سؤالات آقای ایرج (انگلیسی)

I have been carefully reading your statements for about a month now and I am 
trying to understand the solution you suggest fighting the clerical regime in        
Iran. Will you please answer the following questions to help me understand      
what you porpose.                                                                                                
1. It is very clear that the majority of the Iranian people wish the mullah               
to go to hell as soon as possible. However, only very few are willing to            
commit to arm struggle or support what Mojahedin are doing inside Iran. Do        
  you suggest the arm struggle as a way, we the Iranians must turn into? and do 
  you support the violant way of dealing with this regime like what Mojahedin       
do?                                                                                                                         
2. The Islamic Republic is preparing for the presidential election. What is            
your message to the Iranian people?                                                                    
3. In your Islamic society do you beleive in equality between man and woman   
and can communists have any political acitivity.                                                  
4. Do you recommend Islamic government after mullahs?                                   
Thanks, Iraj                                                                                                                  
                              

سؤالات آقاى ايرج (فارسى)

من با دقت نظرات و اظهارات شما را تقريباً درهمين ماه مطالعه کرده ام، و سعى ميکنم راه حل و نظر شما را در مورد درگيرى با نظام آخوندى در ايران درک کنم لطفاً به سؤالات زير جواب دهيد تا به من کمک کند که هدف و منظور شما را درک نمايم:

١- اين خيلى واضح و روشن است که اکثريت مردم ايران آرزو دارند که ملايان به جهنم بروند، در اولين فرصت ممکن. هر چند فقط عدۀ کمى مشتاق مبارزۀ مسلحانه يا حمايت از مجاهدين هستند که عملياتها را در داخل ايران انجام ميدهد. نظرشما درمورد راه مبارزۀ مسلحانه چيست، آيا ما ايرانيان بايد آن را تغيير دهيم؟ آيا شما از روش برخورد خشونت آميز با اين نظام حمايت ميکنيد مانند آنچه مجاهدين انجام ميدهند؟

٢- جمهورى اسلامى در حال آماده سازى انتخابات رياست جمهورى است، پيام شما براى مردم ايران چيست؟

٣- آيا سازمان اسلامى شما معتقد به برابرى زن و مرد هست و آيا از نظر شما کمونيستها ميتوانند فعاليت سياسى داشته باشند؟

۴ - آيا حکومت اسلامى را بعد از ملاها توصيه ميکنيد؟

متشکرم - ايرج

 

بسم الله الرحمن الرحيم

جواب سؤالات آقاى ايرج

جواب سؤالات آقاى ايرج که براى سماء ارسال شده اند به شرح زير تقديم ميگردد، به اميد اينکه مفيد و راهگشا و روشنگر باشند.

جواب سؤال ١

همانطور که سازمان موحدين آزاديخواه ايران (سماء) معتقد به آزاديهاى فکرى، سياسى و.... است، معتقد به آزادى روش مبارزه هم هست. بعبارت ديگر، اگر کسان و جرياناتى حق آزاديهاى فکرى و سياسى و.... را دارند، همان کسان و جريانات که صاحب فکر و سياست و تشکيلات خود هستند اين حق را هم دارند که روش مبارزۀ خود را بنابر تشخيص و انتخاب خود تعيين کنند، و بايد گفت اگر حق تعيين روش از کسان و جريانات سلب شود، حق موجوديت هم ازآنها سلب خواهد شد، زيرا نفس وجود مبارزه نيازمند روش است و حرکت نميتواند بدون روش باشد و معمولاً بين اين دو هماهنگى نيز وجود دارد. اما همانگونه که آزادى نقد و انتقاد در ابعاد فکرى، سياسى، فرهنگى و.... حق هرکس و جريان و تشکلى است، آزادى نقد و انتقاد از روشهاى مختلف هم حق همه کس و همۀ جريانات و تشکلهاست. البته اين نکته در رابطه با روش مبارزۀ مسلحانه و هر روشى که نيازمند توسل به خشونت باشد قابل ذکر است که هنگامى اين روشها ميتوانند مشروعيت داشته باشند و يا مشروعيت آنها مورد بحث قرار گيرد که عکس العملى در مقابل زور و خشونت باشد، و در قرآن کريم هم مقابله به مثل مجاز دانسته شده است، ولى مقابله به مثل فرض نيست و قرآن، فداکارى و بخشش را، در صورت امکان و عدم گسترش تجاوز، برتر دانسته است.

