بِسْمِ اللَّه وَ لَهُ الْحُكْمُ وَ إِلَيْهِ الْمَصِيرُ

 

مُحرَّمُ الحَرام صَفوی: سلاح هسته ای حــــرام؛
اما لعنت صحابه و جنگ فرقه ای حلال است؟!

مُحرَّمُ الحَرام صَفوی: سلاح هسته ای حرام؛ اما لعنت صحابه و جنگ فرقه ای حلال است؟! - سماءماه مُحرَّم (یا مُحرَّم الحَرام)، که حالا در ایران و زیر نام حسین و عاشوراء «ماه لعنت و نفرین، ماه بغض و کینه ورزی، ماه اعلام مواضع خصمانه و جنگی، و ماه سبّ وهتاکی در حق صحابه و خلفای مسلمین» شده است، یکی از چهار ماهی است که به نص قرآن (أَرْبَعَةٌ حُرُمٌ) جنگ و سِفک دماء و خونریزی در آن حرام و ممنوع شده است، مگر اینکه برای مقابله به مثل و دفع تجاوز باشد. و لکن همانطور که حالا در سایۀ نظام ولایت مطلقه و در فکر و فرهنگ تشیع صفوی می بینیم، این امر تماما وارونه شده! و ماه محرم آشکارا تبدیل به ماه لعنت و نفرین و ابراز مواضع جنگی و خصمانه شده است؛ و متأسفانه در این ماه (همانند دهۀ سبّ و فحاشی فاطمیه) حداکثر لعنت و نفرین نثار صحابه و خلفای راشده و مسلمین می گردد؛ و این امر شوم حتی به نمایش در می آید؟! و همانطور که همگان میدانند این خصومت ورزی در ایام ۹ و ۱۰ محرم (تاسوعا و عاشورای صفوی - ولایت فقیهی) به اوج خود می رسد و سبّ و فحاشی و لعنت گویی سر از «بلاهت بسیار جنون آمیزی» در می  آورد؟! قابل ذکر است که جنگ حسین بن علی با یزید و لشکریان او بود، و لکن شیعیانِ بغیض و پر کینۀ صفوی - ولایت فقیهی، یزید و لشکریان او را نمایندۀ مسلمین تلقی کرده و صراحتا آنها را نماد و مظهر خـلافت اسـلامی کرده اند؟! در این رابطه این مطلب میتواند روشنگری بیشتری نماید: قيام آزادیخواهانۀ حسين: قیامی واقعی نه افسانه ای.

در این شکی نیست که صفویت و صفوی گری (که زیر نام علی و فرزندانش ظاهر شد! و حالا نظام ولایت مطلقه ادامه دهنده و نماد و نمایندۀ آنست) علیه مسلمین و در «عداوت و ستیز با آنها» بوجود آمده است، و همین است که «لعنت صحابه و تکفیر خلفای راشده، به مثابۀ یاران رسول و مُدوِنان قرآن و مؤسسان خلافت اسلامی» هویت و الفبای آن را تشکیل می دهد. و از نظر آنها علی و فرزندانش دشمنان خلافت اسلامی (و مُعارض مسلمین!) بحساب می آیند؛ و این جملۀ مشهور: «محبت علی از بغض عُمر است!» این حقیقت را روشنتر می سازد. و شیطان دیدن عُمر فـاروق (فاتح ایران) و سید الشهداء خــواندن حسین بن علی (به جای حمزه بن عبد المطلب) از همین اصل و مبناء سرچشمه می گیرد. و بدین خاطر یک شیعۀ صفوی - ولایت فقیهی حاضر است نامش «سگ و خوک و ابلیس» باشد؛ لکن حاضر نیست نام یکی از صحابه و خلفای راشده و یا ام المؤمنین عائشه را تحمل نماید!!! و این خلاصۀ «ماهیت و موضعِ صفوی - ولایت فقیهی» است. اما از طرف دیگر علاوه بر نامهای مشرکانه ای مانند: عبـد المحمد! عبد العـلی! عبد الحسن! عبد الحسین! عبد السجاد؟! عبد الباقر؟! عبد الجعفر؟! عبد الکاظم؟! عبد الرضا؟! عبد الجواد؟! عبد الهادی؟! عبد المهدی؟! عبد العباس؟! عبد الزهراء؟! عبد الزینب؟! نام بسیاری از ظالمان تاریخ! اعم از پادشاهانِ چند هزار ساله و نام جنایتکارانی مانند پرویز و چنگیز و تیمور و همچنین نامهای مجوسی و نامهای غربی و...... در میان شیعیانِ صفوی - ولایت فقیهی وسیعا رایج و مرسوم می باشد. همچنین  در راستای عداوت با مسلمین و خلفای راشده و خلافت اسلامی؛ از فاطمه دختر پیامبر اسلام (و همسر علی - خلیفۀ چهارم) افسانه های عجیب و شرم آوری ترتیب داده اند و او را کشتۀ دست عُمر (خلیفۀ دوم) کرده اند؟! آری؛ چیزهای بسیار شرم آوری عرضه و اعلام داشته اند، و برای مثال در رابطه با افسانه سازی روی فاطمه (عاشورای فاطمی!) این عناوین و افلام جالب و تماشایی هستند:

