بسم الله الرحمن الرحيم
مــوضع قــرآن نسبت به اعــراب
موضع قرآن دربارۀ هر فرد و اجتماعى، مَبنى بر اصل
«تقوى و
انضباط دينى»
و
«ميزان عملکرد صالح»
آنهاست. در رابطه با ماهيت اعراب نيز که محمد مصطفى در ميان آنها مبعوث شده
و بار اوليۀ اسلام قبل از همه بر دوش آنها بوده است، و از طرف ديگر،
خطرناکترين دشمنان اسلام و مسلمين و محمد «ص» از آن قوم بوده اند، همين
مِلاکها (انضباط دينى و عملکرد صالح) بر قرار هستند. در اين ميان، هم به
جهت شناخت موضع قرآنى و تـوحيدى، نسبت به اعراب (که بعضى راه گزافه گويى
پيموده اند)، و هم به جهت پاسخگويى به اسلام ستيزانى که اسلام و دين توحيدی
اسلام را دين اعراب و براى اعراب و مُختص اعراب قلمداد می کنند، روشنگرى
مختصرى ضرورى می نمايد. و اين مُختصر با تکيه بر آياتی از قرآن ارائه
میشود. باشد که راهگشا و هدف مورد نظر تحقق یابد. قرآن مُنزل در سورۀ توبه
آيات
۹۷
و ۹۸ و ۹۹
فرد و جامعۀ عربى را به
سه دستۀ اساسى
تقسيم می کند:
الف -
اعرابى که در کفر و نفاق بسيار شديد بوده و اهل عنــاد و عــداوت با
اسلام و مسلمين هستند، تا جايی که بنابر عــداوت و کينه توزى آنها بهتر است
اصلاً قوانين الله و آيات قرآن را
ندانند و نشنوند. در آيۀ ۹۷ ســوره توبه اين اعراب اينطور معرفى می شوند:
الْأَعْرَابُ
أَشَدُّ كُفْرًا وَ نِفَاقًا وَأَجْدَرُ أَلَّا يَعْلَمُوا حُدُودَ مَا
أَنزَلَ اللَّهُ عَلَىٰ رَسُولِهِ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ:
«اعراب در کفر و نفاق شديدترين و عميق ترين مردمان هستند، و به سبب شدت کفر
و نفاقشان با دين اسلام، اصلاً بهتر است حدود الله و قوانين توحيدى نازل
شونده بر رسول الله را ندانند، و الله بسيار عالم و بسيار حکمت دان است».
اين آيۀ توحیدی در اوج وضوح و
صراحت، عمق و وسعت عداوت کفار قبیله ای و بت پرست و منافقين عرب را منعکس
می سازد، کينه و عداوتی که آنقدر شديد و عميق است که حتى آنها را از دريافت
آيات قرآن و قوانين توحيدى نازل شونده باز مى دارد. و بعد الله رب العالمين
در آخر آيه به صراحت اعلام کرده است که از وسعت و میزان عداوت آنها بيخبر
نيست؛ و خوب ميداند که اين کينه توزان چه موضعى دارند. و همچنانکه الله
عليم است و آگاه بر وضع و موضع آنهاست، در رابطه با آنها حکيم نیز هست و
خوب میداند که چه برخوردى با آنها داشته باشد.
ب -
در آيۀ ۹۸ سوره توبه نوع ديگرى از اعراب معرفى ميشوند، که آنها نيز داراى
خصوصيات اجتماعى و فردى خود هستند، و در حقيقت فرصت طلب و بى ايمان و
مُرَدّد می باشند، و بر اساس اين ماهيت و با توجه به ميزان قوت و ضعف
مسلمين موضع می گيرند. اين نوع اعراب بجاى اينکه اهل ايمان باشند و از يک
موضع ثابت و معقول با مسلمين برخورد کنند و براى مواضع خود ارزش و احترام
قائل شوند، نان به نرخ روز ميخورند و منتظرند ببينند که چه کسان و جهاتى
پيروز میشوند؛ تا به نفع نيروى
غالب موضعگيرى نمايند؟! همان چیزی که امروزه هم وسیعا آن را با اشکال مختلف
مشاهـده می کنيم. و نص اين آيه چنین است:
وَمِنَ الْأَعْرَابِ مَن يَتَّخِذُ مَا
يُنفِقُ مَغْرَمًا وَيَتَرَبَّصُ بِكُمُ الدَّوَائِرَ عَلَيْهِمْ دَائِرَةُ
السَّوْءِ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ:
«و بخشى از اعراب هم کسانی اند که نسبت به آنچه در راه اسلام مى بخشند،
احساس خسارت و زيان کرده و بخششهاى خود را تلف شده! تلقى مى کنند؛ اين قسم
از اعراب منتظرند که مراحلى بگذرد و کار مسلمين پايان پذيرد، تا از وجود
آنها خلاص شوند! اما غافلند از اينکه مرحلۀ بد و ناهموار (به جاى مسلمين)
در انتظار آنهاست، و الله بسيار شنوا و بسيار داناست».
