آری؛ نظام ولایت مطلقه، مردم ایران را به چنین وضعی سوق داده است!! - سماء

 

آری؛ نظام ولایت مطلقه، مردم ایران را به چنین وضعی سوق داده است!!

۲۳ صفر ۱۴۲۸ - ۲۰ اسفند ۱۳۸۵

 

وبلاگ تحلیلی سیاسی قم

 

واکاوی پروپاگاندای جمکران (1)

روستای جمکران، از قدیم الایام یکی از دروازه های ورودی به شهر قم از سمت کاشان بوده است و مردان موسپید شهر هنوز خاطرات مربوط به کوه قزل قلعه سی در نزدیکی این روستا که محل تجمع راهزنان و همچنین انبار اجناس غارتی کاروانهای این مسیر بوده است را هیچگاه از یاد نبرده اند.خلق و خوی ذاتی اغلب اهالی روستای جمکران کمی تند است و از این منظر، یک طرف اغلب دعواهای زیاد رخ داده در این منطقه و یا هردو طرف آنها به نوعی وابسته به این روستا می باشند.با انحلال شورای روستا و انضمام این منطقه به یکی از نواحی شهرداری قم، بنا بر اعتقاد عده ای یکی از نشانه های ظهور اتفاق افتاده است. با این وجود مجوز ساخت زمینهای اطراف جمکران،  هنوز در هاله ای از ابهام قرار دارد و البته به معتقدین این باور! باید گفت که فراهم شدن اسباب ظهور تا زمان صدور مجوز، منتفی است.مسجد جمکران تا قبل از انقلاب، وضعیت چندان مناسبی نداشته  و حتی به گواهی اهالی  جمکران، بعضا محل تجمع افراد  شرور و حتی شرابخوار بوده است، به گونه ای که بعد از تاریکی هوا، کسی جرات نزدیک شدن به مسجد و اقامه نماز در آن را نداشته است، مگر اینکه بصورت گروهی اقدام به این کار می کردند.با این حال پس از انقلاب، توجه ویژه ای به این مسجد شد و اداره ی آن به هیات امنایی که زیر نظر اداره اوقاف قم قرار داشت، سپرده شد.امنیت مسجد نیز به یکی از پایگاههای بسیج شهر قم سپرده شد و نکته مهم اینکه با توجه به حوادث امنیتی دهه شصت، تمامی نمازگزاران مسجد قبل از ورود، از سوی مامورین این پایگاه، مورد بازرسی بدنی قرار می گرفتند تا خدای نکرده، بمبی در مسجد منفجر نشود.با این وجود امکانات مسجد تا اواخر دهه هفتاد چندان تغییری پیدا نکرد و حتی تعمیر گنبد مسجد همزمان با فراگیر شدن شایعه مخالفت یکی از مراجع تقلید با این امر، متوقف شد.اوج توجه عمومی به مسجد، همزمان با پایان جنگ تحمیلی و تغییر رویکرد فرهنگی و اعتقادی مردم بالاخص رزمندگان بازگشته از میدان نبرد، روی داد که این عده در مواجهه با آنچه که در جامعه آنروز اتفاق می افتاد، یعنی استحاله فرهنگی ،ملجا و پناهی جز مسجد جمکران برای خود پیدا نکردند. جالب توجه اینکه شکل گیری برخی جریانات افراطی پیرامون مهدویت در همین ایام صورت گرفت که بیشترین یارگیری آنها از همین جریان رو به انفعال و حول مسجد جمکران بوده است. در حاشیه این مطلب باید به این نکته اذعان کرد که  هنوز در این مملکت با مقوله آسیب شناسی اجتماعی خصوصا در موضوعات مذهبی بصورت تخصصی برخورد نمی شود و به عنوان نمونه در همین مورد، همه نهادهای فرهنگی نظام بالاتفاق پس از جنگ ،تنها به عنوان یک ناظر منفعل و بی خاصیت، شاهد رهاسازی بی هدف پتانسیل عظیم جمع شده این قشر از جوانان در مسیرهای مختلف همچون گروهک سازیهای متعدد بوده اند و تنها زمانی که این معضل فرهنگی،شقه امنیتی پیدا کرد، بهوش آمدند.جوانانی که امید و سرمایه ی این کشور بودند و با شور و اشتیاق سالهای طلایی عمر خود را در فضای معطر جبهه برای دفاع از کیان این ملت گذرانده بودند، با سرخوردگی هر چه تمام، مسیر انزوا و درون گرایی را با سرعت طی کرده و براحتی به  همه چیز  پشت پا زدند و حتی برخی از آنها در موضع مقابله با نظام قرار گرفتند.بهر حال گسترش مسجد جمکران از همین ایام اغاز شد و در وهله ی اول خریداری زمینهای اطراف مسجد که بیشتر انها زراعی بوده و متعلق به اهالی روستای جمکران بود، با توجه به ویژگی افراد این روستا که در ابتدای مطلب ذکر ان رفت، با مشکلات عدیده و فراوانی روبرو شد که البته همچنان ادامه دارد.بطور مثال در یک مورد، مالک یکی از املاک مستقر در طرح توسعه، حتی به قیمت از دست دادن تمام راههای ورودی به ملک خود که شامل چندین باب مغازه بود، حاضر به فروش  ملک خود نشد و یا در موردی دیگر که سال پیش اتفاق افتاد، یکی از کشاورزان با خوابیدن روبروی غلتک پیمانکار توسعه طرح که مشغول آسفالت پارکینگ جدید مسجد بود، عملا در استانه نیمه شعبان، این طرح را دچار وقفه طولانی نمود.نکته بسیار عجیب دیگر در این مورد، سند خوردن تمامی زمینهای خریداری شده بنام متولی آنروز مسجد و نه خود مسجد است که حتی با وجود مشکلات اخلاقی پیش امده برای وی که منجر به برکناری وی از سمت مدیریت اوقاف قم و آبروریزی فراوان در رسانه ها شد، ایشان همچنان در امور مسجد جمکران بصورت اشکار دخالت داشته وحتی متولی امور حقوقی مسجد نیز هست.البته بیشترین درگیریهای اهالی جمکران با این شخص بوده و هست که حتی در یک مورد منجربه  جراحت شدید این شخص شد و البته در عوض امکان استفاده اهالی روستای جمکران از مسجد جمکران عملا از انها سلب شد و حتی در شام غریبان عاشورای چند سال پیش ،به دستور همین شخص درب مسجد بر روی دسته جات سینه زنی اهالی جمکران بسته شد. با توجه به این موضعگیریها، خلا مدیریتی و عدم انسجام کافی در امور اجرایی مسجد، اداره اوقاف از امور مدیریتی مسجد کنار گذاشته شد و بجای ان تشکیلات تولیت متولی تمامی امور مسجد گردید که البته مستقیما زیر نظر دفتر رهبری فعالیت می نمایند.