https://youtu.be/-5Gx_n_ApXY

http://www.youtube.com/watch?v=YFcZtmuOvvg

البته باید دانست که لعنت و عداوت صفوی - ولایت فقیهی مُختص مسلمین و صحابه و خلفای راشده نیست، بلکه این مــوضع جنگی و خصمانه بسیار فراگیر بوده! و همۀ مخالفان را لعنت و نفرین می کنند؛ و لو اینکه شیعه باشند؟! و اعدام مخالفان سیاسی و دفن آنها در «لعنت آباد خاوران!»؛ علیرغم شیعه بودن بسیاری از آنها مثال و مصداق آنست. واین امر بازهم بیانگر این حقیقت است که «لعنت و عداوت و کینه توزی» جزو اصول و ماهیت تشیع بغیض صفوی - ولایت فقیهی است؛ و افتتاحیۀ مشهور «لعنتُ الله علی الاَعداءِ اَجمَعین»، که بیانات آخوندهای بغیض صفوی - ولایت فقیهی با آن شروع می شود این قضیه را عیان تر می سازد. لکن و با وجود همۀ این واقعیات باید توجه داشت و هوشیار بود که میزان صفوی گری و پذیرش مواضع ولایت فقیهی در ایران را نباید در «انتخاباتهای نمایشی و تظاهراتهای نمایشی تر» پیگیری نمود؛ زیرا در آنصورت اهل سنت ایران نیز (که در فرهنگ صفوی ملعون و لعنتی بحساب می آیند) صفوی و لعنتچی خواهند بود؟! و طبعا این نظام صفوی - ولایت فقیهی است وانمود میکند که مردم ایران اکثرا صفوی و لعنتچی! هستند. و اما از نظر موحدین آزادیخواه بهترین روزنۀ شناخت ماهیت و مواضع مردم ایران همانا احزاب و جریانات فکری - سیاسی و مشخصا «احزاب و جریانات اسلامی و حتی مذهبی» است، و حقیقتا این مایۀ خوشبختی است. و به اطمینان باید گفت: احزاب و جریاناتی که در ایران حامل فرهنگ و تفکر صفوی و لعنتچی باشند در اقلیت قرار دارند؛ و خاصتا آنهایی که به این چند دهۀ اخیر تعلق دارند و دارای فکر و فرهنگ تجدیدی هستند، چنین وضعیتی در آنها بسیار کمتر میباشد. و به تأکید حزب و جریانی که در ایران ماهیت صفوی را حمل نماید، حتما وابسته به نظام ولایت مطلقه و همکار و متحد آنست، و پیش بینی میشود که بعد از نظام ولایت مطلقه صفوی گری و کلا طرز تفکر صفوی - ولایت فقیهی رو به زوال و نابودی نهد. و طبعا این وضعیت مُتحول شونده در ملاها و مراجع شیعه هم به وضوح مشاهده می گردد، بحدی که حتی آنها را نمی توان شمارش کرد: از «خَرَقانی گرفته تا سَنگلجی و قلمداران و بُرقعی و پدرِ شریعتی و طالقانی و منتظری و دیگر ملاها و مراجع اصلاح طلب» در مسیر ابتعاد از صفویت و میراث دار آن یعنی نظام ولایت مطلقه قرار دارند. قابل ذکر است که این «تحول تجدیدی و نوین» در میان شیعیان ممالک دیگر نیز وجود دارد؛ لکن صدای آنها در رسانه های استبدادی - استعماری منعکس نمی گردد و به عموم مردم نمی رسد.

