بِسْمِ اللَّه وَ
لَهُ الْحُكْمُ وَ
إِلَيْهِ الْمَصِيرُ
مقاومت در برابر
پوشش جبّارانۀ
آخوندی - ولایت فقیهی
پدیده ای در ایران ولایت مطلقه پیدا شده که بسیار جالب و جای تحسین است،
پدیده ای که در اوج صراحت و بداهت علیه استبداد و سلطه گری آخوندی – ولایت
فقیهی بوده و نظام ولایت مطلقه را تماما به مبارزه طلبیده است، چیزی که در
ذات خودش علیه پوشش جبارانه ای است که دهها سال است (مثل همۀ تحمیلات
آخوندی – ولایت فقیهی) بر ایران ولایت مطلقه و بر زنان ایران فرض و تحمیل
شده است. این پدیده بدین صورت است که زنان پر دل و جسوری در مکان بلند و
مناسبی می ایستند و با بلند کردن روسری خویش اراده و قوانین جبار نظام
ولایت فقیهی را زیرپا می گذارند و آن را عملا انکار می نمایند. و جالب
اینست که عُمال نظام ولایت مطلقه در برابر چنین عمل استبداد ستیزانه ای بجز
بازداشت و آزار و اذیت این زنان کاری نمی توانند انجام دهند. و چونکه این
عمل مبارزه جویانه علیه جبر و استبداد آخوندی – ولایت فقیهی است، و همچنین
جو عمومی کلا ضد استبدادی گشته، مقبولیت بسیاری یافته و هر روزه
توسعه و گسترش بیشتری پیدا می کند. بنابر این؛ آن دوران گذشته است که
پاسداران جبر و استبداد آخوندی - ولایت فقیهی در مدارس، در دانشگاهها، در
دانشسراها، در ادارات، در خیابانها، حتی در کوچه ها و جلو دروازۀ خویش! یقۀ
خانمی را بخاطر ظاهر شدن بخشی از پیشانی! می گرفتند و او را هتک حرمت و
احیانا مجازات می کردند. و اکنون باید به زنان جسور و استبدادستیزی که در
میادین تهران و شهرهای دیگر روسری خویش را پرچم مبارزه با «پوشش اجباری
آخوندی - ولایت فقیهی» قرار میدهند سلام و درود فرستاد و آنها را تحسین
کرد. آری؛ آنها را هرگز نباید به چشم جـاهلانه نگاه نمود، بلکه باید آنها
را در مقابله با جبر و استبداد آخوندی – ولایت فقیهی ستود و پشتیبانی نمود.
و ما هم بعنوان موحدین
آزادیخواه به آنها تبریک و تهنیت می گوییم و کار آنها را حق خودشان تلقی می
نماییم. حال اگر در این میان کسانی از روی نامسلمانی به چنین اقداماتی
مبادرت ورزند آنگاه حق آنها حقوقی تر و بیشتر اثبات می شود. و طبعا (و از
موضع توحیدی اسلام) کسی حق ندارد که بدون انتخاب راه و رسمی را (حق یا
ناحق) بر دیگران فرض و تحمیل نماید. و همانطور که می دانیم (و در قرآن
مُنزَل مصرّح و مبین است) فرض و تحمیل حتی ایمان توحیدی بر دیگران (و حتی
توسط خود رسول) ممنوع شده است:
أَفَأَنتَ تُكْرِهُ النَّاسَ حَتَّى يَكُونُواْ مُؤْمِنِينَ: «پس
آيا شما مردم را ناچار و مجبور می سازى که ايمان بياورند و بنابر جبر و
اِکراه به توحيد و اسلاميت بگروند؟!». و
حکمت چنین ممنوعیتی در اینست که
وظیفۀ رسول و همۀ دعوتگران توحیدی (در رابطه با دیگران) همانا بیدارگری و
نشان دادن راه و روش توحیدی و سپردن انتخاب بدست خود انسانها و جوامع بشری
است. و همانطور که قرآن حکیم می فرماید:
فَذَكِّرْ إِنَّمَآ أَنتَ مُذَكِّرٌ، لَّسْتَ عَلَيْهِم بِمُصَيْطِرٍ:
«پس بیدارگری کن که شما {در رابطه با دیگران} تنها بیدارکننده هستی، و بر
مخاطبان سلطه و سیطره ای نداری».
و از همه اساسی تر اینکه: استبداد و سلطه گریِ انسان بر انسان (روش فرض و
تحمیل) همان راه و رسم بت پرستی و حاصلش «اتخاذ ارباب من دون اللّه» است، و
بکلی باطل و فاسد و ضد توحیدی می باشد. بگذریم از اینکه نظام ولایت مطلقه
در تمامیت خودش (و تمام ارکانش) نماد شرک و استبداد و مادیت و در تضاد با
دین توحیدی اسلام و نافی اسلامیتی است که در آیات قرآن بیان شده است.
سازمان موحدین آزادیخواه ایران
۱۶ جمادی الأول ۱۴۳۹ – ۱۲ بهمن ۱۳۹۶
|