بسم الله الرحمن الرحيم

اطفال چچنى؛ قربانيان استعمار و اشغالگرى روسى

روز ٢٧ خرداد ١٣٨١« اولارا اتونو»  نمايندۀ  ويژۀ سازمان ملل متحد غرب در امور اطفال اعلام کرد: در نتيجۀ تهاجم دوم روسى که سه سال قبل صورت گرفت و منجر به اشغال مجدد جمهورى چچن گرديد، بين٧ الى ۱۰ هزار نفر تنها بوسيلۀ مينهاى ضد نفر کشته و مجروح شده اند، که بيش ازنيمى از اين قربانيان (بيش از۵ هزارنفر)، کودکان چچنى هستند، که بوسيلۀ مينهاى ضد نفر روسى کشته و مجروح شده اند. جرم مردم مسلمان چچن، اعم از مرد و زن و اطفال، آزاديخواهى و استقلال طلبى و خواست خروج از چنگال روسهاست. اشغالگران و استعمارگران روسى بعد از فروپاشى امپراتورى شوروى در دو نوبت به سرزمين چچن يورش برده و هربار جنايات وصف ناپذيرى را درآن ديارمرتکب شدند. مردم مسلمان چچن، که هم از نظر قومى وهم از نظردينى و فرهنگى، هيچ اشتراکى با روسهاى کمونيست ديروزى و روسهاى ارتدکس امروزى و مافياى دولتى روس ندارد، خواستار استقلال از روسيه بوده و ميخواهد به اين خواستۀ تاريخى خود جامۀ عمل پوشد. مردم چچن ميخواهد درمملکت خود، آزاد و مستقل از روسهاى اشغالگر و دشمنان تاريخى و خونى مسلمين زندگى کند و با تکيه بر دين و مکتب خود، سرنوشت سياسى و اقتصادى و فرهنگى خود را بدست بگيرد. اما روسهاى جانى ومجرم، با زور سلاح و قتل واشغال، ميخواهند مرزهاى امپراتورى خود را حفظ کنند و نام آنرا نيز فريبکارانه جمهورى اتحادى« فدرالى!!» روسيه ميخوانند. و نيز مانند استعمار و امپرياليسم غربى، استقلال طلبان چچن( وغير چچن را) که براى آزادى و استقلال وطن و جامعۀ خود بپا خاسته و در راه تحقق اهداف مشروع و انسانى خود، جان فشانى و فداکارى ميکنند، ارهابى و تجزيه طلب و .... لقب ميدهند. اين در حالى است که علاوه بر اشغال چچن و کشتار مردم چچن و آواره سازى صدها هزار نفر از آنها و نابودسازى و ويرانسازى پايه هاى اقتصادى آن ديار و .... تنها منظرۀ شهر گروزنى (مرکز چچن) که در جريان اشغال روسى بکلى ويران شده، و حتى به دليل عدم امکان بازسازى آن، روسها ميخواهند باز به زور شهر ديگرى را، در چچن، مرکز مملکت گردانند، براى جنايتکارى وخرابکارى و بشرستيزى روسها که سابقه و يد طولانى در اين کارها دارند کافى ميباشد.

اما چرا روسها از استقلال مردم ومملکت چچن با زور سلاح و قتل وتخريب ممانعت ميکنند؟ در حاليکه خود روسها نيز قبول دارند که چچن يک جمهورى است؟! ولى با وجود اعتراف به جمهورى بودن آن و قبول اينکه چچن يکى ازجمهوريهاى اتحادى فدرالى روسيه است، اما باز ميخواهند به زور سلاح وکشتار ، اين مملکت اسلامى را در سلطه و سيطرۀ خود نگه دارند؟!

جواب اين سؤال چنين است که: اولا روسها نگران آنند که استقلال چچن سبب شود که دول ديگر اسلامى نيز که هنوز هم تحت اشغال و استعمار روسها هستند، هرچه شعله ورتر گردد و امواج قيامهاى اسلامى را به اوج خود برساند و نتيجتا منتهى به آزادى و استقلال آنها از چنگالهاى روسى گردد.

ثانيا وقتيکه جمهورى چچن به استقلال نائل شود، جنبشهاى اسلامى در آسياى ميانه و قفقاز از يک پشتيبان جدى و اسلامى برخوردار شده و فشار بر روسهاى اشغالگر و استعمارگر براى تن دادن به استقلال واقعى بلاد آسياى ميانه، مانند تاجيکستان، ازبکستان، قيرقيزستان، قزاقستان و.... و همچنين دولی که به زور و رسما و تا حال زيرسلطۀ خود و بعنوان اتحاد و فدراليت نگه داشته، مانند داغستان، بيشتر ميشود.

ثالثا استعمار و امپرياليسم غربى، به رهبرى آمريکا، نيز مانع آنست که روسيه تسليم خواستهاى جوامع اسلامى بشود، و درمقابل آن، به روسيه جهت استمرار اشغال و استعمار بلاد وجوامع اسلامى، کمکهاى همه جانبه ميکند. اينست که روسها، علیرغم تلفات سنگين مالى وجانى، درچچن و ديگرجمهوريهاى اسلامى آسياى ميانه و قفقاز، به بقاى استعمارى و اشغالگرانه و سرکوبگرانه و غارتگرانۀ خود ادامه ميدهند.

البته زمان به نفع استعمار و امپرياليسم روسى و غربى نيست، و بلاد و جوامع اسلامى را براى هميشه نميتوان در اشغال و استعمار نگه داشت. فرصتى بيشتر بايست، تا موج قيام جوامع اسلامى سرعت و گسترش وسيعترى پيدا کند و هرچه توده گيرتر شود، و متعاقب آن طومار استعمار وامپرياليسم روسى و غربى در هم پيچيده شود. باشد که جهانيان به زودى شاهد برپايى جشن آزادى و استقلال جوامع و بلاد اسلامى گردند.

سازمان مـوحدين آزاديخـواه ايران

۱۲ ربیع الثاني ۱۴۲۳ - ۲ تیـر ۱۳۸۱