حالا که شما سازمان مجاهدين خلق را به ميان آورده ايد، در اين رابطه بايد گفت: همانگونه که مثلاً در داخل مملکت کسان و جرياناتى، مانند نهضت آزادى و جنبش مسلمانان مبارز و....، حق تعيين روش مبارزۀ خود را بنابر تشخيص و امکانات و سابقۀ تاريخى خود دارند، اين اصل در رابطه با سازمان مجاهدين خلق هم صدق ميکند و آنها نيز حق دارند که بر پايۀ روش انتخابى خود مبارزه کنند.

نکته اى که در اينجا قابل ذکر است و بسيارى هم اين نکته را ناديده گرفته اند اينست که بعضى ها فکر ميکنند که تغيير روش مبارزه کارى ساده و روزانه است، درحالی که روش مبارزه با ريشه هاى فکرى، فرهنگى، سياسى، اخلاقى، تشکيلاتى و .... در هر حزب و سازمانى عجين شده است، و مبارزين در تغيير روش گذشته و تعيين روش جديد چندان هم مستقل نيستند، و اين نکتۀ اساسى، در رابطه با جرياناتى که وسعت بيشترى دارند، پيچيده ترهم ميشود. اصلاً وضعيت روانى اعضاء، دوست و دشمن مبارزه، تصويرى که جامعه از مبارزه پيدا کرده است، وضعيت مالى و اقتصادى و..... همه ناشى از روشى است که مبارزين در پيش گرفته اند، و تلفاتى که در روش انتخاب شده وارد آمده، خصوصاً تلفات جانى، خيلى تعيين کننده است، و حتى کسانى که بخواهند روش قبلى را، خصوصاً بدون بهاء و بدون کسب امتياز، ترک کنند، به خيانتکار و پايمال کنندۀ رنج و خون گذشتگان متهم ميشوند، و حتى گاهاً مايۀ متلاشى شدن احزاب و جريانات سياسى ميشود. و همانگونه که احزاب و سازمانها و جريانات فکرى و سياسى مبارز، وابسته به گذشتۀ مبارزاتى و روش مبارزۀ خود هستند، مستبدين و نظامهاى استبدادى هم اسير جنايتها و خيانتها و مفاسد خود ميباشند، و بدين خاطر، اگر به نتايج جديدى هم برسند، نميتوانند تن به مردمسالارى و آزادى فعاليت فکرى و سياسى و آزادى انتخابات بدهند. و وارد شدن به وضعيت جديد نيازمند بوجود آمدن زمينه ها و وجود استقلال سياسى و کوتاه آمدن اطراف مبارزه و عدم غرق طرفى يا اطراف مناقشه در خيانت و جنايت است.

در رابطه با ماهيت روشها نیز بايد گفت که: هيچ روشى کامل نيست، و خوب و بدى روشها وابسته به موقعيت آنها و زمان و مکان آنها و امکانات آنها و موضع جامعه در برابر آنهاست، و خود قرآن هم اگر اصل را بر روش مسالمت آميز قرار ميدهد (مثل مأموريت موسى بسوى فرعون که موظف شده به آرامى و به روش نرم و مسالمت آميز با فرعون برخورد کند)، اما همان قرآن وقتى که مبناى دشمن جاهل، قتل و غارت و تهجير قرار ميگيرد، اذن صادر ميکند و اصل دفاع را به رسميت مى شناسد، و اگر هم دشمن قاتل و غارتگر به سرعقل آيد باز نظر قرآن بر صلح و آشتى است.

و روش سازمان موحدين آزاديخواه ايران در راه مبارزه با نظام استبدادى خمينى که بنظر سماء مناسب تر و واقع بينانه تر است در مرامنامۀ سماء (فصل افکار و عقايد سياسى - اصل بيستم) بدين شيوه منعکس شده است:

