکل گرفته است؛ بدین معنا که: دُوَل استعمارگر بنابر سابقۀ تاریخی اینطور می اندیشند که جوامع سُنتی و رشد نکرده تا کارد به استخوان شان نرسد و جان به لب نگردند از جا بلند نمی شوند و کار مؤثری انجام نمی دهند. و آنگاه بر مبنای این جامعه شناسی سیاسی و در وضعیتِ بنیان برانداز و اضطراری (كه نه انتخابی میسر می شود و نه جای انتخابی باقی می ماند) صاحبان ئال پولیتیک دست بکار شده و به صحنه می آیند و هر عامل و مُهره ای و هر نظم و نظامی که مدنظرشان باشد بر مردمان غریق و لِه شده تحمیل می کنند. 

 
     
     
 

۱ بهمن ۱۳۶۲ سرآغاز عملیِ مبارزۀ توحيدى و آزاديخواهانه و مبداء پايه ريزى خط و منهج اجتهادیِ موحدين آزاديخواه است. سازمان موحدين آزاديخواه ايران اين سالگرد پيروز و اجتهادی و تحول آفرین را به موحدين و آزاديخواهان و اقوام و جوامع مسلمان تبريک و تهنیت می گوید. و در سی و نهمین سال پایه گذاریِ این خط و منهج توحیدی - اجتهادی (۱۴۰۱) موضوعی ضروری و بحث برانگیز را تقدیم کسانی می نماییم که دنبال حقیقت اسلامیت و مسلمانی هستند و در برابر واقعیات ثابت و متغیِّر زندگی تواضع به خرج می دهند، موضوعی که عنوان آن بدین قرار است: «نگاهی توحیدی به زنا و عقوبت و عاقبت آن»، باشد که مفید و راهگشا واقع شود.

 

 
     
     
 

نگاهی توحیدی به زنا و عقوبت و عاقبت آن - مثل بسیاری از امور زندگی، مفاسد و مشاکل زنا هم (از هر نوعی که باشد) تغییر و تحولاتِ زیادی بخود دیده است و به هیچ عنوانی نمی توان آنها را نادیده گرفت. و خاصتا باید توجه داشت که فرهنگ و اخلاق یک انسانِ مُسلِم، هماهنگی زیادی با واقعیت پذیری و به رسمیت شناختن آن دارد، نه اینکه نسبت به واقعیتها کفر بورزد و آنها را رفض و انکار نماید؛ و اين یک میِّزۀ عالی و معيار عملی بین انسان مسلمان و کافر است. به عبارت دیگر، اسلامیت و مسلمانی یعنی ایمان به حقایق و اتخاذ موضع متناسب در برابر واقعیات (خاصتا واقعیات ملموس)؛ و مسلمان کسی است که این طرز تفکر را جامۀ عمل پوشد

 

 
     
     
 

۱۵ آذر ۱۴۰۱ بیست و هشتمین سالگردِ «اعلام موجودیت سازمان موحدین آزادیخواه ایران» پیروز و مبارک باد. بدین مناسبت موضوع و مطلبی را تقدیم و به بحث می گذاریم که در تناسب با وضعیت کنونی ایرانی است، که در حالتی از قیام و اعتراضات علیه نظام ولایت مطلقه به سر می برد و امید است که به برکناری این نظام استبدادی و پر فساد و تبعیض گر منتهی شود. این موضوع و مطلب زیر عنوان «بحثی توحیدی دربارۀ لباس و پوششِ طبیعی و بشری» ارائه شده است، باشد که مؤثر و مفید واقع شود و مُبیِّن عقاید توحیدی و روش اجتهادیِ موحدین آزادیخواه باشد.

لباس و پوششِ طبیعی و بشری - امروزه موضوع لباس و پوشش (در ایران و جهان) از محدودۀ یک ضرورت انسانی فراتر رفته و به یک امر سیاسی (حکومتی) تبدیل شده است؛ تا جایی که می توان گفت این قضیه نماد یک تنازع بزرگ و بین المللی گردیده و نحوۀ تعامل و تقابل با آن از فکر و فرهنگ و سیاست خاصی حکایت می کند. از این جهت لازم است این موضوع را بیشتر بشکافیم و مشخصا می خواهیم موضع توحیدی قرآن در رابطه با لباس و پوشش و میزان و اندازۀ آن (بنابر نصوص آیات) واضحتر گردد. 

