مقابله با ستم ها و تبعيض ها و موارد اساسى آن
(مرامنامۀ سماء، از فصل افکار و عقايد اجتماعی):

اصـــــل يکم

سماء و کار و فعالیت آن محدود به نژاد، قوم، فرقه، و مذهب خاصى نيست و در سطح ايران فعاليت می کند، و انسان نگرى قـــرآن، پايهٴ انسان بينى سماء است. و در انديشهٴ توحیدی سماء بشر از منشاء واحد و داراى ماهيت یکسان است، و براين اساس، همهٴ انسانها، همهٴ نژادها، همهٴ اقوام «ذاتا برابر» هستند، و درجهٴ رشد و تکامل هر يک از آنها اکتسابى و در گرو عملکرد و روش حرکت آنهاست.

اصـــــل دوم

تفاوت رشد و تکامل انسان ها و اقوام و جوامع مختلف بطور کلى در «عوامل و موانع» رشد و تکامل آنهاست، نه درذات و طبيعت شان. بنابراين، سماء خواستار تعميم زمينه ها و عوامل رشد و تکامل به همهٴ انسانها و اقوام و جوامع و رفع موانع رشد و تکامل از همهٴ آنهاست. اين نظر و خواست واقع بينانه، تنها راه حذف و نابودى تبعيضاتى است که بشريت بدانها گرفتار آمده و انسان ها را در جنگ و نزاع دائمى قـرار داده و انسان ها و اقــوام و جــوامع مختلف را به سلطه گر و زيرسلطه، حاکم و محکوم، غنى و فقير، و ظالم و مظلوم تقسيم کرده است.

اصـــــل سوم

سماء خواستار نابودى و زوال ستم ها و تبعيضات رايج و موجود است و براى حذف و امحاى آنها تلاش و مبارزه می کند، و مهمترین اين ستم ها و تبعيضات از اين قرار هستند:

١- ستم عقيدتى و مذهبى

ستم عقيدتى و مذهبى عبارتست از تبعیض قائل شدن در اختيارات و تکاليف و حقوق افراد و جماعات، به علت طرز تفکر و انديشه اى که دارند و يا به علت منهج و مذهبى که اختيار کرده اند، بدون توجه به انتخاب و رأى مردم، و بدون اينکه اين تبعيض قاعده ای توحیدی و معقول و قابل قبولی داشته باشد.

۲- ستم نژادى و قومى

ستم نژادى و قومى عبارتست از تبعيض قائل شدن در اختيارات و تکاليف و حقوق نژادها و اقوام و افرادشان، به خاطر نژاد و قوميتى که دارند، بدون توجه به انتخاب و رأى مردم، و بدون اينکه اين تبعيض مبنایی توحیدی و معقول و خير خواهانه داشته باشد.

٣- ستم جنسيتى

ستم جنسيتى عبارتست از تبعيض قائل شدن در اختيارات و تکاليف و حقوق مرد و زن، صرفا به علت نرينگى و مادينگى و مرد بودن و زن بودن و تفاوت در جنسيتى که دارند، بدون توجه به انتخاب و رأى مردم، و بدون اينکه اين برخورد دوگانه پايه و اساسى توحیدی و عقلى و انسانی داشته باشد.

۴- ستم اجتماعى

ستم اجتماعى عبارتست از تبعيض قائل شدن بين جوامع، اقوام، قبايل، طوايف، خانواده ها، و افراد، و اِعطاى امتيازات به بعضى و سلب اين امتيازات از بعضى ديگر، به علت سنن جاهلى، مواضع نژادى، روابط خونى و خویشاوندی، افسانه پرستی و خرافه گرى، فقر و غِنای اقتصادى، اختلافات مذهبى، و غيره، که اين دلايل نه انتخابى هستند و نه براى عقل بشری و وجدان انسانی و دین توحیدی اسلام قابل قبول و پذيرفتنى می باشند.

۵- ستم سياسى

ستم سياسى عبارتست از تبعيض قائل شدن در اختيارات و تکاليف و حقوق سياسى و اِشغال مقامهای دولتى، از بالاترين مقام تا پايين ترين مقام، به علل عقيدتى، مذهبى، نژادى، قومى، جنسيتى، اجتماعى، اقتصادى، و غيره، بدون اينکه اين تبعيض ناشى از رأى و انتخاب مردم باشد، و بدون اينکه چنین تبعیضی داراى مبنایی توحيدى و عاقلانه و قابل قبول باشد.