اصـــــل بيستم

مبارزۀ سماء با نظام استبدادى و فرقه ای و شرک آلود ولایت مطلقه، يک مبارزۀ «فکرى - سياسى – فرهنگی» و به وسائل مدنى است (۴۶)، و سماء مبارزۀ مسلحانه و جنگ مسلحانه را به دليل سلطۀ  جهانى استعماری، و قائم بودن پايه هاى سياسى و اقتصـادى و عسکرى آنها بر جنگ و نزاع ملت هــا و دولت هــا، و به دليل اثرات تخريبى و متلاشى کنندۀ جنگ و خونريزى و تعميق عـداوت و دشمنى، مثبت و نتیجه بخش نمی داند، مگر هنگامی که رأى قاطع عمــوم مــردم برسقوط قهر آميز اقليتى مستبد و جنايتکار و سرکوبگر حکم دهد، و ارادۀ استوار اکثريت مردم، دخالت و اختلال استعمارگران در شئون و سرنوشت مُلک و ملت را خنثى کند و مملکت و اجتماع را وارد مرحلۀ بهترى نمايد. (۴۷)

-----------------------------------------------------------------------------

(۴۶) وسائل مدنى عبارتند از وسائل و شيوه هاى مردمى، که جهت برکنارى نظامهاى استبدادى بکار می روند، و منفى کارى (عدم همکارى)، روشنگرى و افشاگرى (استفاده از حق بيان)، ايجاد تشکلهاى سراسرى و منطقه اى، راه اندازى تجمعات و تظاهرات، بر پايى تحصنات و اعتصابات، و غيره، جهت وادارسازی استبدادیان به خواستهای مردم، نمونه هاى آن هستند.

(۴۷) بايد تأکيد کرد که مبارزۀ جدى و اساسى با نظام استبدادى ولايت مطلقه و رسيدن به آزادى و کثرت گرایی و حقوق اساسى، تنها با صحنه دارى مردم و حضور احزاب و سازمانهاى مستقل و آزاديخواه ميسرمی گردد، و دخالت استعمارگران (مستقيم و غير مستقيم) و حذف مردم و تشکلهاى مردمى از صحنۀ سياسى، فقط میتواند نام و نشان نظام های استبدادى را تغيير دهد.

جواب سؤال ٢

موضع سازمان موحدين آزاديخواه ايران، در رابطه با انتخابات رياست جمهورى در بهار ١٣٨٠ مبنى بر تحريم است، و دليل اين تحريم هم اينست که سماء فکر ميکند که شرکت در اين انتخابات، رأى دادن به نظام استبدادى خمينى است که جرمى بزرگتر از تأييد نظام استبدادى و کمک به استمرار آن و مشروعيت بخشيدن به آن وجود ندارد. و چون خاتمى و همۀ کسانيکه نامزد اين انتخابات استبدادى ميشوند، عضوى از نظام استبدادى خمينى هستند، و اين نظام استبدادى در طول اين چهار سالۀ اخير به همۀ مردم ايران و به همۀ مخالفين ثابت کرده است که اين نظام حاضر به دادن کوچکترين امتيازى به هم قطاران خود هم نيست و حتى عناصر اين نظام استبدادى را که کوچکترين اختلاف سليقه اى با ولى فقيه داشته باشند تحمل شدنى نخواهند بود، و برخورد اين نظام استبدادى با بازسازان نظام استبدادى که به اصلاح طلب موسومند وهمچنين تعطيل فله اى روزنامه هايشان و قتلهاى زنجيره اى و هجوم واقعاً وحشيانه به کوى دانشگاه و.... جزو اسناد مسلم عدم اصلاح پذيرى اين نظام استبدادى و جنايت پيشه هستند. و سماء بنابر شناختى که از نظام خمينى دارد و اين شناخت مبنى بر اصول و قواعد است، در انتخابات رياست جمهورى بهار آينده، به جز عناصر خيلى استبدادى و امتحان داده و شناخته شده، نه نامزد ميشوند و نه امکان نامزد شدن خواهند داشت.

البته آقاى محمد خاتمى، به احتمال بسيار قوى! رئيس جمهور چهار سال آينده است؛ و دليل اين امر هم اينست که جناب خاتمى فعلاً تنها چهره اى است که نظام استبدادى و امپرياليسم غربى روى آن توافق دارند و براى بقاء و استمرار نظام استبدادى بهتر از او وجود ندارد. بنابر اين، از نظر سماء، رأى دادن به خاتمى دقيقاً به مثابۀ رأى دادن به استمرار نظام استبدادى ولایت مطلقه است، و امپرياليسم خبرى نيز از هم اکنون براى خاتمى و تبليغ او و انتخاب مجدد او به ميدان آمده و به او رأى داده است.

