بسم الله الرحمن الرحيم
جواب سؤالات آقاى ايرج
جواب سؤالات آقاى ايرج که براى سماء ارسال شده اند به شرح زير تقديم
ميگردد، به اميد اينکه مفيد و راهگشا و روشنگر باشند.
جواب سؤال ١
همانطور که
سازمان موحدين آزاديخواه ايران (سماء) معتقد به آزاديهاى فکرى، سياسى و....
است، معتقد به آزادى روش مبارزه هم هست. بعبارت ديگر، اگر کسان و جرياناتى
حق آزاديهاى فکرى و سياسى و.... را دارند، همان کسان و جريانات که صاحب فکر
و سياست و تشکيلات خود هستند اين حق را هم دارند که روش مبارزۀ خود را
بنابر تشخيص و انتخاب خود تعيين کنند، و بايد گفت اگر حق تعيين روش از کسان
و جريانات سلب شود، حق موجوديت هم ازآنها سلب خواهد شد، زيرا نفس وجود
مبارزه نيازمند روش است و حرکت نميتواند بدون روش باشد و معمولاً بين اين
دو هماهنگى نيز وجود دارد. اما همانگونه که آزادى نقد و انتقاد در ابعاد
فکرى، سياسى، فرهنگى و.... حق هرکس و جريان و تشکلى است، آزادى نقد و
انتقاد از روشهاى مختلف هم حق همه کس و همۀ جريانات و تشکلهاست. البته اين
نکته در رابطه با روش مبارزۀ مسلحانه و هر روشى که نيازمند توسل به خشونت
باشد قابل ذکر است که هنگامى اين روشها ميتوانند مشروعيت داشته باشند و يا
مشروعيت آنها مورد بحث قرار گيرد که عکس العملى در مقابل زور و خشونت باشد،
و در قرآن کريم هم مقابله به مثل مجاز دانسته شده است، ولى مقابله به مثل
فرض نيست و قرآن، فداکارى و بخشش را، در صورت امکان و عدم گسترش تجاوز،
برتر دانسته است.
حالا که شما
سازمان مجاهدين خلق را به ميان آورده ايد، در اين رابطه بايد گفت: همانگونه
که مثلاً در داخل مملکت کسان و جرياناتى، مانند نهضت آزادى و جنبش مسلمانان
مبارز و....، حق تعيين روش مبارزۀ خود را بنابر تشخيص و امکانات و سابقۀ
تاريخى خود دارند، اين اصل در رابطه با سازمان مجاهدين خلق هم صدق ميکند و
آنها نيز حق دارند که بر پايۀ روش انتخابى خود مبارزه کنند.
نکته اى که
در اينجا قابل ذکر است و بسيارى هم اين نکته را ناديده گرفته اند اينست که
بعضى ها فکر ميکنند که تغيير روش مبارزه کارى ساده و روزانه است، درحالی که
روش مبارزه با ريشه هاى فکرى، فرهنگى، سياسى، اخلاقى، تشکيلاتى و .... در
هر حزب و سازمانى عجين شده است، و مبارزين در تغيير روش گذشته و تعيين روش
جديد چندان هم مستقل نيستند، و اين نکتۀ اساسى، در رابطه با جرياناتى که
وسعت بيشترى دارند، پيچيده ترهم ميشود. اصلاً وضعيت روانى اعضاء، دوست و
دشمن مبارزه، تصويرى که جامعه از مبارزه پيدا کرده است، وضعيت مالى و
اقتصادى و..... همه ناشى از روشى است که مبارزين در پيش گرفته اند، و
تلفاتى که در روش انتخاب شده وارد آمده، خصوصاً تلفات جانى، خيلى تعيين
کننده است، و حتى کسانى که بخواهند روش قبلى را، خصوصاً بدون بهاء و بدون
کسب امتياز، ترک کنند، به خيانتکار و پايمال کنندۀ رنج و خون گذشتگان متهم
ميشوند، و حتى گاهاً مايۀ متلاشى شدن احزاب و جريانات سياسى ميشود. و
همانگونه که احزاب و سازمانها و جريانات فکرى و سياسى مبارز، وابسته به
گذشتۀ مبارزاتى و روش مبارزۀ خود هستند، مستبدين و نظامهاى استبدادى هم
اسير جنايتها و خيانتها و مفاسد خود ميباشند، و بدين خاطر، اگر به نتايج
جديدى هم برسند، نميتوانند تن به مردمسالارى و آزادى فعاليت فکرى و سياسى و
آزادى انتخابات بدهند. و وارد شدن به وضعيت جديد نيازمند بوجود آمدن زمينه
ها و وجود استقلال سياسى و کوتاه آمدن اطراف مبارزه و عدم غرق طرفى يا
اطراف مناقشه در خيانت و جنايت است.
