بِسْمِ اللَّه وَ
لَهُ الْحُكْمُ وَ
إِلَيْهِ الْمَصِيرُ
حقوق و جان بشر؛ زیر زانوهای دمکراسی غربی
بعد از اینهمه قتل و کشتار و جنایت توسط نظامهای جبار و غدار در سراسر جهان
و جدیدا قتل وحشیانۀ «آسیه پناهی» توسط استبداد ولایت مطلقه و خفه کردن
«جُرج فُلویْد» توسط پلیس غدار و نژادپرست آمریکا (که فیلم شان هم منتشر
شده و ذیلا عرض می شوند)، بالاخره این سؤال مطرح می شود که آیا ممکن است
دنیای ما بیش از این میدان سلطه و سیطرۀ ظالمان و تبعیض گران و فرقه بازان
نباشد؟! جواب اینست که: بلی چنین چیزی ممکن است؛ و لکن اولین قدم آن (که
اصل کار انبیاء بوده است)، همانا غلبه و حاکمیت نگرش انسانی و مبارزه با هر
چیزیست که انسانیت انسان را لنگ و ناقص گرداند، اعم از: تبعیض نژادی، تبعیض
طبقاتی، تبعیض جنسیتی، تبعیض مذهبی، و از همه مهمتر
«تقسیم بشریت به حاکم و محکوم!»،
بنحوی که حاکم همه کاره و فوق قانون و صاحب همه چیز؛ و محکوم هیچکاره و
پایین تر از قانون و محروم از زندگی انسانی. و از نظر موحدین آزادیخواه در
جامعه ای که چنین تبعیضاتی وجود داشته باشد و خاصتا بشریت به حاکم و محکوم
تقسیم شود (که متأسفانه غیر از این کمتر دیده شده)، جامعه ای شرک آمیز و
«ارباب - رعیتی» و دارای روابط عبد و معبودی و مبنی بر سلطه گری است، و
افرادش غریزی و بی تربیت بحساب می آیند.
و اما چارۀ بشریت:
اولا تربیت بشر و مهار غرایز اوست،
زیرا بشر بی تربیت حیوان صفت است و حقوق همنوعانش را بنابر ذات و ماهیت
غرایز حیوانی پایمال می سازد:
إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ إِلَّا مَا رَحِمَ رَبِّي (یوسف -
۵۳):
«همانا که ذات و طبیعت نفس بشری، انسانها را به بدی و بدکاری می کشاند، مگر
اینکه لطف و رحمت خالقم {تربیت توحیدی} کمک نماید»؛
و اما این کاری است که هم آزادی میخواهد و هم نظام تربیتی.
ثانیا
راهی جز تمسک به توحید و دینداری توحیدی و تحقق این آیۀ قرآنی وجود ندارد:
أَلَّا نَعْبُدَ إِلَّا اللَّهَ وَ لَا نُشْرِكَ بِهِ شَيْئًا وَ لَا
يَتَّخِذَ بَعْضُنَا بَعْضًا أَرْبَابًا مِنْ دُونِ اللَّهِ (آل عمران - ۶۴): «اينکه
جز اللّه را عبادت و اطاعت نکنيم و چیزی را شریک و همتای او نگردانیم و
بعضى از ما آقا و ارباب بعضى ديگر نشوند».
و
ثالثا
تقوی و انضباط دینی تنها چیزی است که میتواند مبنای تفاوت افراد
بشری قرار گیرد:
إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِندَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ (حُجُرات - ۱۳):
«همانا که محترم ترین و والاترینِ شما نزد اللّه کسی است که تقوی و لیاقت و
انضباط بیشتری داشته باشد»،
مبنایی که معیارش لیاقتهای بشری و حامل اخلاق حداکثری و سیطره بر نفس
میباشد، و بیان و انتخاب آزاد تنها مرجع تشخیص و تحدید آنست.
|