در چنین وضعیتی؛ علی خامنه ای (رهبر مادام العمر نظام ولایت مطلقه و میراث دار تشیع صفوی) اظهار داشته و فتوی صادر کرده که حصول سلاح هسته ای حرام است؟! بسیار خــوب؛ و اما سؤال اینست که مخاطب این تحریم سازی بی پایه و متظاهرانه کیست؟! اگر مخاطبش غرب است (که چنین مینماید)، پر واضح است که غربیان در حیله گری و ماکیاولیت از صفویها و رؤسای نظام ولایت مطلقه خیلی جلوتر و پیشرفته ترند (و اصلا آنها به خودشان هم باور ندارند؛ چه برسد به نظام ولایت مطلقه و فتوای تقیه بازانۀ خامنه ای). و اخیرا هم نمایندۀ آمریکا در سازمان نیروی هسته ای حتی طبیعت نظام ولایت مطلقه را (و به قول خودش ژنِ طرف ایرانی) فریبکار تلقی نمود. و اگر هم مخاطبش مسلمین و جوامع اسلامی است؛ پس بهتر است بجای تحریم سلاح هسته ای، لعنت صحابه و خلفای راشده را (که بیش از سلاح هسته ای مایۀ قتل و کشتار مسلمین شده و می شود) تحریم نماید. و با اِبطال افسانۀ شهادت فاطمه بدست عمر فاروق و باز گرداندن آن به سیاق تاریخی و با انهدام مقبرۀ افسانه ای ابولؤلؤ در کاشان (قاتل عمر فاروق - که حالا بابا شجاع الدین و زیارتگاه صفویان گردیده) راه جنگهای خونین فرقه ای را مسدود نماید. بگذریم از اینکه اصلا خط و منهج صفوی - ولایت فقیهی کارش لعنت و عداوت و جنگ افروزی است و باید اساسا متغیر و متحول گردد. البته کمتر کسانی (و حتی صفویهای ولایت فقیهی) برای سخن و تحریم خامنه ای ارزش و جدیت قائل هستند؛ چرا که همه میدانند که چنین اظهار نظری «صرفا تقیه گری و لفاظی» است؛ و خودش هم در این رابطه توضیح چندانی ارائه نکرده است. و اما بعنوان موحدین آزادیخواه دوست داشتیم در امر سلاح هسته ای (و دیگر سلاحهای مُخرِّب) توضیحاتی داشته باشیم و در این رابطه مواضع توحیدی را روشن نماییم:

اولا از موضع دین توحیدی اسلام، جنگ و قتال و کلا سِفکُ الدِّماء (در هر سطحی و در ذات خودش) حرام بوده و ارتکاب آن اَعظم جرائم بحساب می آید، و چنین امری تنها زمانی مُجاز و از دایرۀ تحریم خارج میشود که چاره ای باقی نماند. و لکن با مسدود شدن راههای مسالمت آمیز، دفاع مسلحانه آزاد و بنابر نصوص قرآن مُجاز می گردد، و اصلِ: أُذِنَ لِلَّذِينَ يُقَاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا وَإِنَّ اللَّهَ عَلَىٰ نَصْرِهِمْ لَقَدِيرٌ» که بیانگر «دفاع از نفس است» وضع و ظاهر می گردد، و معنای آن بدین قرار است (حج - ۳۹): «به کسانی که مورد ظلم و تجاوز واقع شده اند، اِذن و حق داده شده که بجنگند و قتال نمايند». و این اصلی است که «مُوَلِّد جهاد مسلحانه» و اولین چراغ سبز قرآن جهت مقابله به مثل و رفتن بسوی جهاد دفاعی است.