در رابطه با ماهيت
روشها نیز بايد گفت که: هيچ روشى کامل نيست، و خوب و بدى روشها وابسته به
موقعيت آنها و زمان و مکان آنها و امکانات آنها و موضع جامعه در برابر
آنهاست، و خود قرآن هم اگر اصل را بر روش مسالمت آميز قرار ميدهد (مثل
مأموريت موسى بسوى فرعون که موظف شده به آرامى و به روش نرم و مسالمت آميز
با فرعون برخورد کند)، اما همان قرآن وقتى که مبناى دشمن جاهل، قتل و غارت
و تهجير قرار ميگيرد، اذن صادر ميکند و اصل دفاع را به رسميت مى شناسد، و
اگر هم دشمن قاتل و غارتگر به سرعقل آيد باز نظر قرآن بر صلح و آشتى است.
و روش سازمان
موحدين آزاديخواه ايران در راه مبارزه با نظام استبدادى خمينى که بنظر سماء
مناسب تر و واقع بينانه تر است در مرامنامۀ سماء (فصل افکار و عقايد سياسى
- اصل بيستم) بدين شيوه منعکس شده است:
اصـــــل بيستم
مبارزۀ سماء با
نظام استبدادى و فرقه ای و شرک آلود ولایت مطلقه، يک مبارزۀ «فکرى
- سياسى – فرهنگی» و
به وسائل مدنى است (۴۶)،
و سماء مبارزۀ مسلحانه و جنگ مسلحانه را به دليل سلطۀ
جهانى استعماری، و قائم بودن پايه
هاى سياسى و اقتصـادى و عسکرى آنها بر جنگ و نزاع ملت هــا و دولت هــا، و
به دليل اثرات تخريبى و متلاشى کنندۀ جنگ و خونريزى و تعميق عـداوت و
دشمنى، مثبت و نتیجه بخش نمی داند، مگر هنگامی که رأى قاطع عمــوم مــردم
برسقوط قهر آميز اقليتى مستبد و جنايتکار و سرکوبگر حکم دهد، و ارادۀ
استوار اکثريت مردم، دخالت و اختلال استعمارگران در شئون و سرنوشت مُلک و
ملت را خنثى کند و مملکت و اجتماع را وارد مرحلۀ بهترى نمايد. (۴۷)
-----------------------------------------------------------------------------
(۴۶) وسائل
مدنى عبارتند
از وسائل و شيوه هاى مردمى، که جهت برکنارى نظامهاى استبدادى بکار می روند،
و منفى کارى (عدم همکارى)، روشنگرى و افشاگرى (استفاده از حق بيان)، ايجاد
تشکلهاى سراسرى و منطقه اى، راه اندازى تجمعات و تظاهرات، بر پايى تحصنات و
اعتصابات، و غيره، جهت وادارسازی استبدادیان به خواستهای مردم، نمونه
هاى آن هستند.
