بسم الله الرحمن الرحيم

سالروز شهادت على شريعتى را گرامى ميداريم

۲۹ خرداد ١٣٨٠، بيست وچهارمين سالروز درگذشت مشکوک و شهادت مظلومانه و دور از وطن على شريعتى است، و سازمان موحدين آزاديخواه ايران، اين مرگ نابهنگام اين انسان مسلمان و روشن انديش را به همۀ مسلمين و همۀ آزاديخواهان و ياران اسلام قرآنى و محمدى تسليت عرض ميکند.

على شريعتى، اهل منطقۀ خراسان (مزينان) و فرزند محمد تقى شريعتى است، که او هم از علماى معتدل شيعه و از کسانى است که داراى انديشۀ  روشنترى نسبت به اطرافيان و هم عصران خويش است. على شريعتى در دوران کوتاه زندگى اش (۴۴ سال زندگى) بخاطر افکار و عقايدش دچار مشاکل و زندانيها و آوارگيها گرديد، و خصوصاً هنگامى درگذشت (۱۳۵۶) که قيام توده هاى مردم ايران داشت شعله ور ميشد، و مرگ اين انسان دانشمند و فعال و روشنفکر، الحق ضايعۀ بزرگى براى قيام ضد استبدادى و ضد نظام خيانت و جنايت پهلوى و حاصل اين قيام گرديد، و اين ضايعۀ دردناک، بعدها براى همگان روشنتر شد. خصوصاً اينکه با مرگ شريعتى، ميدان براى جريان ارتجاع و خرافه پرستى و مطلق گرايى، خالی تر گرديد. و مرگ نابهنگام تر طالقانى (در سال ۵۸)، ميدان خمينى و پيروان ولايت مطلقه را هرچه بيشتر باز و راه يکه تازى برايشان هموارتر و بى رقيب تر گشت، چيزى که همگان ديدند و آن را لمس کردند.

على شريعتى، بى شک يکى از پيشتازان اسلام اجتهادى در ايران و در قرن ۱۵ هجرى است. همچنين على شريعتى يکى از فعالترين مردان فکر و نقد و فرهنگ در ميان دانشمندان و متفکران اسلام اجتهادى و روشن انديش است، و در ميدان نقد وضع موجود و خرافى و استبداد زده و استعمارى و ارائۀ اسلام اجتهادى و قرآنى و توحيدى، نقش بزرگى ايفاء کرده است، و حدود ۳۵ مجموعه آثار که از اين مسلمان نستوه بجا مانده است، اسناد زندۀ فعاليت فکرى و فرهنگى و انتقادى اوست.

دريغا که مرگ نابهنگام ايشان در روزهاى اول هجرت (که تازه به انگستان رسيده بود و از چنگ نظام استبداد و جنايت و خيانت شاهنشاهى پهلوى رهيده بود)، کار پيروز و مبارک او را، که در پى تکميل و اصلاح آن بود، ناتمام گرداند.

اولين چيزى که شريعتى قرار بوده که در دوران هجرت انجام دهد، جمع آورى و اصلاح و بازنگرى گفته ها و نوشته هايش بوده است، چيزى که بسيار ضرورى بود، اما مرگ نابهنگام، او را و همه را، از اين کار اساسى محروم گرداند. دومين کار ايشان به عمل درآوردن و در ميدان عمل ارزيابى و تجربه کردن افکار و انديشه هايش بود، که متأسفانه باز مرگ نابهنگام، اين آرزو و ضرورت را هم ناکام گذاشت. اينست که حتى اکثر نوشته ها و آثار قلمى شريعتى، بعد از مرگ ايشان و از طرف دوستان و راهروان ايشان منتشر شده اند. گرچه اين مسئله نمى تواند مايۀ مشکلات اساسى در نوشته هاى شريعتى و مانع استفادۀ گسترده و همه جانبۀ مسلمين و مبارزان راه آزادى و مردمسالارى و اسلاميت گردد. زيرا اصول شريعتى و پيام شريعتى و راه شريعتى، به وضوح از صفحات کتب شريعتى و از اصطلاحات و ادبيات ايشان مى تراود و مغزها را روشن و قلبها را بسوى توحيد و ناس هدايت ميکند.

و نکتۀ جالبتر و تلخ تر از همۀ اينها اينست که به دليل حکومت مطلقۀ نظام استبدادى و استعمارى و خيانتکار پهلوى در ايران، حتى بعد ازمرگ هم جنازۀ ايشان به ايران باز نگشت و در سوريه (نزد زينب دختر على ابن ابى طالب) به خاک سپرده شد!!، آيا روزى خواهد رسيد که دانشمندان و متفکران و آزاد مردان ايرانى و اسلامى، حداقل بتوانند در سرزمينى که درآن متولد شده اند به خاک سپرده شوند؟!!

ياد آن مسلمان بزرگ و آن معلم و دانشمند فعال و آن مبارز راه آزادى و مخالف استبداد و استعمار و خرافه پرستى گرامى باد. به اين اميد که اگر اين مبارز مهاجر، مجال بيشتر نداشت که بيشتر خدمت کند، آثارش و نوشته هايش اين خلاء را پر نمايند. ان شاء الله

سازمان موحدين آزاديخواه ايران

۲۷ ربیع الاول ۱۴۲۲ - ۲۹ خرداد ۱۳۸۰