 
     
     
 

سخنان مولوی عبد الحمید (جمعه ۲۷ آبان ۱۴۰۱) در رابطه با مظالم و تبعیضات نظام ولایت مطلقه در حق اهل سنت و اقشار مختلف ایران

 

 
     
     
 

مراسم خاکسپاری ماه تابانِ ایذه (کیان پیر فلک)، که هدف تیراندازان سفاک خامنه ای قرار گرفت، مراسمی که بسیار پر شکوه و با حضور جمعیتی کثیر و خشمگین برگزار شد، و الحق مردم ایذه دِین خود را در حق جوان شهید خویش بخوبی اَداء نمودند.

 

 
     
     
 

خدانور لجّه ای؛ مظلومِ دیار بلوچ و کشتۀ دست جانیانِ ولایت مطلقه و فریاد برآمدۀ نسلی محروم و مقهور و گرفتار در چنگال حُکام کذاب و لعین؛ بدین امید که رنج و خون این مظلومان و پایمال شدگان و فداکاری تمام شهداء و زندانیان و محنت دیدگانِ راه آزادی ایران گل بدهد و نظام ولایت مطلقه را نیست و نابود نماید.

 

 

 

 
     
     
 

 سوختن صورت ولیّ مطلقه (علی خامنه ای) در آتش خشم مردم - سماء: اگر چنین پیش برود و این قیام و اعتراضات مردمی تداوم یابد، عاقبت او از عاقبت رؤسای پهلوی بهتر نخواهد بود؛ و ان شاء اللّه بار دیگر مردم ایران ثابت می کنند که استبداد و سرکوبگری را در هر شکلی (چه سنتی چه غربی) تحمل نخواهند کرد و نظام ولایت مطلقه را نیز همانند نظام مطلقۀ پهلوی روانۀ آشغال دان تاریخ خواهند نمود.

 
     
     
 

فریاد دانشجویان آزادیخواه (خطاب به نظام ستم و تبعیض و عوامل سرکوبگر و صیغه باز آن): حیز تویی، هرزه تویی، زن آزاده منم!

 
     
     
 

جمعۀ خونین خاش - سماء: گویی جمعه های خونین مردم ایران و علی الخصوص در مناطق مظلومی همانند سیستان و بلوچستان (در سایۀ تداوم نظام ولایت مطلقه) پایانی ندارد؛ و همین است که بعد از خونهای به ناحق ریخته شدۀ زاهدان حال جمعۀ خونین خاش به وقوع پیوسته است؛ و خوب مثل اینکه عطش سفاکانۀ جلادان خامنه ای سیری ناپذیر می باشد، و فیلم زیر این ماهیت را بیشتر به نمایش می گذارد:

 
     
     
 

شیر و برکت گاوِ ولایت مطلقه - سماء: وقتی که نظام و حکومتی (مثل نظام ولایت مطلقه) دشمن مردم خود می شود و خیر و برکت آن (شیرش) به آنها نمی رسد، بالاخره جایی او را خواهد دوشید؛ و طبعا اگر آمریکا هم نباشد جاهای دیگری که به آنها وابسته می شود (مثلا چین و روسیه) و یا با آنها همدست می گردد (مثل سوریۀ اسد و حزب الشیطان لبنان) آن را خواهند دوشید

 

 

 
     
     
 

