بِسْمِ اللَّه وَ لَهُ الْحُكْمُ وَ إِلَيْهِ الْمَصِيرُ
اعتصاب کردستان: انتظار از مردم ایران؛ نه از گوش ناشنوای مستبدین
بنابر این،
مردم ایران از طرفی باید اثبات کنند که جامعه ای متحد و
هماهنگ هستند و اشتراکات اساسی با هم دارند، و ظلم و ستم در محل و منطقه ای
به همۀ مردم ایران مربوط می شود. و از طرف دیگر، مردم ایران باید اثبات
نمایند که دارای خواستهای مشترک هستند و اختلافات اساسی با هم ندارند، و
اقدامات مشترک این امر را به اثبات می رساند. در غیر اینصورت:
اولا نظام استبدادی و تفرقه انداز تداوم بیشتری خواهد یافت،
ثانیا با «عدم آمادگی و اقدامات مشترک» از
عهدۀ حوادث ناخواسته و من جمله املائات خارجی و تجزیه و تلاشی داخلی بر
نخواهند آمد. و طبعا چنین امر اساسی و بزرگی
کار ساده ای نبوده و نیست، و در
این میدان (و پیش از مردم) باید مخالفان سیاسی و احزاب و سازمانهای مخالف
چنین مسیری را طی نمایند، و یک «رهبری سیاسی و
آزادیخواه و مردمی» بوجود بیاورند. اما چنین امری نیز تاکنون ظهور
نکرده است، و متأسفانه بسیاری از مخالفان سیاسی چشم به دهان ترامپ و تحریمات
امریکی دوخته اند. البته تغییرات سیاسی غیر محسوب هم می تواند شامل شانس و
اقبالِ روزگار و به خیر تمام شود (مثل وضعیت ژاپن و آلمان، که برای خارج
نگه داشتن آنها از حوزۀ کمونیستی می بایست به آنها امتیازاتی می دادند. یا
مثل ترکیه که با وضعیت بسیار پیچیده ای به دورۀ کنونی رسیده است). همچنین
ممکن است بعد از نظام ولایت مطلقه منافع آمریکا و غرب اقتضاء نماید که
ایرانی بهتر از حالا داشته باشیم؛ عکس دورۀ مصدق و تعاملی که با
«ممالک بهار عربی» صورت گرفت. بگذریم
از اینکه مردم ترکیه اتحاد و هماهنگی بیشتری با یکدیگر دارند، و همین خصیصه
در ماندگاری ترکیه بعنوان مملکتی رو به رشد و دارای آزادیهای سیاسی نقش
زیادی ایفاء کرده است. با وجود این، ترکیه نیز برای ثبات و استقرار سیاسی و
عبور از کمین های غربی راه درازی در پیش دارد، و اگر کودتاهای عسکری هم
نتوانند تکرار شوند، کودتاهای اقتصادی و همچنین شعله ور کردن تنازع قومی در
کمین ترکیه میباشند. در همین زمینه این مطلب نیز خواندنی است:
سقوط استبداد؛ پيروزى استعمار؛ و
امکان آزادى؟!
این مطلب بعد از
اشغال عراق توسط امریکا از طرف موحدین آزادیخواه منتشر گردید.
لازم به تأکید است که
آمریکا و دُوَل
ناتویی در هیچ جایی دنبـال آزادی و مردمسالاری و کثرت گرایی نبوده و
نیستند، چه برسد به اینکه چنین نظامی را برای جـــوامع اسلامی و از جمله
برای مردم ایران بخواهند. و اگر هم در تمام عالم دنبال آزادی و مردمسالاری
و کثرت گرایی باشند، در جهان اسلام دنبالش نخواهند بود، و هرگز حاضر
نخواهند شد منافع استعماری و غارتگرانۀ خود را به آرای مسلمین و جوامع
اسلامی بسپارند. اینست که زمانی آمریکا و غرب به فکر تغییر نظام سیاسی در
ایران خواهند افتاد که: اولا جانشین
مفیدتری (وابسته تری) برای خود بیابند، و این موضوعی است که بسیار عیان است
و بی نیاز از بیان است. ثانیا برای مهار
جانشین جدید از پای نمی نشینند، و خاصتا در مناطقی که زمینۀ جدایی خواهی
بیشتر است، بصورت جداگانه عمل خواهند کرد و حکومتهای متفاوتی (برای مهار
مرکز) ایجاد می نمایند. و اما با عدم زمینۀ تغییرات سیاسی (و بدیل مناسب
برای غرب) کار سازش استبدادی - استعماری (تا فوَران مردمی) تداوم خواهد
یافت، و در این میدان جامهای زهر مستبدین بجایی میرسد که ممکن است قابل
شمارش نباشند. و شاید از همه مهمتر اینکه:
چگونه مردمی که لیاقت آزادی و تفاهم و احساس مسئولیت در برابر سرنوشت خویش
را ندارد، میتواند به سر منزل مقصود برسد و راه رشد و ترقی و آزادیهای
سیاسی را هموار نماید؟! آیا غیر از اینست که نه تنها سه قیام! بلکه ده قیام
دیگر هم کارساز نخواهند بود؛ و طبعا با «فقدان
مردمی متفاهم و رهبری رشید و مردمی» همواره دروازۀ ایران روی پاشنۀ
استبدادی - استعماری خواهد چرخید؛ و خاصتا با چشم به انتظار آمریکا و دُوَل
ناتویی نشستن، مردم ایران راهی بسوی خیر و خوشی نخواهد داشت.
سازمان موحدین آزادیخواه ایران
۳
محـرم ۱۴۴۰ - ۲۲ شهریور ۱۳۹۷
|