بِسْمِ اللَّه وَ
لَهُ الْحُكْمُ وَ
إِلَيْهِ الْمَصِيرُ
تشابه
اظهارات زینب ابوطالبی و سلیمان دمیرِل
«کسی که اعتقاد ندارد (یعنی معتقد به نظام ولایت مطلقه نیست و ولایت مطلقۀ
خامنه ای را قبول ندارد) جمع کند از ایران برود».
این سخنی است که زینب ابوطالبی مجری یک تلویزیون نظام ولایت مطلقه (با صوت
و صورت) آن را اظهار داشته است. لکن آنچه باید باز شود و روی آن بحث و
نقادی صورت گیرد، هماهنگی و انسجام این اظهار نظر با کل ماهیت نظام ولایت
مطلقه و جاری و ساری بودنش در تمام ارکان زندگی مردم ایران و تحمیل و فرض
آن بر تمام ایرانیان می باشد، بنحوی که با عدم تن دادن به مبنای این نظام
سیاسی و حاکم بر ایران، محرومیت و متعاقب آن مشکلات سیاسی، سرنوشت حتمی و
محتوم هر فرد و جریان و جماعتی می باشد.
حال سؤال اینست که چرا و به چه علتی، هم مخالفین نظام ولایت مطلقه چنین
اظهاراتی
را عجیب و غریب یافتند؛ و هم خود نظام ولایت مطلقه آن خانم بیچاره
را (زینب ابوطالبی) وادار به عذرخواهی نمود؟! البته مکاری عوامل ولایت
مطلقه جای خود دارد و باید یک عقب نشینی حیله گرانه را می نمودند، لکن خطاب
به مخالفان نظام ولایت مطلقه باید گفت: در اظهار نظر این خانم مجری بجز «یک
تصریح ساده لوحانه» چه چیز جدیدی وجود دارد؟ آیا قانون اساسی مملکت ایران
روی پذیرش و اعتقاد به ولایت مطلقۀ فقیهِ تشیُّع اثناعشری پایه ریزی نشده
است؟! آیا غیر از اینست که من البدایه و از دورۀ مدارس ابتدایی فرزندان
مردم ایران با موضوعِ «پذیرش ولایت فقیه و مرگ بر مخالفان آن» مواجه
هستند؟! آیا مسیر رفتن به دانشگاهها نیز همینطور نیست؟! آیا در برابر
استخدام و کارهای دولتی نیز همین موضوع قرار ندارد؟! آیا در ایران
انتخاباتی هست که با فیلتر پذیرش ولایت فقیه مواجه نباشد؟! بگذریم از عهده
داری مسئولیتهای بزرگِ دولتی که اعتقاد و التزام به ولایت فقیه جزو بدیهیات
و اوَّلیات آنست.
خلاصه در ایران کنونی عرصه ای وجود ندارد که همۀ افراد مملکت نظرا و عملا
با این موضوع روبرو نباشند: «کسی که اعتقاد به ولایت فقیه ندارد از ایران
برود». حال چرا این خانم مجری باید توبیخ و یقه اش گرفته شود؟! آیا غیر از
اینست که یک امر بدیهی را بیان نموده است؟ انگار که کفرگویی کرده و به کسی
افتراء زده است. نخیر عین حقیقت را بیان کرده، و حتی در قیاس مثلا با نظارت
استصوابی شورای نگهبان کم آورده است، چرا که صرف قبول و اعلام التزام به
ولایت فقیه در آنجا کفایت نمی کند، بلکه سابقه و یک تاریخچۀ ولایت فقیهی
نیز ضروری میباشد. و خوب این پیامد نظام ولایت فقیهی و علی اساس شیعۀ اثنا
عشری است، و نظامی که روی اصل ولایت مطلقه بناء شده و قانون اساسی آنهم
بیانگر همین واقعیت است (البته بعد از تجدید نظر در قانون اساسی ولایت
فقیهْ مطلقه گردید - مطلقۀ قانونی!). هر چند آخوندهای بسیاری از جمله
حسینعلی منتظری و نیز اصلاح
طلبان ولایت فقیهی بخاطر عدم مراعاتِ حتی چنین قانونی ناراضی و معترض
گردیده و بعضا صف خود را از این نظام استبدادی جدا نمودند، و به تبع آن
دچار مشکلات زیادی شدند.
باید دانست که در یک نظام غیر انتخابی و
بلا مخالفین حقیقی، ظهور چنین مشاکلی همیشه قابل تصور و امکان پذیر میباشد.