ظلم و ستم چند بعدی - سماء: مناطقی که بیش از چهار دهه متحمل «ظلم و ستم چند بعدی» در نظام ولایت مطلقه شده اند (سیاسی، مذهبی، قومی، فرهنگی، و اقتصادی) قاطعانه تر و شدیدتر در برابر نظام ولایت مطلقه قرار گرفته اند، و مشخصا کردستان و سیستان و بلوچستان در صدر این مناطق مقهور قرار می گیرند. و طبعا نظام ولایت مطلقه نیز بنابر خوف بیشتر و همچنین جلب نظر بعضی به مرزهای ایران! وحشیانه تر و خونین تر آنها را سرکوب می کند، و جمعۀ خونین زاهدان (۸ مهر ۱۴۰۱) اوج این توحش و سفاکی بحساب می آید. اینست که نظام ولایت مطلقه آشکارا در آن مناطق دشمن اشغالگر محسوب شده و مردم سنی مذهب آنها مترصد ایام و اوقات خود هستند، تا بند و بساط این دشمن چند بعدی را در منطقۀ خودشان جمع نمایند.

 

 
     
     
 

سماء: با این وضع چنین به نظر می رسد که کردستان جزو اولین مناطقی خواهد بود که نظام ولایت مطلقه باید آن را تخلیه نماید؛ و گرنه ممکن است عوامل و لشکریانش گرفتار خشم مردم شوند . دیروز سقز، پیشتر سنندج، و امروز هم این وضع مهاباد است:

 

 

 

 

 
     
     
 

چهار سرنوشتِ احتمالی برای قیام و اعتراضات کنونی - قیام و اعتراضات کنونیِ مردم ایران (که با مرگ مهسا امینی در بازداشتِ استبدادیان ولایت مطلقه شعله ور گردید) قبل از هر چیز وجهه و مایۀ حقوقی دارد، و مشخصا ناشی از پایمال شدن آزادیهای مدنی و فوران تبعیضات استبدادی و تقسیم مردم به «خودی و غیر خودی» می باشد. موضوع دیگر در رابطه با این قیام و اعتراضات مسئلۀ حجم و اهمیت آنست، و در این مورد باید گفت: سراسری بودن و گستردگی آن تا سطح مملکت و کشیده شدن آن به میان اقوام و مذاهب مختلف، اعتبار و اهمیت زیادی بدان بخشیده است، به نحوی که حتی مدارس و دانشگاهها را نیز فراگرفته است. همچنین این قیام و اعتراضاتِ مدنی و حق طلبانه بیش از انتظار بسیاری و خاصتا استبدادیان حاکم و متخوف «تداوم و استمرار» یافته است، و بر خلاف مصادر کذب و دروغ ولایت فقیهی چیزی دربارۀ فروکش و خاموشی آن (بعد از چهل روز) مشاهده نمی شود. و طبعا این خصایص (بر خلاف قیامهای قبلی که بیشتر انتخاباتی و اقتصادی و زودگذر بودند)، نقطه های قوّتِ این قیام و اعتراضات را تشکیل می دهند.

 
     
     
 

تسویه حساب با نظام ولایت مطلقه - سماء: بالاخره مردم ایران چاره ای ندارند جز اینکه با نظام استبدادی ولایت مطلقه تسویه حساب کرده و دیر یا زود آن را برکنار و به زباله دان تاریخ اندازند. و اگر خدای ناکرده قیام و اعتراضات کنونی هم سرکوب و خاموش گردد بازهم مردم ایران ناچارند چند سال دیگر (و با خسارات بیشتر) مُجددا به صحنه بیایند و این نظام پر مصیبت را حل و فصل کنند. و چه بهتر که نظام استبدادی ولایت مطلقه (که بلای ایران و مردمانش گشته است) بیش از این تدوام نیابد و نظامی آزاد و مردمسالار و کثرت گرا در ایران برقرار شود. مرگ بر نظام استبدادی، پیش بسوی آزادی و مردمسالاری و کثرت گرایی - ۱۰ مهر ۱۴۰۱

 
     
     
 