در اين آيه، اعرابِ بى ايمانى معرفى می شوند که تظاهر به اسلاميت می کنند؛
و با وجود اينکه در راه اسـلام بخششهايى نيز انجام ميدهند، ولى خائن و فرصت
طلب هستند؛ و عليرغم اينکه ظاهراً به نفع اسلام و مسلمين اعلام موضع کرده
اند، اما در آرزوى شکست و نابودى آنها ميباشند. و هدف اصلى اين دغل بازان
طینت خبیث (و در موضع گيرى ظاهرى که به نفع مسلمين اتخاذ کرده اند) اينست
که تصور ميکنند با اتخاذ چنين موضعى، اگر مسلمين پيـروز شدند، ميتوانند خود
را شريک و همدست آنها تلقى کنند؟! و اگرهم شکست خوردند، چه بهتر، آنگاه به
آرزوى پليد و خائنانۀ خود رسيده اند؟! البته اين مردمان پَست و دغل، در
همان حال نگرانند! و می ترسند اموالى را که رياکارانه بخشيده اند نتيجه اى
ندهد.
ج -
نوع سوم اعراب که درآيۀ ۹۹ سورۀ توبه معرفى می شوند، ماهيت ديگرى دارند و
اهل ايمان و اخلاص هستند، و دارای چنین فرهنگ و هویتی میباشند:
وَمِنَ الْأَعْرَابِ مَن يُؤْمِنُ
بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَيَتَّخِذُ مَا يُنفِقُ قُرُبَاتٍ عِندَ
اللَّهِ وَصَلَوَاتِ الرَّسُولِ أَلَا إِنَّهَا قُرْبَةٌ لَّهُمْ
سَيُدْخِلُهُمُ اللَّهُ فِي رَحْمَتِهِ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ:
«و قسمى از اعراب هم کسانى اند که به توحيد و روز آخرت ايمان و يقين دارند،
اين اعراب آنچه را که در راه اسلام و مسلمين مى بخشند، محضـاً براى تقرب به
الله و کسب تأييدات و دعاهای رسول است. اما به تأکيد نتيجۀ اين انفاقها و
بخششهاى مُخلصانه و اين قُرُبات الى الله براى خودشان و به نفع خودشان است
و الله رب العالمين حتما آنها را داخل رحمت خود می گرداند، و به تأکيد الله
بسيارغفور و رحيم است».
اين آيه نيز داراى صراحت تمـام است و مؤکدا اعلام می دارد که در ميان اعراب
چنين کسانى هم وجود دارند. اين اعراب از نوع همان مؤمنان مُخلصى هستند که
در آغاز اسلام با جان و مال به ميدان آمده و دعوت قرآن و محمد را لبيک
گفتند و در بدترين شرايط و با فداکارى خود «پيشتاز اسلاميت» گشتند و اسلام
را به مردمان ديگر رساندند. پس قرآن مُنزل در سوره هاى مختلف و آيات مُتعدد
در رابطه با فرد و جامعِۀ عربى (متناسب با موضع آنها) روشنگرى ميکند، اما
موضع اعراب نسبت به اسـلام و مسلمين (تقريبا در همه جا و با اوضاع متفاوت)
همين سه موضع اساسى است.
با توجه به اين آيات صريح،
بخوبی ميتـوان فهميد که آنهايى که اعراب را از ديگران بهتر و مسلمان تر
تبليغ مى کنند، چقدر از مواضع قرآنى دور هستند. همچنين با توجه به آيات فوق
الذکر کاملا روشن ميشود که تبليغات اسلام ستيزان عليه قرآن (و عربى تلقى
کردن دين اسلام) چقدر خصمانه و نيز چقدر رُسوا کننده است. و بالاخره آيات
فوق الذکر مُجددا اثبات ميکنند که معيار قرآن نسبت به هر قوم و نژادى
«انضباط دينى و عملکرد صالح»
است، و نزد الله برترين اقوام و انسانها و اکرم ترین آنها در فکر و فرهنگ
توحيدى، مُلتزِم ترين و وفادارترينِ آنها به مرزها و معیارهای توحیدی است؛
کما اینکه موحدین آزادیخواه نیز روی همین منهج حرکت میکنند. آرى؛ در ميدان
آزادى و مردمسالارى و کثرتگرايى، ماهيت هر کسى و مُحتواى هر خط و عقيده اى
براى همگان روشن و شفاف میگردد. و بهمين خاطر، هر خط و فکر و جريانى را
بايد بر مبناى ميزان
تحمل «آزادى و مردمسالارى و کثرتگرايى»
سنجيد، چرا که در سايۀ آزادى و مردمسالارى و کثرتگرايى، اهل دروغ و تهمت و
بطالت چيزى براى گفتن نخواهند داشت و ماهيت و مُحتوايشان به صحنه خواهد
آمد، و خود بخود مُضمحل و زائل می شوند. و اما آنهايی که اصالت دارند و اهل
حق و عدالت هستند (و براى تحقق آيات و ارزشهاى توحيدى کار ميکنند) مورد
استقبال واقع میشوند و فکر و راهشان تثبيت می گردد.
سازمان موحدين آزاديخواه ايران
|