جواب سؤال ٣

سازمان موحدين آزاديخواه ايران (سماء) که منعکس کنندۀ افکار و عقايد توحيدى است معتقد به برابرى «روحى، عقلى، و حقوقى»  زن و مرد است، و تبعيض قائل شدن در اين موارد را که ناشى از خلقت الهى و از بديهيات عدالت توحيدى هستند، شرک آميز و خرافى و ضد توحيدى و ضد انسانى قلمداد ميکند، و برخورد نظرى و عملىِ تبعيض آميز بين زنان و مردان ناشى از يک نگاه و بينش جنسى و روش مشرکين و دشمنان توحيد و آزادى است. و جهت درک بهتر و بيشتر مواضع سماء در رابطه با زن و مرد، مراجعه به مرامنامۀ سماء ، فصل : افکار و عقايد سماء در بارۀ زن و مرد ضرورى ميباشد.

اما در رابطه با آزادى فعاليت سياسى احزاب و جريانات کمونيستى بايد گفت: آزادى فکرى و سياسى و.... يا براى همه کس و همۀ جريانات وجود دارد يا براى هيچ کس و جريانى وجود ندارد. و اين يک اصل اساسى و عام در سازمان موحدين آزاديخواه ايران است. و بنابر اين اصل، سماء معتقد است: اگر آزادى فعاليت براى احزاب و جريانات کمونيستى وجود نداشته باشد، آزادى فعاليت براى احزاب و جريانات اسلامى هم وجود نخواهد داشت. علاوه بر اين، سماء معتقد به آزادى فعاليت پيروان ولايت فقيه و پيروان سلطنت در آيندۀ آزاد و مردمسالار ايران نيز هست. و در رابطه با فعاليتهاى سياسى، سماء تنها مخالف فعاليت وکوشش براى برقرارى نظام و حکومت استبدادى و دخالت استعمار و امپرياليسم است. جهت آگاهى بيشتر از موضع سماء نسبت به آزاديهاى مختلف، توجه شما را به اصل اول و دوم و سوم، در فصل افکار و عقايد سياسى سماء، از مرامنامۀ سماء جلب ميکنيم:

 

اصـــــل يکم

بنابر تعالیم توحیدی و تاريخ و تجربۀ بشری، پايۀ رشد و ترقى انسانها و جوامع بشرى، در ابعاد مختلف زندگى، «آزاديهاى فکرى و سياسى» است. بنابر اين، استقرار آزاديهاى فکرى و سياسى هدف اساسى سماء می باشد، و سعى و تلاش براى تحقق اين آزاديها سرلوحۀ برنامه هاى مبارزاتى سماء است. البته سماء در میدان آزادی بیان و در فعالیت های سیاسی و اجتماعی، تهمت زنى و هتک حرمت و دروغگويى و حیله گری را «مُخِل و تشتت زا و پامال کنندۀ حقوق انسانها» میداند و مخالف آنست، چرا که تهمت زنى و هتک حرمت و دروغگويى و حیله گری، حق و باطل را بهم می زند و خیر و صلاح آزاديهاى فکرى و سياسى را تنزل میدهد و کار به آشوب و خشونت منتهى می شود. اينست که هتاکان و تهمت زنان و اهل دروغ و حیله بايد بصورت «قانونى و علنى» محاکمه شوند، تا هر کسی و هر جهتى در رابطه با کار و فعالیت خود احساس مسئوليت نمايد. (۳۷)

------------------------------------------------------------------------------------

(۳۷) در جايی که استبداد و سلطه گرى حاکم است «همه چيز تحميلى و هر کارى بيگارى» است، و طبيعى می نمايد که انسان ها در چنین محیطی اشتياق و علاقه اى به دخالت در امور و کار و تلاش نداشته باشند، چون اراده و خواست و رأی از آنها سلب شده و نتيجۀ کارها نيز براى خودشان نيست.  بنابراين، بديهى خواهد بود که در چنین وضعيتی، رشد و ترقى هم وجود نداشته باشد.  عکس این وضعیت نیز درست است، یعنی در جايى که آزادى و انتخاب هست و انسانها میتوانند در آن اراده و خـواست و رأی داشته باشند، همه چيز اختيارى و هر کارى براى خــويش، جامعۀ خــويش، دين خــويش، و وطن خــويش تلقى می شود، و در چنين محيطى طبيعى مينمايد که انسانها مشتاق و علاقه مند به دخالت در امور بوده و فعال و کوشا باشند، چون ميتوانند صاحب خواست و اراده و رأی باشند و از نتيجۀ کارها و تلاش های خود بهره مند گردند. و در چنين وضعتى، ظهــور رشد و شکوفايى حتمى خـواهد بود و استعـــدادها و خـــلاقيت انسان ها به گل مى نشيند.

