بسم الله الرحمن الرحيم

زندگی در سایۀ اَنظِمۀ طاغوتی (استبدادی و استعماری)

عبدِ جِبت و طاغـوتِ ولایت مطلقه (که زیر نام خالد اسلامبولی خـود را پنهان کرده) دربارۀ حضور اعضـای سمـاء در غرب زیاد دریدگی میکند و چند بار این مسئله را مطرح و تکرار نموده است. در این رابطه و نحوۀ زندگی اهل توحید و آزادی ذکر چند نکتۀ «عام و عقیدتی»  را ضروری میدانیم، نکاتی که رابطۀ اهل توحید و طاغوت را بیان می دارند:

الف- اعضای سماء (سازمان موحدین آزادیخواه ایران) اهل ایران و مملکت شان «ایران» است، و دعوت و مبارزۀ توحیدی و آزادیخواهانه را از متن شهرهای ایران و بصورت مسالمت آمیز و از موضعی آشتی جویانه شروع کرده اند (یعنی کار موحدین آزادیخواه من البدایه ماهیتی توحیدی و آزادیخواهانه داشته و مواضع فکری و سیاسی سماء بدور از «مَحلی گرایی» بوده است، و این را همه و از جمله عُمال ولایت مطلقه شاهد هستند). اما با گسترش دعوت و مبارزۀ مسالمت آمیز مُوحدین آزادیخواه، نظام طاغوتی ولایت مطلقه آن را تحمل نکرد، و در رابطه با اهل تــوحید و آزادی به سرکوب گری و محروم سازی و حبس آنها متوسل گردید، و متعـاقب آن اعضای سمـــاء مجبور شدند که به ممالک همسایه (پاکستان، ترکیه، عراق) پناه ببرند. لکن طاغوتیانِ آن بلادِ گرفتار نیز حضور موحدین آزادیخواه را تحمل نکردند (البته با فشار طاغوت ولایت مطلقه)، و نتیجه این شد که این «مُهاجرین فی سبیل الله» بناچار از مقرات «یو ان - UNHCR» تقاضای پناهندگی سیاسی نمایند، همانطور که بسیاری از فعالان سیـاسی و اسلامی چنین می کنند (و طبعا صحابۀ حضرت رســـول نیز به همین صورت پناهندۀ حبشۀ مسیحی شدند). بدیهی است که خود یو ان نیز بنابر قرارداد و پیمانی که با دول جهان و عامتا دول غربی دارد، پناهندگان و مهاجرین را به قـول خـودش به «مملکت ثالث» میفرستد، اما متأسفانه متقاضیان پناهندگی در «انتخاب مملکت جدید» تقریبا هیچ اختیاری ندارند، و همین است که حتی اعضای یک خانواده ممکن است به یک مملکت فرستاده نشوند (البته در این میدان سیاستهای استعماری تأثیر زیادی دارند، و مثلا سیاست استعماری در رابطه با موحدین آزادیخواه مبنی بر پراکندگی و تفرق هرچه بیشتر آنها بوده است).