(۴۷) بايد
تأکيد کرد که
مبارزۀ جدى و اساسى با نظام استبدادى ولايت مطلقه و رسيدن به آزادى و کثرت
گرایی و حقوق اساسى، تنها با صحنه دارى مردم و حضور احزاب و سازمانهاى
مستقل و آزاديخواه ميسرمی گردد، و
دخالت استعمارگران (مستقيم
و غير مستقيم) و حذف مردم و تشکلهاى مردمى از صحنۀ سياسى، فقط میتواند نام
و نشان نظام های استبدادى را تغيير دهد.
جواب سؤال ٢
موضع سازمان
موحدين آزاديخواه ايران، در رابطه با انتخابات رياست جمهورى در بهار ١٣٨٠
مبنى بر تحريم است، و دليل اين تحريم هم اينست که سماء فکر ميکند که شرکت
در اين انتخابات، رأى دادن به نظام استبدادى خمينى است که جرمى بزرگتر از
تأييد نظام استبدادى و کمک به استمرار آن و مشروعيت بخشيدن به آن وجود
ندارد. و چون خاتمى و همۀ کسانيکه نامزد اين انتخابات استبدادى ميشوند،
عضوى از نظام استبدادى خمينى هستند، و اين نظام استبدادى در طول اين چهار
سالۀ اخير به همۀ مردم ايران و به همۀ مخالفين ثابت کرده است که اين نظام
حاضر به دادن کوچکترين امتيازى به هم قطاران خود هم نيست و حتى عناصر اين
نظام استبدادى را که کوچکترين اختلاف سليقه اى با ولى فقيه داشته باشند
تحمل شدنى نخواهند بود، و برخورد اين نظام استبدادى با بازسازان نظام
استبدادى که به اصلاح طلب موسومند وهمچنين تعطيل فله اى روزنامه هايشان و
قتلهاى زنجيره اى و هجوم واقعاً وحشيانه به کوى دانشگاه و.... جزو اسناد
مسلم عدم اصلاح پذيرى اين نظام استبدادى و جنايت پيشه هستند. و سماء بنابر
شناختى که از نظام خمينى دارد و اين شناخت مبنى بر اصول و قواعد است، در
انتخابات رياست جمهورى بهار آينده، به جز عناصر خيلى استبدادى و امتحان
داده و شناخته شده، نه نامزد ميشوند و نه امکان نامزد شدن خواهند داشت.
البته آقاى محمد خاتمى،
به احتمال بسيار قوى! رئيس جمهور چهار سال آينده است؛ و دليل اين امر هم
اينست که جناب خاتمى فعلاً تنها چهره اى است که نظام استبدادى و امپرياليسم
غربى روى آن توافق دارند و براى بقاء و استمرار نظام استبدادى بهتر از او
وجود ندارد. بنابر اين، از نظر سماء، رأى دادن به خاتمى دقيقاً به مثابۀ
رأى دادن به استمرار نظام استبدادى ولایت مطلقه است، و امپرياليسم خبرى نيز
از هم اکنون براى خاتمى و تبليغ او و انتخاب مجدد او به ميدان آمده و به او
رأى داده است.
جواب سؤال ٣
سازمان موحدين
آزاديخواه ايران (سماء) که منعکس کنندۀ افکار و عقايد توحيدى است معتقد به
برابرى «روحى، عقلى، و حقوقى»
زن و مرد است، و تبعيض قائل شدن
در اين موارد را که ناشى از خلقت الهى و از بديهيات عدالت توحيدى هستند،
شرک آميز و خرافى و ضد توحيدى و ضد انسانى قلمداد ميکند، و برخورد نظرى و
عملىِ تبعيض آميز بين زنان و مردان ناشى از يک نگاه و بينش جنسى و روش
مشرکين و دشمنان توحيد و آزادى است. و جهت درک بهتر و بيشتر مواضع سماء در
رابطه با زن و مرد، مراجعه به مرامنامۀ سماء ، فصل : افکار و عقايد سماء در
بارۀ زن و مرد ضرورى ميباشد.
اما در رابطه با آزادى
فعاليت سياسى احزاب و جريانات کمونيستى بايد گفت: آزادى فکرى و سياسى و....