٣١ سال از تأسيس سازمان موحدين آزاديخواه ايران (سماء) گذشت، مبارک و پر رهرو باد این تأسیس بر حق و راهگشا؛  راه و روشی که مُنادی توحید و آزادی و معرِّف وضع نُوین توحیدی و مبلِّغ اسلام اجتهادی است. بدین امید که با زوال نظام استبدادی در ایرانِ استبداد زده، امکان وصول این خط و منهج مخلصانه و توحیدی (بصورت آزاد و علنی) به مردم مظلوم و خفه شده و گرفتارِ ظلم و تبعیض ولایت فقیهی فراهم گردد، و در سایۀ دینداری توحیدی راه نجات و سعادتِ دنیا و آخرت هموار و آزاد شود. بدین مناسبت مَبحث راهگشای: «روایی خوف و بیم؛ اِلّا از خالق حکیم» را تقدیم اهل ایمان و مشتاقان تديُّن توحيدی می نماییم.

 

 

روایی خوف و بیم؛ اِلاّ از خالق حکیم-ترس و خوف دربارۀ امور دوست داشتنی و آنچه مستحق احترام و محبت است بعد از جرم و انحراف و خیانت شروع می شود، و این یک خوف «ایمانی - اخلاقی» است، و طبعا صاحبان نفس لوّامه بدان مبتلا می شوند. اما وقتی صرفا از عواقب مادی و ملموسِ بی احترامی و پایمال سازی، احساس خوف و هراس نماییم، آنگاه ماهیت این خوف «مادی - جسمی» قلمداد می شود. مانند کسی که مرتکب سرقت می شود، لکن مشکلی در رابطه با معبود خویش و یا تجاوز به هم نوعش احساس نمی کند؛ و تنها از آن می ترسد که با فاش شدن این جرم دچار مجازات جسمی و مالی گردد. اینست که اگر خوف و واهمه از خالق یکتا محصور در عذاب جهنم گشت، ماهیت ایمانی - اخلاقی آن بسیار پایین می آید و وجهۀ مادی - جسمی پیدا می کند؛ کمااینکه در رابطه با نعَمات بهشت نیز وضع بهمین منوال است، و در آنجا هم لذّات «ایمانی - اخلاقی» باید اصل و اساس، و مادیات بهشتی ماحصَل آن گردد. در غیر این صورت، نفس امّاره (آمر به انحراف و خیانت) در سایۀ باورهای اولیه (و آباء و اجدادی) از طرفی، و غرایز قوی و تشنۀ طبیعی از طرف دیگر، تا روز قیامت مسلط و غالب می ماند، و صرف وعده و وعیدِ آن دنیایی (در غیاب ایمان و اخلاق و عدم شرم و حیاء از خالق و مخلوق) توانِ مهار این جبّار درونی را نخواهد داشت، و بدون تعلیم و تربیت توحیدی، وعده و وعید نامحسوس و غیبی از عهدۀ آن بر نمی آید.

 
     
     
 

 

قیام چهارم چگونه به نتیجه خواهد رسید؟! قيام آزادیخواهانه و ضد استبدادیِ سال ۱۳۵۷ سومين حرکت و جنبش آزاديخواهانه و ضد استبدادی و ضد استعماریِ مردم ايران در صد سالۀ اخير بحساب می آید. این قیام فراگیر که جهت برقراری آزادى و استقلال و عدالت به وقوع پیوست، ناشی از عقيم شدن قيام مشروطه خواهى (بنابر کودتای رضاخان) و همچنین بعد از ناکام گشتن جنبش ملی کردن نفت به رهبری محمد مُصدق و کودتای دوم پهلوی - غربی صورت گرفت. و اکنون به اتفاق همۀ اطراف اين قيام اخير نیز (۱۳۵۷) عقيم و بی نتیجه از آب در آمده و به اهداف خود نرسيد. اينست که مردم ايران براى رسيدن به آزادى و استقلال و عدالت و دفن نظام استبدادى (در هر شکلى و تحت هر عنوانی) و طرد مستقیم و غیر مستقیم استعمار، نيازمند قيام جديدى می باشد؛ اما نه قيامى مثل قیامهای گذشته و عقیم و فاسد شونده، بلکه قيامى آگاهانه و هدفدار و جهت تحقق آزادى و مردمسالارى و کثرتگرایی، و قيامى که مردم ايران به محض پيروزى آن را رها نساخته و به دست شخص و جماعتى نسپارند، بلکه تا تحقق و استقرار اهداف تعيين شده آن را پیگيرى نمایند.

