بیطرفی و خانه نشینی (تماشاچی بودن!)

خانه نشین و بی طرف (تماشاچی) نه دین و برنامه ای دارد، نه خط و راه و روشی! و اگر غیر از این بود و پوک و بی معنا نبود، در برابر «دین و خط و راه خودش» احساس مسئولیت می کرد و نسبت به شکست و پیروزی آن و ضعف و قوت آن بی تفاوت نمی ماند (البته هیچ و پوچی او بدین معنا نیست که به کسی کار ندارد و در خدمت کسی قرار نمی گیرد؛ بلکه معنایش اینست که خودش پوک و بی جهت است و نمیتواند به خودش خدمت کند و در خدمت خودش باشد! و اما مستمرا و (خواه ناخواه) در خدمت دیگران و اسیر قدرتهای مختلفه است و  ابزار دست دیگران واقع می شود، و تاریخ طولانی بشر نیز بیانگر همین حقیقت است). زیرا این جزو بدیهیات است و مثل روز روشن است که: هیچ دین و خط و برنامه ای و بلکه هیچ چیزی با بیطرفی و خانه نشینی و تماشاچی گری پیشرفت و ترقی نمی کند و به مقاصد خود نمی رسد. و بهمین علت است که الله رب العالمین «جهاد با جان و مال» را بر همۀ مسلمین فرض و واجب کرده است. اصلا یک انسان چگونه میتواند نسبت به سرنوشت و شکست و پیروزی و قوت و ضعف آنچه مـربوط به خود و از آن خود می داند ساکت و بی طرف باشد و در برابر رکود و نابودی آن خم به ابرو نیاورد؟! حـــــالِ یک مسلمان نیز بهمین صورت است: مثلا یک مسلمان چگونه می تواند نسبت به «وضع و سرنوشت» اسلام و مسلمین و آیات قرآن و جوامع اسلامی و بلاد اسلامی بی طرف و تماشاچی باشد و در خانۀ خود سر بی مسئولیتی را به زیر افکند؟! اگر چنین چیزی وجود داشته باشد (که وجود دارد)، آیا غیر از اینست که یا این امور را مربوط بخود نمی داند (که درآن صورت معنای اسلام و اسلامیت را نمیداند؟!) و یا اینکه از وضع وسرنوشت آنها غافل شده است؟! (که در چنین وضعی باید او را راهنمایی و اسلام و اسلامیت را به یادش آورد!). بنابر این، خانه نشینی و بی طرفی در اسلام و در میدان اسلامیت امکان ندارد، و «چنین روشی در زندگی» در تضاد با کل آیات قرآن و همۀ اجزای اسلام و مسلمانی است. اینست که یک تماشاچی همه چیزش غیرقرآنی وغیر اسلامی وخلاف زندگی مسئولانه وجهاد گرانۀ رسول الله و صحابۀ گرامی و فداکارش می باشد.