واکاوی پروپاگاندای جمکران (2)

در نوشته پیشین، خلاصه ای از فعالیت مسجد جمکران تا اواخر دهه هفتاد تشریح شد و اکنون ادامه  آن تقدیم شما می گردد:

در 17 بهمن ماه 79، شیخ ابوالقاسم وافی، نماینده وقت مردم یزد در مجلس خبرگان رهبری، به عنوان تولیت مسجد منصوب شد.در حکم ایشان که از طرف رهبری امضا شده است، همه مراکز و سازمانها ملزم به مساعدت در  راه خدمت بیشتر به این پایگاه عظیم تشیع شده اند. اولین چالشهای عمده پیش روی تولیت مسجد، پیگیری طرح جامع مسجد و همچنین بازنگری در ساختار مدیریتی این مکان بود. مقدمات طرح جامع مسجد از سال 75 آغاز شده بود ولیکن بروکراسی حاکم بر نهادهای متولی در این بخش، اجرای ان را تا سال 78 به تاخیر انداخته بود. آغاز اجرای این طرح عظیم با برآورد تقریبی نزدیک به 980 میلیارد ریال در محدوده ای به وسعت 4 میلیون متر مربع بازیربنای 1 میلیون متر مربع که البته از خیلی جهات، شبیه طرح توسعه مسجد النبی(ص) می باشد ، بدون در نظر گفتن تامین منابع مالی آن و تنها با اتکا به کمکهای مردمی، یکی دیگر از شاهکارهای مدیریت قبلی این مکان است که مزید بر علت شده و سرانجام باعث برکناری وی شد.با توجه به اینکه مقدمات اجرای این طرح ریخته شده بود، بنابراین تولیت جدید مسجد برای تامین منابع مالی این طرح عظیم که با برآوردی دوباره به رقمی در حدود 1200 میلیارد ریال  افزایش یافته بود، دست بکار شد و سرانجام در سال 81 با تصویب طرح در شورای عالی شهرسازی و اعمال برخی تغییرات در آن، ردیفی از بودجه کشور به این امر اختصاص داده شد.تنها در راستای اجرای این طرح بیش از 17 هزار متر مربع از ساختمانهای مسجد به کلی تخریب شدند که خود رقم قابل توجهی است. در این میان برخی از ساختمانهای تخریب شده، تازه ساخته شده بودند و نکته عجیبتر اینکه انجام عملیات تخریب بدون توجه به نکات ایمنی  منجر به کشته شدن دو نفر از کارگران حین اجرای طرح گردید. هر چند روند تخریب هنوز به انتهای خود نرسیده و  این روزها نیز شاهد برچیده شدن سازه فلزی صحن مسجد می باشیم ولیکن بازای این حجم از خرابیهای صورت گرفته، تنها در حدود 8 هزار متر مربع ساختمان احداث شده است که در برابر رقم بیش از یک میلیون متر مربع مستحدثات پیش بینی شده برای اجرای این طرح ، هیچ به حساب می اید، ضمن اینکه تنها در حدود 40 میلیارد ریال از منابع مالی این طرح تاکنون تامین اعتبار و هزینه شده است و شگفت انگیزتر اینکه توسعه بناهای اطراف مسجد که  در اختیار سایر نهادهای فرهنگی قرار دارد، مورد حمایت بیشتری قرار گرفته است که در این میان پروژه حرم تا حرم، بدلیل سود سرشار اقتصادی آن از سهم ویژه ای برخوردار است. بنابراین به عنوان یک ناظر منصف، این حق را برای تولیت