 
     
     
 

 ۱ بهمن ۱۳۶۲ سرآغاز عملیِ مبارزات توحيدى و آزاديخواهانه و مبداء پايه ريزى خط و منهج اجتهادیِ موحدين آزاديخواه است. سازمان موحدين آزاديخواه ايران اين سالگرد پيروز و اجتهادی و تحول آفرین را به موحدين و آزاديخواهان و اقوام و جوامع مسلمان تبريک و تهنیت عرض می کند. و در سی و هشتمین سال پایه گذاریِ این خط و منهج توحیدی - اجتهادی، مبحث راهگشای: «ناسخ و منسوخ؛ قاعدۀ تعامل با حقایق متغیِّر» را تقدیم اهل توحید و آزادی و اسلام اجتهادی می نماییم.

 

 

ناسخ و منسوخ؛ قاعدۀ تعامل با حقایق متغیِّر  - روی قضیۀ ناسخ و منسوخ (ترک و تبدیل موضوعاتِ گذرا و سپری شونده) بحثها و مناقشاتِ دامنه دار و اختلاف برانگیزی صورت گرفته است، بحثها و مناقشاتی که متأسفانه برای اسلامیت و مسلمانی بسیار کم نتیجه بخش و کمتر مشکل گشا بوده است؛ زیرا در این راستا اکثرا مجهولات را دامن زده و اختلافات را عمیق تر کرده اند. و موضوعاتی مثل اینکه کدام آیه ناسخ و کدام منسوخ هست یا نیست؟! و یا اینکه این موضوع چقدر متوجه آیات قرآن یا محصور در رسالات قبلی است و..... نشان می دهد که این قضیه به شیوۀ درست و توحیدی مطرح نشده است. و من جمله نیامده اند در سایۀ راهنمایی آیاتی همچون آیۀ ۳۸ و ۳۹ سورۀ رعد (لِكُلِّ أَجَلٍ كِتَابٌ، يَمْحُوا ٱللَّهُ مَا يَشَآءُ وَ يُثْبِتُ، وَ عِندَهُۥ أُمُّ ٱلْكِتَـٰبِ) حقیقت موضوع را بشکافند و آن را مورد تجزیه و تحلیل قرار دهند و نحوۀ قانونگذاری توحیدی را از آن استخراج نمایند.

 
     
     
 

۱۵ آذر ۱۴۰۰ (بیست و هفت سالگیِ اعلام موجودیت سازمان موحدین آزادیخواه ایران) بر اهل توحید و آزادی مبارک باد. و بهمین مناسبت یک موضوع راهگشا و تبیین کننده را دربارۀ افکار و عقاید و روش اجتهادیِ موحدین آزادیخواه زیر عنوانِ: «مُختصّاتِ اسلام اجتهادی» تقدیم می داریم، باشد که نور و روشنایی بیشتری روی مواضع توحیدی و اجتهادیِ سماء بیندازد.

مُختصّات اسلام اجتهادی - چنین تصور می شود  که دین اسلام عبارتست از مجموعه تعالیم و مقرراتی جامد و راکد و غیر قابل انعطاف! که بر بشریتِ ایماندار فرض و تحمیل می گردد؛ و در این راستا نه زمان و مکان و موقعیت به رسمیت شناخته می شود؛ نه از واقعیات زندگی و تغییرات و تحولاتی که در حیات انسانی و در جوامع بشری پدید می آید خبری هست؟! و جالبتر اینکه چنین برداشت می شود که اجتهاد اسلامی نیز در همین محدوده قرار دارد و همین رنگ و بو را می دهد! و عبارتست از فتاوای گذشته گرایانه ای که «تعالیم و مقررات سپری شده» را توجیه و تلقین و بر انسانها و جوامع سنتی جاری می سازد؟!  