يا براى همه کس و همۀ جريانات وجود دارد يا براى هيچ کس و جريانى وجود
ندارد. و اين يک اصل اساسى و عام در سازمان موحدين آزاديخواه ايران است. و
بنابر اين اصل، سماء معتقد است: اگر آزادى فعاليت براى احزاب و جريانات
کمونيستى وجود نداشته باشد، آزادى فعاليت براى احزاب و جريانات اسلامى هم
وجود نخواهد داشت. علاوه بر اين، سماء معتقد به آزادى فعاليت پيروان ولايت
فقيه و پيروان سلطنت در آيندۀ آزاد و مردمسالار ايران نيز هست. و در رابطه
با فعاليتهاى سياسى، سماء تنها مخالف فعاليت وکوشش براى برقرارى نظام و
حکومت استبدادى و دخالت استعمار و امپرياليسم است. جهت آگاهى بيشتر از موضع
سماء نسبت به آزاديهاى مختلف، توجه شما را به اصل اول و دوم و سوم، در فصل
افکار و عقايد سياسى سماء، از مرامنامۀ سماء جلب ميکنيم:
اصـــــل يکم
بنابر تعالیم توحیدی و
تاريخ و تجربۀ بشری، پايۀ
رشد و ترقى انسانها و جوامع بشرى، در ابعاد مختلف زندگى،
«آزاديهاى فکرى و سياسى» است.
بنابر اين، استقرار آزاديهاى فکرى و سياسى هدف اساسى سماء می باشد، و سعى و
تلاش براى تحقق اين آزاديها سرلوحۀ برنامه هاى مبارزاتى سماء است. البته
سماء در میدان آزادی بیان و در فعالیت های سیاسی و اجتماعی، تهمت زنى و هتک
حرمت و دروغگويى و حیله گری را «مُخِل
و تشتت زا و پامال کنندۀ حقوق انسانها» میداند
و مخالف آنست، چرا که تهمت زنى و هتک حرمت و دروغگويى و حیله گری، حق و
باطل را بهم می زند و خیر و صلاح آزاديهاى فکرى و سياسى را تنزل میدهد و
کار به آشوب و خشونت منتهى می شود. اينست که هتاکان و تهمت زنان و اهل دروغ
و حیله بايد بصورت «قانونى
و علنى» محاکمه
شوند، تا هر کسی و هر جهتى در رابطه با کار و فعالیت خود احساس مسئوليت
نمايد. (۳۷)
------------------------------------------------------------------------------------
(۳۷) در
جايی که استبداد و سلطه گرى حاکم است
«همه چيز تحميلى و هر کارى بيگارى»
است، و طبيعى می نمايد که انسان ها در چنین محیطی اشتياق و علاقه اى به
دخالت در امور و کار و تلاش نداشته باشند، چون اراده و خواست و رأی از آنها
سلب شده و نتيجۀ کارها نيز براى خودشان نيست.
بنابراين، بديهى
خواهد بود که در چنین وضعيتی، رشد و ترقى هم وجود نداشته باشد.
عکس این وضعیت نیز
درست است، یعنی
در جايى که آزادى و انتخاب هست و انسانها میتوانند در آن اراده و خـواست و
رأی داشته باشند، همه چيز اختيارى و هر کارى براى خــويش، جامعۀ خــويش،
دين خــويش، و وطن خــويش تلقى می شود، و در چنين محيطى طبيعى مينمايد که
انسانها مشتاق و علاقه مند به دخالت در امور بوده و فعال و کوشا باشند، چون
ميتوانند صاحب خواست و اراده و رأی باشند و از نتيجۀ کارها و تلاش های خود
بهره مند گردند. و در چنين وضعتى، ظهــور رشد و شکوفايى حتمى خـواهد بود و
استعـــدادها و خـــلاقيت انسان ها به گل مى نشيند.
