بسم الله الرحمن الرحيم
ضرورتِ محاکمۀ علی خامنه ای و رضا پهلوی
محاکمۀ علی خامنه ای
(که بیش از ۲۰ سال است یک نسل ۷۰ میلیونی ایران را تحت سلطه و سیطرۀ خود
قرار داده و در این مدت هر صدای متفاوتی را سرکوب و خفه نموده و همۀ
مخالفین را یا زندانی یا اعدام و یا آواره کرده است)، و همچنین
محاکمۀ رضا پهلوی (به عنوان ولیعهد
نظام شاهنشاهی و استبدادی پهلوی، و همچنین به عنوان داعی بازگشت این نظام
خیانتکار و وابسته گرا) یک ضرورت و یک امر اجتناب ناپذیر است، کمااینکه در
بیشتر ممالک جهان مستبدین و جنایتکاران بلافاصله و بعد از فــراهم شدن
زمینۀ محاکمات و متناسب با جرائم مرتکب شده مجازات می
گردند. و طبعا در این
میدان باید اصل و اساس «احقاق حق باشد نه ظلم
و تجاوز و حق کشی»، اصلی که
متأسفانه کمتر مراعات میشود؛ و در
نتیجه یا مظلومان به حقوق خود نمی
رسند و
مستبدین و جنایتکاران از محاکمات عادلانه عبور میکنند، و یا مستبدین و
جنایتکاران به طرز فجیع و وحشیانه ای مورد انتقام قرار می گیرند و حتی
اطرافیانشان گرفتار و پایمال می
گردند. و اما اگر امروزه این محاکمات (نه
در داخل و نه در خارج - بنابر سلطۀ استبداد و استعمار) امکان ندارد، لکن
چنین امری نهایتا باید تحقق پذیرد و هنگام خــودش این
«ضرورتِ اجتناب ناپذیر» جامۀ عمل
پوشد، مگر اینکه طی یک مُصالحۀ فراگیر و در یک عفو عمومی همه مجرمان و
جنایتکاران بخشوده شوند و کسی مورد تعقیب قرار
نگیرد.
محاکمۀ عادلانۀ ظالمان
و
رؤسای نظامهای استبدادی و سرکوبگران
مردم (و همۀ جنایتکاران و حق کُشان) آب حیات و مایۀ بقاء و ترقی بشریت
است، و در ایران ما
نیز
بدیهی مینماید که رؤسای نظام ولایت مطلقه و در رأس آنها علی خامنه ای مورد
تعقیب قرار گیرند و محاکمه شوند. لکن در این مسئلۀ
اساسی
و عدالت طلبانه نباید از این امر غافل شد که نمیتوان مُدّعی محاکمۀ
رؤسای استبداد ولایت مطلقه گردید و فی نفس الوقت از کنار رؤسای استبداد
مطلقۀ پهلوی گذشت و از آنها عبور نمود؟! و در چنین صورتی معلوم می
شود که
داستان چیز دیگری است و برنامۀ دیگری در کار است؛ نه احقاق حقِ مظلومان و
تحقق عدالت و مُجازات مجرمان؟! امری که صراحتا استعماری می
نماید و در
این
تعامل و رفتار متضاد «دستهای پنهان خارجی»
دیده می
شود نه عدالتخواهی. و به تأکید هیچ عدالتخواهی نیست که
دنبال محاسبۀ رؤسای نظام ولایت فقیهی باشد؛ ولی از جرم و جنایات رؤسای
پهلوی بگذرد و آن را کأن لم یکن قلمداد نماید؟! و
اگر کسانی بخواهند چنین کنند
(ولو با حمایت استعماری و
ناتویی) نمیتوانند منکر جرم و جنایات رؤسای
نظام پهلوی شوند؛ و خاصتا دو کودتای استبدادی - استعماری را
(کودتای ۳ اسفند ۱۲۹۹ علیه نظام مشروطه و کودتای
۲۸ مرداد ۳۲ علیه نخست وزیری محمد مصدق)
بعنوان اعظم جرائم
پنهان
سازند. کمااینکه نمیتوانند کشتار مردم ایران در جریان قیامهای مسالمت آمیز
سالهای ۴۲ و همچنین سالهای ۵۶ و ۵۷ را منکر شوند. و حال اگر بگویند که جرم
و جنایات رؤسای استبداد پهلوی گذشته و شامل مرور زمان میشود؛ در جواب آنها
میگوییم:
اولا
اگر قضیه چنین بود و گذر زمان جرم و جنایات انسانها را پاک می کرد؛ پس الله
و خالق یکتا چگونه
انسانها را در دنیای دیگر و در روز قیامت (بنابر
عملکرد همین دنیا) محاکمه می
کند؟!
ثانیا
مگر در قوانین بین المللیِ امروزه (و نیز در همۀ ممالک جهان) استبدادیان و
جنایتکاران و مجرمان بزرگ بعد از دهها سال مخفی شدن، دستگیر و محاکمه و
مجازات نمی شوند؟! طبعا در این رابطه می توان مثالها آورد، و رؤسای نظام
پهلوی نیز در اوایل انقلاب مورد تعقیب مردم ایران بودند، لکن جنایات
مُستبدین ولایت فقیهی همه چیز را بهم زد و حتی انقلاب را نیز فاسد کردند.
ثالثا
آیا همین امروزه بسیاری از دولتها و حکومتها بخاطر جرم و جنایاتِ اَسلاف
شان (حتی بعد از چند قرن) معذرت خواهی نمی کنند و یا از آنها چنین امری طلب
نمی شود؟! و این در
حالیست که جرم و جنایاتِ شاهنشاهی
پهلوی و رؤسایش
(خاصتا قتل و کشتار مردم ایران در جریان قیام و انقلاب ۵۷ و تظاهرات و
اعتراضات مسالمت آمیز) از ۳۳ سال تجاوز نمی کند. بگذریم از اینکه همین
رؤسای استبدادی و دارای سابقۀ پر جرم و جنایت،
حالا
هم
با حمایت همه
جانبۀ استعمارگران میخواهند در سرنوشت آیندۀ ایران مداخله کنند و حتی
نگرانی آن وجود دارد که مُجددا و با شکلی متفاوت نظام استبدادی -
پادشاهی را
بر ایران و ایرانی تحمیل کنند.
سازمان موحدین آزادیخواه ایران
۵ صَفـــر ۱۴۳۴ - ۲۸ آذر ۱۳۹۱
|