مسجد بایدقایل شد که علاوه بر نصب صندوقهای متعدد جمع اوری پول و نذورات در جای جای این مکان، محراب مسجد را نیز به این امر حیاتی اختصاص داده و از ان برای جذب بیشتر کمکهای مردمی حتی به قیمت برخورد برخی از مراجع تقلید با شخص وی استفاده نماید، ضمن اینکه نباید از اقدام عجیب ایشان در  راه اندازی دفاتر استانی مسجد جمکران که تحت عنوان گسترش فرهنگ مهدویت و همچنین ساماندهی کاروانهای اعزامی به مسجد جمکران صورت پذیرفته است؛ سریع گذشت، زیرا در حقیقت یکی از اهداف اصلی این اقدام در راستای متنوع کردن منابع تامین مالی بوده است.البته ذکر این نکته ضروری می باشد که نفس این اقدام بیشتر در جهت خنثی سازی برخی تلاشهای  صورت گرفته در زمینه شبیه سازی مسجد جمکران در سایر نقاط کشور  بوده که تا حدودی موثر می باشد. نکته مهم دیگر که شاید برای اولین بار در اینجا مطرح می گردد، چگونگی پر نشدن چاههای عریضه با این حجم از زائران است. مسجد جمکران بطور تقریبی در شبهای چهارشنبه در حدود 200 هزار زایر دارد که البته در برخی از ایام سال مانند نیمه شعبان، شبهای قدر، روزهای تاسوعا و عاشورا و ایام نوروز به  این رقم چندین برابر افزوده می شود که در نهایت بطور سالانه  20 میلیون زایر را دربر می گیرد. اگر بر فرض مثال تنها 25 درصد از زایران نامه های خود را درون این چاه بریزند، رقمی در حدود 5 میلیون نامه  می شود که در حدود 10 هزار بسته کاغذ A4 پانصد تایی را شامل می شود که بعید است چاه عریضه مسجد تحمل نگهداری چنین حجمی از کاغذ را داشته باشد و این در حالی است که طبق مشاهدات صورت گرفته، تنها کاغذنامه در این چاه ریخته نمی شود و علاوه بر پول و چکهای نقدی  انواع زیورالات و طلاجات نیز در این چاه ریخته می شود. بدون در نظر گرفتن ارزش هدایای ریخته شده در چاه و تنها با انجام یک محاسبه ساده، در آمد مسجد تنها از فروش کاغذ عریضه 200 تومانی رقمی در حدود یک میلیارد تومان را در طول سال شامل می شود که البته رقم قابل توجهی بوده و جای شگفتی دارد. بدون لحاظ درست یا نادرست بودن این گونه مسایل از منظر شرعی،  با کمال تاسف باید گفت در حقیقت چاهی در این مکان وجود ندارد و آنچه که بنام چاه عریضه از ان نام برده می شود، یک محفظه تمام فلزی است که راه دسترسی به آن از طریق سرداب مسجد می باشد. دلیل پر نشدن این چاه نیز بدین خاطر است که بصورت نوبه ای و بیشتر در اوایل هفته که مسجد تقریبا خلوت می باشد، این چاه از همان طریقی که ذکر شد، خالی می گردد و با تفکیک نامه ها از هدایای قیمتی و همچنین نذورات نقدی، نامه ها را درون کیسه ها ریخته و در نهرهای اطراف مسجد خصوصا در حوالی زمینهای کشاورزی رها می کنند و البته در برخی موارد نیز انها را خاک می کنند.