بِسْمِ اللَّه وَ لَهُ الْحُكْمُ وَ إِلَيْهِ الْمَصِيرُ
قتل عام اَطفال سوریه: سلاحهای شیمیایی از کجا آمده اند؟! نظام بعثی - استبدادی سوریه در یک حملۀ شیمیایی به مناطق مسکونی در حومۀ دمشق (و احتمالا با چراغ سبز استعماری) بیش از هزار نفر مردم مدنی و صدها طفل معصوم را قتل عام و هزاران نفر دیگر را مجروح شیمیایی کرد. قابل ذکر است که این سلاحها ساختۀ نظام اسد نیستند؛ بلکه روسها و شرکتهای غربی (و با اموال مردم سوریه) آنها را در اختیار این نظام وحشی قرار داده اند. و اما از همه جالبتر اینست که دستگاه تضلیل و دروغ پراکنی استعماری دنبال تشویش اذهان و مجهول کردن مصدر این حملۀ شیمیایی است؟! کاری که نوعی شراکت در ارتکاب این جرم اساسی بحساب می آید. و بدبختانه همین مجرمان استعماری (در کمال بی شرمی) منادی تحقیق و کشف عاملان این جنایت میشوند؟! تحقیقاتی که معمولا برای «پوشاندن عاملان جنایات و پنهان کردن معلومات» بعمل می آید! و احیانا تلاشی است برای پس و پیش کردن خطوط قرمز امریکی. و اما از نظر موحدین آزادیخواه، قتل عام مردم مدنی و کشتار اطفـال سوریه بوسیلۀ سلاحهای شیمیایی (جنایتی که شنیدن و دیدنش هم مایۀ رنج و عذاب است) از عواملی که مُوجِد و زیر بنای آن بحساب می آیند بزرگتر نیست؛ و خاصتا اینکه «عوامل مُوجِد و زیربنایی» نه تنها علت هستند و قتل و کشتارها معلول، بلکه تمام جنگ و قتل و ویرانگری بوجود آمده محصول آنها میباشد. و باید توجه داشت که عوامل موجد و زیربنایی جنایات (و کلا جنگ و کشتار و ویرانگری ) مختص سوریه نیست، بلکه این عوامل در بیشتر ممالک اسلامی وجود دارند و پابرجا هستند. و بصورت بدیهی در هر مملکتی که این عوامل خطرناک و قتل عام آفرین وجود دارند، باید منتظر تکرار حوادث سوریه در آنها و بدتر از آن بود. و از این جهت اهل عقل و برنامه به ناچار و با تــوجه بدین عوامل مصیبت آفرین باید اوضاع خود را ترتیب و میزان نمایند.
و این عوامل مُوجِد و زیربناییِ
قتل عامها و جنگ و ویرانیها عبارتند
از:
۱-
ممالک جعلی و درهم تنیده و ازهم گسیخته (سایکس
-
بیکویی).
۲-
نظامهای استبدادی و سرکوبگر، در هر شکل و نامی و با هر بهانه ای که باشد
(اکثریت بر اقلیت، اقلیت بر اکثریت).
۳-
سلطۀ خارجی و استعماری، که منشاء جنگها و قتل عامها و ویرانی ممالک اسلامی
آنها هستند و سلاحهای آنها و نظامهای دست نشانده و مورد حمایت آنها. و طبعا
جنگ و حروبی که سراسر جهان اسلام را فرا گرفته، هم جوامع اسلامی را متلاشی
میکند، هم مانع قدرت گیری مسلمین میشود، و هم آنها را در عقب ماندگی فراگیر
نگه می دارد. بدین معنا که جوامع اسلامی در سایۀ جنگ و حروب و ویرانگری،
تولید چندانی نخواهند داشت و متکی به تولیدات استعماری خواهند ماند؟! با
جنگ و حروب، سلاحهای استعماری بازار گرم و پر خریدار و صرف نابودی مسلمین و
ممالک آنها میشود؟! آنگاه سرمایه های نقدی (که برای سرمایه گذاری نیازمند
ثبات سیاسی هستند) راهی دول استعماری میشود؟! و طبعا در سایۀ جنگ و حروبِ
داخلی، صنایع زیربنایی بوجود نمی آید؛ و اگر بوجود آید ویران میگردد؟! در
ممالک جنگ زده مغزها فرار میکنند و بجایی می روند که از آنها استفاده بعمل
می آید؟! کمااینکه مواد خام نیز (که بیشتر در جوامع با ثبات و رو به رشد
میتوانند هضم شوند) در سایۀ جنگ و ویرانی چاره ای جز خروج و صدور به دُوَل
غربی و ممالک استعماری نخواهند داشت؟! و اصلا باید گفت: ممالک جعلی و نظامهای استبدادی دست نشانده نیز برای تداوم سلطۀ خارجی و استعماری بوجود آمده و تحمیل شده اند و با فرهنگ و سلاح و تبلیغات آنها مسلح گشته اند. و به تأکید تا عوامل موجد و زیربناییِ مصائب (عوامل مادر) وجود داشته باشند، در هر جا و جامعه ای جنگ و حروب و قتل عامها و ویرانگری امری بدیهی و طبیعی می نماید و نباید کسی جز حدوث مصائب را انتظار داشته باشد. و طبعا ایران ما نیز در مسیر این وضع پر مصیبت و این جنگها و قتل عامها و ویرانیها قرار دارد، زیرا یک مملکت و یک جامعۀ استبدادی به مثابۀ خانه ای است که از روی اکراه بوجود آمده نه بنابر رضایت! و در فرصت خودش اختلافها شعله ور و جنگ و حروب آغاز خواهد شد. و شعار استعماری: اختلاف بینداز و حکومت کن! شیوۀ فوق الذکر و در سایۀ عوامل موجد و زیربنایی «جنگ و حروب» جامۀ عمل می پوشد.
سازمان موحدین آزادیخواه ایران
۱۶ شوال ۱۴۳۴ - ۱ شهریور ۱۳۹۲
|