اصـــــل دوم

آزاديهاى فکرى (عقيدتى)، آزاديهايى هستند که امکان ظهور و نشر انديشه و عقيدۀ انسانها را فراهم میکنند، بدون اينکه براى صاحبان انديشه و عقيده، عواقب منفى و ترس آفرين ايجاد گردد. اين آزادی ها، شامل آزادى بيان و قلم و آزادى انتشار افکار و عقايد مختلفه، اعم از دينى، مرامى، علمى، سياسى، اجتماعى، اقتصادى، فرهنگى، و هنرى است. و حـذف انحصارگرى و مهــارسازى و تشويش اندازى از منابع فکــر و علــم و عقیــده و از وسايل ارتبــاط جمعى و مصـادر نشر وقايع و اخبار، من جمله از مطبوعات، شبکه ها و رسانه های صوتی و تصویری (صدا و سيما)، شبکه هاى کامپيوترى، رسانه هاى ماهواره اى، ضرورتى اساسى  براى آزادسازى و توسعه و ترقى بيان و قلم و انتشارات است.

اصـــــل سوم

آزاديهاى سياسى، آزادیهايى هستند که انسان ها و احزاب و سازمان ها و جماعات سياسى ميتوانند در سايۀ آنها براى تحقق و عملى شدن انديشه و عقيدۀ خود سعى و تلاش نمايند، و بر اساس کسب آراى مردم، انديشه و عقيدۀ خود را حاکميت بخشند. اين آزادی ها، شامل آزادى تشکيل احزاب و سازمانها و جماعات و ديگر تشکلات سياسى، آزادى انتخابات و آزادى انتخاب کردن و انتخاب شدن، آزادى بحث و سخنرانيهاى سياسى در مجامع عمومى و در اماکن مردمى، آزادى اجتماعات و تظاهرات و اعتصابات، آزادى نقد افکار و عقايد مذهبى و مسلکی و سياسى و اجتماعى و اقتصادى و فرهنگى (حاکم و غيرحاکم)، آزادى نقد عملکرد حکومت و حکام و مقامات سياسى، و آزادى نقد نهادهاى دولتى و مذهبى و مدنى ميشود.

جواب سؤال ۴

خواست اساسى سماء بعد از نظام استبدادى خمينى، جمهورى متحدۀ مردمى است، و اصول اين خواست اساسى، در مرامنامۀ سماء، فصل افکار و عقايد سياسى آمده است، و در اين رابطه مراجعه بدانجا ضرورى است. همچنين در مورد اين خواست اساسى و در رابطه با خواست نظام توحيدى که هدف نهايى سماء است بايد به فصل اهداف اساسى و نهايى مراجعه شود که در مرامنامۀ سماء موجود است. و اين نکته هم ياد آورى ميشود که نظام توحيدى هنگامى قابل بحث و بررسى است که مردمى رشد يافته و داراى نگرشى انسانى، و ديگر، اسلام اجتهادى و آزادى اجتهاد براى مردم وجود داشته باشد، و بر اين اساس و بر پايۀ رأى مردم، امکان وجود نظام آزاد و توحيدى و مردمى بوجود می آيد. و آنچه اکنون در ايران بلا زده حاکم است نظام شرک و استبداد و ماديت و نظام مطلقۀ مشرکين است. و اين نظام استبدادى حتى آخوندى و بدتر از آن، حتى ولايت فقيهى هم نيست. زيرا يک نظام استبدادى، بى مرز و بى قاعده است، و اين هوى و هوس رؤسا و حکام آنست که عملکرد آن و روش حرکت آن را تعيين ميکند، و خصلت اساسى يک نظام استبدادى اينست که هر روز استبدادى تر و مخربتر و خطرناکتر ميشود و بر جنايات و خيانتهاى خود مى افزايد و در عين حال مشکلات موجود هم حل ناشده باقى مى مانند، و از کارهاى مثبت و سازنده هم خبرى نيست. موفق باشيد. 

سازمان موحدين آزاديخواه ايران

۳ شوال ۱۴۲۱ - ۹ دی ۱۳۷۹