ثانیا در میدان جهاد مسلحانه تنها دو هدف اساسی مشروع هستند: یکی لشکریان متجاوز و دیگری همکاران آنها: «الَّذِينَ قَاتَلُوكُمْ فِي الدِّينِ وَأَخْرَجُوكُم مِّن دِيَارِكُمْ وَظَاهَرُوا عَلَىٰ إِخْرَاجِكُمْ»، یعنی کسانی که بنابر اسلام ستیزی با شما جنگیدند و شما را از وطن اخراج نمودند، و کسانی که در راستای اخراج شما با آنها همکاری کردند (مُمتحِنه - ۹). و این آیات نیز بیانگر همین تقنین و قانونگذاری هستند: وَ قَاتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ الَّذِينَ يُقَاتِلُونَكُمْ وَ لَاتَعْتَدُوا إِنَّ اللَّهَ لَايُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ (بقره - ۱۹۰): «با کسانی که با شما جنگ و قتال میکنند؛ مُوحدانه و در راه الله جنگ و قتال نمایید؛ اما تجاوز نکنید و حد نگه دارید؛ چرا که به تأکید الله ظالمان و تجاوزکاران را دوست ندارد». وَإِن نَّكَثُوا أَيْمَانَهُم مِّن بَعْدِ عَهْدِهِمْ وَطَعَنُوا فِي دِينِكُمْ فَقَاتِلُوا أَئِمَّةَ الْكُفْرِ إِنَّهُمْ لَا أَيْمَانَ لَهُمْ لَعَلَّهُمْ يَنتَهُونَ (توبه - ۱۲): «و اگر عهد و پیمانشان را شکستند، بعد از عهد و پیمانی که بسته اند؛ و دین تان را دچار مشکل و اختلال نمودند، پس با سران و رؤسای کفر جنگ و قتال نمایید {چرا که مسئول اصلی آنها هستند}؛ و به تأکید برای آنها عهد و پیمانی مطرح نیست، باشد که فتنه گریشان پایان پذیرد».

ثالثا در میدان جهاد مسلحانه و علیه اَهدافی که تعیین شده «حداکثر آمادگی و شدت با کفار حربی، و اصل مقابله به مثل» نه تنها مُجاز شده، بلکه واجب و یک امر صریح است، و در این رابطه به این آیات قرآنی اکتفـــاء میکنیم: وَأَعِدُّوا لَهُم مَّا اسْتَطَعْتُم مِّن قُوَّةٍ وَمِن رِّبَاطِ الْخَيْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَعَدُوَّكُمْ وَ آخَرِينَ مِن دُونِهِمْ لَا تَعْلَمُونَهُمُ اللَّهُ يَعْلَمُهُمْ (اَنفال - ۶۰): «حداکثر قدرت و توان را براى مقابله با دشمنان جنگی مهيا و آماده کنيد؛ و همچنین به اسبان جنگى (به مثابۀ حداکثر آمادگى) مجهز شويد، تا بدين شيوه در دل دشمنان الله و دشمنان خودتان و همچنین در دل دشمنانی که شما از آنها بی اطلاع هستید و الله آنها را می شناسد {و تنها زور و قدرت را می فهمند} رعب و وحشت ايجاد کنيد». يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ جَاهِدِ الْكُفَّارَ وَالْمُنَافِقِينَ وَاغْلُظْ عَلَيْهِمْ (توبه - ۷۳): «ای پیام آور الله با کفار و منافقین جهاد کن و با آنها غلیظ و شدید باش». فَمَنِ اعْتَدَىٰ عَلَيْكُمْ فَاعْتَدُوا عَلَيْهِ بِمِثْلِ مَا اعْتَدَىٰ عَلَيْكُمْ (بقره - ۱۹۴): «پس هنگامی که کسی شما را مورد ظلم و تجاوز قرار داد، شما نیز به ظلم و تجاوز صورت گرفته پاسخ دهید و مقابله به مثل نمایید». این آیات در تضاد با فتاوای تُقیه بازانۀ علی خامنه ای و مُبتنی بر تحریم سلاح هسته ای قرار دارند؛ کمااینکه چنین تحریماتی با ماهیت بغیض و پر کینۀ صفوی و روش لاعِنی آن (که با جنگ و خونریزی و نابودسازی دیگران هماهنگی دارد) و همچنین با عملکرد نظام ولایت مطلقه و حروب فرقه ای که علیه مسلمین و مشخصا اهل سنت بپا کرده! در تضاد و تناقض میباشد. بدیهی است که مسلمین باید حداکثر سعی و تلاش بخرج دهند تا سلاحهای مخرب و هسته ای و شیمیایی و کلا جنگ و قتال و خونریزی از روی زمین برچیده شود، و لکن وقتی که دشمنان جنگیِ «اسلام و مسلمین» مُجهّز به مخربترین و خطرناکترین سلاحها میشوند، مسلمین هم چاره ای جز تجهیز خودشان ندارند (همانند آنها و حتی بیش از آنها)؛ و گرنه زیرسلطه واقع میشوند (همانطور که شده اند)، و در صورت عدم تجهیز از عهدۀ مقابله به مثل هم بر نمی آیند.

سازمان موحدین آزادیخواه ایران

۱۰ محـرم ۱۴۳۵ - ۲۳ آبـان ۱۳۹۲