۶- ستم اقتصادى

ستم اقتصادى عبارتست از تبعيض قائل شدن در توزيع امکانات مادى، و تمرکز مراکز زير بنايى و فنى و رفاهى در مناطق خاصى و محروميت مناطق ديگر از اين مراکز و امکانات، فراهم کردن زمينهٴ کار و رشد اقتصادى بعضى و عدم فراهم نمودن زمينهٴ کار و رشد اقتصادى بعضى ديگر، به علل عقيدتى، مذهبى، نژادى، اجتماعى، سياسى، مرکز نشينى، مرز نشينى، شهرى، روستايى، و غيره، که به ناحق، موجب ثروتمندى و رفاه بعضى و فقر و محروميت بقيه می شود.

٧- ستم تعليمى

ستم تعليمى عبارتست از تبعيض قائل شدن بين جوامع و اقوام و مناطق مختلف و صرف پول و مال و اختصاص نيروهاى لايق به بعضى از جوامع و اقوام و مناطق و ايجــاد مراکز تعليمى و تربيتى برای آنها ، و محـروم کردن ديگر جوامع و اقــوام و مناطق از پول و مال مملکت و عدم تخصيص نيروهاى لايق به آنها و عدم ايجاد مراکز تعليمى و تربيتى در آن نواحى.

٨- ستم فرهنگى

ستم فرهنگى عبارتست از تبعيض قائل شدن بين فرهنگها و سنتها و آداب و رسومِ مذهبى و قومى و محلى، و تبعيض گذاری بين زبان و لباس و عادات مردمان و بين اعياد و ايام تاريخی شان و غيره، و نيز دادن آزادى، مشروعيت، و ترويج بعضیها و سلب آزادى و زمینۀ رشد از بعضى ديگر، بدون اينکه اين رويه انتخابى باشد و يا اساسی توحیدی و معقول و پذبرفتنی داشته باشد.

٩- ستم مرزنشينى

ستم مرزنشينى عبارتست از تبعيض قائل شدن در اختيارات و تکاليف و حقوق مرکز نشينان و مرز نشينان، و محروميت مرزنشينان و برخوردارى مرکز نشينان، به دليل حصر مقامات دولتى و حکومتى در نيروها و اشخاص مرکز نشين و دورى مرز نشينان از مراکز قدرت و حکومت، و نیز به علت ماهیت استبدادی و غیر مسئولانه حکومتها و عدم توجه به محرومیت زدایی و تقسیم ثروات مملکتی. و اين تبعيض، شامل همهٴ ابعاد اقتصادى، سياسى، اجتماعى، تعلیمی، خدماتى، فنى، رفاهى، بهداشتى، و غيره، می شود.

١٠- ستم روستانشينى

و از همه وسيع تر و عميق تر، ستم روستانشينى است، که عبارتست از محروميت روستانشينان مملکت از همهٴ حقوق اساسى و شهروندى و در همهٴ ابعاد زندگى، اعم از اقتصادى، سياسى، اجتماعى، تعلیمی، فنى، رفاهى، شغلى، بهداشتى، مسکن، راهسازى، آب و برق، وسائل ارتباطى از جمله پست و تلفن، وسائل تفريحى از جمله مراکز تفريح عمومى و اماکن ورزشى (و در اوقاتی حتى محروميت از شناسنامۀ مملکتی!). و نیز استثمار روستائيان بوسیلۀ دولت، حکام محلى، خاندانهاى ذى نفوذ، و بعضى از شهر نشينان و..... که همۀ اینها مظلوميت و محرومیت آنها را تکميل کرده، و نهایتا و در اوج بيچارگى مجبور به ترک روستاها و مهاجرت به حاشيهٴ شهرها می شوند. *

__________________________________________________________

* اين همه ستم و تبعيض بى پايه و ظالمانه و ضد بشرى و ضد توحيدى، تحمل شدنى نيستند، و رفع و زائل سازی آنها بايد در اولويت کار و برنامهٴ حکومت متحدۀ مردمى قرار گيرد و به صورت بنيادينى ريشه کن شوند، تا هر کسی و هر قومی و پیروان هر مذهب و مسلکی، بر اساس سعی و تلاش خود، لياقت و استعداد خود، و توانايى و تحرک خود زندگى کند و از حقوق خود بهره مند گردد.