ب- در این شکی نیست که ادامۀ حیات در سایۀ «نظامهای طاغوتی»، که سلطه گران ظالم و غدار در آنها بجــای الله و قوانین تــوحیدی مُطلق و مُطاع شده اند (و نظامهای استبدادی و استعماری مصداق بارز آنها هستند)، حرام و غیر اسلامی است، اما با توجه به اینکه فعلا تمام جهان به تصرف نظامهای «استبدادی و استعماری» در آمده و تحت سلطۀ آنها قرار گرفته است (و جایی از ارض وسیع الله نمانده که موحدین و آزادیخواهان به آن مهاجرت نمایند) و از جمله در همۀ دنیای اسلام حتی یک مملکت «آزاد و اسلامی» وجود ندارد، در نتیجه مسلمین، یا باید تحت سلطۀ استبداد داخلی (حکومتهای استبدادی) زندگی کنند، و یا تحت سلطۀ استبداد خارجی (استعمار)، هر چند امروزه نزدیک به همۀ حکومتهای جهان «استبدادی - استعماری» هستند. و طبعا اعضای سازمان موحدین آزادیخواه ایران نیز (مثل سایر مسلمین ایران) یا تحت سلطۀ «نظام طاغوتی و استبدادی ولایت مطلقه» زندگی می کنند، و یا درممالک سلطه گر و استعمارگر غربی «دوران هجرت و آوارگی» را سپری مینمایند. اینست که نسبت به این مسئلۀ اساسی، تا تحقق آزادی و مردمسالاری و کثرتگرایی، و سرانجام رسیدن به نظام توحیدی، باید «اجتهـــاد» نمود، اما همراه با زندگی و ادامۀ حیات باید «زوال اَنظِمۀ استبدادی - استعماری» را اصل قرار داد. و الحمد لله اعضای سماء به همین شیوه و بصورت «فعالانه و هدفدار» زندگی می کنند، و در داخل و خارج ایران از مبارزه با «استبداد و استعمار» جهت زوال آنها و معرفی اندیشه های توحیدی و آزادیخواهانه دریغ نمی ورزند، با یک تفاوت که در ممالک الحادی و استعمارگر غربی «آزادانه تر» میتوانند فعالیت نمایند، اما در ایران ولایت مطلقه کار «توحیدی و آزادیخواهانه» بسیار سخت و دشوار است. و باید دانست که از نظر سماء فرقی بین استبداد و استعمار وجود ندارد و آنها دو روی یک سکه و لازم و ملزوم یکدیگرند، و طبعا نظام ولایت مطلقه نیز یک نظام استبدادی – استعماری است. در این رابطه به مقدمۀ مبسوط سماء و همچنین بسیاری از مطالب و تبیینات سماء مراجعه شود.

ج- در راستای ثبوت «توضیحات فوق» خوبست چند مطلب را که منعکس کنندۀ مواضع سماء هستند و درممالک غربی وعلیه سیاستهای استعماری - استبدادی ارائه شده اند تقدیم بداریم، کاری که در ایران ولایت مطلقه و در نقد این نظام «سیاه و استبدادی» ابدا ممکن نیست، و چنین کاری حتی میتواند مرگ و نابودی را در پی آورد، و همین است که از نظر موحدین آزادیخواه، حتی نظام های «بی دین و استعمارگر غربی» بر نظام «شرک و استبداد و مادیت ولایت مطلقه» ارجحیت دارند، چرا که مِـلاک «خـوبی و بــدی» در بینش و نگــرش تـــوحیدی، «آزادی و اسارت»، «عـدالت و تبعیض»، و «زوال و رواج فساد» است، که در همۀ این مـوارد اساسی، نظام ولایت مطلقه حقیقتا دارای «کارنامه ای منفور و سیاه» در سطح جهــان است. به امیــد روزی که مسلمین ایران و اقــوام ایران و همۀ مردم ایــران به آزادی و استقلال دست یابند و از شر «استبداد داخلی و خارجی» خلاص شوند. و اینهــم چند مطلب و مقـالۀ مورد نظر که در شبکۀ سمـاء (http://www.samaa.org) منتشر شده اند:

جبهۀ تاریخی و جهان گسترِ مُعاندین علیه اسلام و مسلمین

کـــــاریکــــاتــــــــــــورهــــای جـنــگـــــی دانمــــارکــی

أطیعوا الأمریکا و أطیعوا الصَهاینة و اوُلي الأمر مِنهُم!

کمک های متقابـل دول غربی و نظـام ولايـت مطلقه

سازمان موحدین آزادیخواه ایران

۱۱ ذو القعدة ۱۴۳۰ ۸ آبان ۱۳۸۸


 


متن خصمانه و کذابانۀ پاسدار کهریزکی (زیر نام خالد اسلامبولی):