 
     
     
 

انتخاب و انتخابات در سایۀ سلاح و مسلَّحین - انتخابِ فکر و روش پیش از انتخابات و برگزاری آن قرار می گیرد، زیرا بدون افکار و عقایدِ مختلفه و خطوط و جهاتِ متعدِّد، انتخابات و اختیار نمودن چیزی که مدنظر است معنایی پیدا نخواهد کرد؛ و موضوع انتخابات امری تشریفاتی و حتی حیله گری و فریبکاری تلقی خواهد شد. بنابر این، قبل از انتخابات و اختیار کردن فکر و روشی (از میان افکار و روشهای موجود) باید اطراف و اطیافی در صحنۀ اجتماع وجود داشته باشند و حتی بخشهایی از مردم را جذب نموده باشند؛ و آنوقت است که موضوع انتخابات و اختیار کردن چیزی توسط مردم معنا پیدا می کند (کاری که در ذات خودش جهت تشخیص میزان مقبولیتِ اطراف و اطیافِ در صحنه صورت می گیرد).

 
     
     
 

 

نکاتی در مورد افسانۀ انتصاب مآل غدیر خُم -  از تاریخ بگذریم! خمینی و خامنه ای به اذن و اجازۀ چه کسی نظام ولایت مطلقه را بر قاطبۀ مردم ایران (با همۀ اطیاف و اضلاعش) تحمیل کرده اند و علی خامنه ای بیش از سه دهه است صاحب امر و نهی آنها شده است؟! آیا غیر از اینست که هدف نظام ولایت مطلقه از ترویج افسانۀ انتصاب مآل غدیر خُم توجیه استبداد و سرکوبگری و سلطۀ مادام العمر رهبرانش و توجیه مذهبی نفی انتخاب و انتخابات می باشد؟! پس اصل اذن و اجازۀ آنها دو چیز است: یکی زور سلاح و سرکوب این اذن و اجازه را به آنها داده است (مثل بقیۀ نظامهای استبدادی و سرکوبگر - از معاویه گرفته تا خمینی و خامنه ای)، و دیگری ضعف و ناتوانی و تفرق مردمی که آن را زیر سلطه قرار داده و به خدمت گرفته اند. و خوب اگر غیر از این بود (عدم توازن قوا)، آنگاه نه کشتار و سرکوبگریِ این سلطه گران در حق مردم شان رویه و روش می گردید؛ و نه خمینی و خامنه ای در برابر زور خارجی مجبور به زهرخوری! و نرمش قهرمانانه! می شدند.

 

 
     
     
 

وضــــع نُــــوينِ تــــوحیدی - رسالت توحیدی - وحیانیِ اسلام برای هدایت و جهت دهیِ نوع بشر به صراط مستقیم توحید و زندگی عقلانی و اخلاقی و در سایۀ آیات ربّانی (وحی تشریعی و تکوینی) ظهور کرده است، و در این خط و منهج توحیدی - وحیانی، صراط مستقیم عبارتست از: «عبودیت حصریِ خالق عاَلم و عدم دخیل و شریک نمودن چیزی در این عبودیت»، کمااینکه قرآن مُنزَل در این رابطه فرموده است: إِنَّ اللَّهَ رَبِّي وَ رَبُّكُمْ فَاعْبُدُوهُ هَٰذَا صِرَاطٌ مُّسْتَقِيمٌ(آل عمران - ۵۱): «همانا که اللّه و معبود یکتا خالق من و شماست، پس او را عبودیت و اطاعت نمایید {دینداری توحیدی}، اینست  صراط مستقیم». و لکن از منظر موحدین آزادیخواه این رسالتِ خاتم نیازمند وضعی نوین و متناسب و در همان حال اصیل و وحیانی است، وضعی که معنا و خلوص اولیه را در زمانها و مکانهای بعید و متفاوت منعکس نماید و در سایۀ رهبری توحیدی - اجتهادی و خارج از محدودۀ تاریخی - سنتی ارائه شود (محدوده ای که علاوه بر طی شدگی و نارسا و مشکل دار شدن، عمیقا شرک آمیز و استبداد زده و خرافاتی شده است).