اینست که اگر بخواهیم سخنان مجری تلویزیون ولایت مطلقه را با سخنان سلیمان
دمیرِل رئیس جمهور سابق ترکیه (رئیس جمهور سکولار و لائیک) مقايسه کنیم چیز
مشابهی در می آیند؛ کمااینکه تحمیل روسری زنان در ایران و ممنوعیت روسری
آنها در ترکیۀ سکولار و لائیک بهمین صورت است. حال ببينيم سلیمان دمیرل در
اين رابطه چه می گوید:
اسلامگرایان به عربستان بروند؟!
«اختلاف
ملی گرایان لائیک و اسلامگرایان حکومتی در ترکیه بر سر منع حجاب اسلامی در
مکان های دولتی بالا گرفت. در ترکیه لغو قوانین منع حجاب اسلامی در مکان
های دولتی بالا گرفته است. ملی گرایان لائیک دولت اسلامگرای این کشور را به
تلاش برای تغییر نظام جمهوری لائیک و جایگزینی یک نظام اسلامی متهم می
کنند. اسلامگرایان حکومتی مدعی هستند که خواهان برقراری دموکراسی هستند و
می کوشند حقوق زنان اسلامی را محفوظ کنند. بحث ها زمانی شدت گرفت که رئیس
پارلمان ترکیه خواهان بازبینی نظام لائیک ترکیه شد.
سلیمان دمیرل نهمین رئیس جمهوری ترکیه و از شخصیت های بانفوذ ترک از
اسلامگرایان خواست اگر تا این حد خود را اسلامی می دانند ترکیه را ترک کنند
و به عربستان سعودی بروند.
روزنامه صباح نسبت به اینکه دختر رجب طیب اردوغان در اردن به تحصیل
دروس عربی مشغول است، از او انتقاد کرد. برخی ملی گرایان دولت اردوغان را
به خیانت به آتا تورک متهم می کنند.
علي جوانمردي؛ [2:53
mins]، صدا
(rm) | صدا
(wma).
اینست که
راه و چارۀ هر جامعه ای و رسیدن به مرحلۀ «تحمل یکدیگر» و حفظ حقوق همۀ
اطراف، در نظام سیاسی آزاد و مردمسالار و کثرتگرا و مبنی بر انتخابات آزاد
و شفاف نهفته است.
لازم به ذکر است که نظام دست نشانده و کودتاچی پهلوی نیز که قریب به ۶۰ سال
در ایران به استبداد و سرکوبگری و اسلام ستیزی پرداخت (و با خفه سازی مردم
و همۀ جریانات سیاسی و تک حزبی کردن ایران زمینه را برای حاکمیت آخوندهای
ولایت مطلقه هموار نمود)، نسخۀ سکولاریسم ترکیۀ مصطفی کمال را حمل و تحمیل
می کرد، و حالا نیز در کمال گستاخی و در سایۀ حمایت تبلیغاتی و همه جانبۀ
غربی، موج سکولارگرایی و لائیک سازی برای ایران به جریان افتاده! و چنین
وانمود می شود که نظام ولایت مطلقه یک نظام اسلامی و مجری آیات قرآن بوده
است؟! و این در حالیست که مخالفان و قربانیان اصلی این نظام استبدادی،
مسلمین و جریانات و شخصیتهای اسلامی بوده اند. و جالبتر اینکه در رأس
سکولاریسم و لائیسیتۀ ایران آینده «رضا پهلوی» علم می شود؛ و با توجه بدین
مسئله که غرب و پهلویستها دنبال آنند که تاج و تخت پهلوی را دوباره به زور
سلاح و سرکوب بازگردانند و ۶۰ سال دیگر هم مردم ایران را خفه و به خاک سیاه
نشانند، او را شاهزاده رضا پهلوی تبلیغ می کنند، و اصرار می ورزند که مردم
ایران در رابطه با انقلاب ضد سلطنت پهلوی غلط کردم بگویند. بنابر این،
معرفی رضا پهلوی با لقب شاهزاده بیانگر دو امر است: هم بیانگر خواست غرب و
دُوَل ناتویی برای بازگشت نظام شاهنشاهی به ایران است، و هم بیانگر آنست که
رضا پهلوی دنباله و ادامه دهندۀ مسیر آباء و اجدادِ «دست نشانده و کودتاچی
و سرکوبگرش» می باشد. و اما بهتر آنست که این فرد تا از آباء و اجداد منبوذ
و فاسدش
تبراء نجوید «بازماندۀ پهلوی» نامیده شود.
سازمـان موحدین آزادیخواه ایـران
۲۲ جمادی الأولی ۱۴۴۱ - ۲۷ دی ۱۳۹۸
|