«گروهک موسوم به سما بعد از انقلاب در کردستان تشکیل شده و کم کم توسعه یافت ومیان برخی از فریب خوردگان آن دیار بویژه در شهرستان پیرانشهر شیوع پدا کرد. این گروهک که در آن برخی اندیشه های سوسیالیستی به چشم می خورد چند هدف ارمانی را دنبال می کند و مانند هر گروه منحرف و قسم خورده ی دیگر اهدافی ارمانی و بلند را به دروغ برای اعضایش نمایان می کند تا با جذب فریب خوردگان از انان برای مخالفت با نظام جمهوری اسلامی (که مخالفت با این نظام تنها هدف و کار حقیقی این گروهک هست) استفاده ی ابزاری نماید. به یقین اهدافی که اعضای این گروه به عنوان اهداف خود نشان می دهندبا ماهیت ضد انسانی این گروه در تضاد 100 درصد است و به یقیین اگر به دنبال اهداف عالیه با شند اولین قربانی خودشان خواهند بود.
این گروهک که در دهه ی 60 و هفتاداعضایش به پاکستان گریختند و رهبران آن نیز سر از کشور دانمارک(کشوری که کاریکاتورهای موهن ضد اسلامی آن چند سال پیش ماجرایی بوجود آورد) و آلان نیز مانند سایر جیره خوران کفار در نشریات و رسانه ها و ... دست به تبلیغ دروغ ضد ایرانی می زنند. به یقیین عاقبت این گونه افراد مشخص است. الان خود این فریب خورده ای که دست به نشرو شیوع نوشته های اربابانش (که در دانمارک به زندگی تجملاتی خود مشغولند) می زند(چه بسا خود نیز در دانمارک یا پاکستان یا اسرائیل و ...زندگی کند) نیز اگر به وجدان خود رجوع کند و خاضعانه از خداوند بخواهد که او را هدایت کند به یقیین ایزد منان رحمان و رحیم است و جز او گریزگاهی نیست.
خلاصه بگم برات. این ها یکی از همین گروه های متعددی هستند که ضد ایران اسلامی در خارج فعالیت می کنند. همه جور گروه ضدایرانی وجود دارد. یا کمونیست هستند یا فلان یا این مدلی که این ها هستند و ما میگوییم باشند:d
اما خطاب به جناب فرزاد. جناب ! اگر نوشته های پیشین این کاربر (که بواسطه ی عدم اطلاع یا بی مسئولیتی یا سهل انگاری یا ... مدیران سایت هنوز درسایت می چرخد) نظری بیفکنید بویژه نوشته های چند ماه اخیر بعد از عید متوجه انبوه تناقضات و اعجاب نویسی ها و غریبه نگاری و مشنگ پراکنی این کاربر می شوید به گونه ای که برخی اعلامیه هایش به راحتی دارای چندین تناقض آشکار است.
اما از آنجاییکه صحبت کردن و مذاکره با عوامل بیگانه و خود فروختگان و عمال شیطان و دشمنان ملت وامت در شان یک انسان موحد و آزاده نیست . لذا از شما و سایر کاربران می خواهم زیادتوجهی به اباطیل او نفرمایید و بگذاریم در این روندی که دارند با دست خود خود را به زباله دان تاریخ دچار می کنند بکنند. زیرا دیگر کسی فریب این ها را نمی خورد و بعداز اینکه اینان خود صحنه ی گیتی را ترک کردند به یقیین دیگر اثری از این گروهک نمیماند چه بسا همکاران ایشان از خوارج و ... گرفته تا مجاهدین خلق و ... که هر روزشاهد نابودی و ضلالت یکی از ان ها هستیم.
یعنی سر جمع اینکه محل نذار به نوشته هایش زیرا ما شان شما را بیشتر از آن می دانیم که همکلام این فرد شوید. اگر همکلامی با او درست بود به یقیین می دیدید که در سایر پست هایش برخی از تنقاضاتش رو اشکارمی کردیم تا کذب بودن ادعاهایشان معلوم بشه اما وقتی خریدار این نوشته ها جز خوداین فریب خورده کسی نیست چرا بیخود جوابش رو بدیم و با همکلامی با یک شرور جایگاه خودمان را پایین بیاوریم.
راستی مدیرانم سایت این ها به اندازه ی کافی رسانه وشبکه و ... در اختیار دارند اما چون می بینند هر چه در کرنا می کنند ادمیزادی به آنها محل نمی گذارد لذا می آیند در سایت ها و اباطیل خود را از این اماکن نیز نشرمی دهند . ما تقاضا داریم با بررسی مسئولانه ی وضعیت این کاربر که سایت رو به محل تبلیغات حزبی تبدیل کرده در صورت امکان زمینه ی اخراج او را به دلیل زیر پا گذاشتن قوانین فراهم آورید».