اصـــــل دوم
آزاديهاى فکرى (عقيدتى)، آزاديهايى
هستند که امکان ظهور و نشر انديشه و عقيدۀ انسانها را فراهم میکنند، بدون
اينکه براى صاحبان انديشه و عقيده، عواقب منفى و ترس آفرين ايجاد گردد. اين
آزادی ها، شامل
آزادى بيان و قلم و آزادى انتشار افکار و عقايد مختلفه، اعم از دينى،
مرامى، علمى، سياسى، اجتماعى، اقتصادى، فرهنگى، و هنرى است. و حـذف
انحصارگرى و مهــارسازى و تشويش اندازى از منابع فکــر و علــم و عقیــده و
از وسايل ارتبــاط جمعى و مصـادر نشر وقايع و اخبار، من جمله از مطبوعات،
شبکه ها و رسانه های صوتی و تصویری (صدا و سيما)، شبکه هاى کامپيوترى،
رسانه هاى ماهواره اى، ضرورتى اساسى
براى آزادسازى و توسعه و ترقى بيان و قلم و انتشارات است.
اصـــــل سوم
آزاديهاى سياسى، آزادیهايى
هستند که انسان ها و احزاب و سازمان ها و جماعات سياسى ميتوانند در سايۀ
آنها براى تحقق و عملى شدن انديشه و عقيدۀ خود سعى و تلاش نمايند، و بر
اساس کسب آراى مردم، انديشه و عقيدۀ خود را حاکميت بخشند. اين
آزادی ها، شامل
آزادى تشکيل احزاب و سازمانها و جماعات و ديگر تشکلات سياسى، آزادى
انتخابات و آزادى انتخاب کردن و انتخاب شدن، آزادى بحث و سخنرانيهاى سياسى
در مجامع عمومى و در اماکن مردمى، آزادى اجتماعات و تظاهرات و اعتصابات،
آزادى نقد افکار و عقايد مذهبى و مسلکی و سياسى و اجتماعى و اقتصادى و
فرهنگى (حاکم و غيرحاکم)، آزادى نقد عملکرد حکومت و حکام و مقامات سياسى، و
آزادى نقد نهادهاى دولتى و مذهبى و مدنى ميشود.
جواب سؤال
۴
خواست اساسى
سماء بعد از نظام استبدادى خمينى، جمهورى متحدۀ مردمى است، و اصول اين
خواست اساسى، در مرامنامۀ سماء، فصل افکار و عقايد سياسى آمده است، و در
اين رابطه مراجعه بدانجا ضرورى است. همچنين در مورد اين خواست اساسى و در
رابطه با خواست نظام توحيدى که هدف نهايى سماء است بايد به فصل اهداف اساسى
و نهايى مراجعه شود که در مرامنامۀ سماء موجود است. و اين نکته هم ياد آورى
ميشود که نظام توحيدى هنگامى قابل بحث و بررسى است که مردمى رشد يافته و
داراى نگرشى انسانى، و ديگر، اسلام اجتهادى و آزادى اجتهاد براى مردم وجود
داشته باشد، و بر اين اساس و بر پايۀ رأى مردم، امکان وجود نظام آزاد و
توحيدى و مردمى بوجود می آيد. و آنچه اکنون در ايران بلا زده حاکم است نظام
شرک و استبداد و ماديت و نظام مطلقۀ مشرکين است. و اين نظام استبدادى حتى
آخوندى و بدتر از آن، حتى ولايت فقيهى هم نيست. زيرا يک نظام استبدادى، بى
مرز و بى قاعده است، و اين هوى و هوس رؤسا و حکام آنست که عملکرد آن و روش
حرکت آن را تعيين ميکند، و خصلت اساسى يک نظام استبدادى اينست که هر روز
استبدادى تر و مخربتر و خطرناکتر ميشود و بر جنايات و خيانتهاى خود مى
افزايد و در عين حال مشکلات موجود هم حل ناشده باقى مى مانند، و از کارهاى
مثبت و سازنده هم خبرى نيست. موفق باشيد.
سازمان موحدين آزاديخواه ايران
|