بِسْمِ اللَّه وَ لَهُ الْحُكْمُ وَ إِلَيْهِ الْمَصِيرُ
عاشورای مصر و تشابه و تفاوتهایش با عاشورای کربلاء
حتما در طول ۱۴ قرن گذشته صحنه های بسیار جانگُدازی در قتلِ عام بشریت وجود
داشته است، لکن تهاجم دیروز جیش استبدادی - استعماری علیه تحصن کنندگان و تظاهر
کنندگان مصری و اقدام به قتل و کشتار آنها در سراسر مملکت (خاصتا با توجه
به پخش مستقیم آن) جِدّا یادآور عاشورای کربلاء و صحنه هایی است که در تواریخ
معتبر نقل شده است؛ و بصورت رسایی تاریخ قتل عامها را تکرار و عاشورای
حسینی را مُجسّم نمود: هم در مقابله با نظام کودتایی (نظام کودتایی یزیدی و
نظام کودتایی سیسی)، و هم در کشتار دسته جمعی که در هر دو عاشوراء به وقوع
پیوست. اما با وجود این اشتراکات، عاشورای کربلایی - حسینی چند تفاوت اساسی
با عاشورای مصری و مؤیدین محمد مُرسی (رئیس جمهور منتخب) دارد:
اولا قیام حسین و یارانش علیه نظام
کودتایی یزید به روش مسلحانه و جنگی بود، در حالی که قیام اخوان المسلمین و
طرفداران محمد مرسی علیه جیش کودتاچی به روش مسالمت آمیز و مدنی صورت گرفت.
ثانیا هنگام درگیری بین همراهان حسین و
لشکر یزید طرفین مسلح بودند و تا آخر باهم جنگ مسلحانه نمودند، لکن در
عاشورای مصر تنها جیش کودتا مسلح بود و متحصنان اِخوانی و مؤیدان مرسی بی
سلاح و بی دفاع بودند؛ و در نتیجه خسارت و تلفات تقریبا یکطرفه بود.
ثالثا لشکر یزید زنان را (با وجود
حضورشان) کشتار نکرد، و حتی یزید محترمانه آنها را روانۀ خانه هایشان نمود؛
لکن لشکر کودتایی سیسی در امر قتل و کشتار فرقی بین زنان و مردان بی دفاع و
بی سلاح قائل نشد. رابعا شهدای عاشورای
کربلاء تقریبا
۷۰ نفر بودند، لکن شهداء و مجروحان کربلای مصر سر به هزاران
نفر زده است. خامسا قتل عام کربلاء در
خفـــاء و دور از انظار صورت گرفت، لکن قتل عام اخوان المسلمین و طرفداران
محمد مُرسی در جلو چشم جهانیان و با صــوت و صــورتِ مستقیم! به وقوع
پیوست. خدایــــا مسلمین و جوامع اسلامی را از شرّ استبدادیان کودتاچی و
جیوش ناتویی خلاص فرما.
آری؛ واقعا عجیب خواهد بود که این جنایت عُظمی
«که در حق مردمی بی دفاع و در جلو چشم بشریت صورت گرفت» بی جواب
بماند؛ و حق آنست که این جنایت بزرگ و ضد بشری، کودتاچیان استبدادی -
استعماری و فرعونی را بکلی ریشه کن نماید و آنها را برای همیشه براندازد. و
اما اولین نتیجۀ خــون شهدای عاشورای مصر همانا استعفای محمد برادعی از
معاونت ریاست جمهوری کودتا و «سلب مشروعیت از عملکرد کودتاچیان» و دو شقه
کردن صف آنهاست (و کودتاچیان نیز او را بهمین امر و فرار از مسئولیت!
متهم کرده اند). و محمد برادعی در علت استعفای خودش اعلام داشته که او
مخالف پایان دادن به تحصن طرفداران مرسی به زور سلاح بوده؛ زیرا به گفتۀ
خودش راههای مسالمت آمیز برای پایان دادن به تحصنها موجود بوده است. و جالب
اینست که این امرِ اخیر هم یادآور عاشورای کربلاست، زیرا آن هنگام نیز حسین
در صحرای کربلاء خواست که با یزید دیدار نماید، تا به راهی مسالمت آمیز
برسند، لکن عبد الله ابن زیاد (والی یزید) مانع این کار گردید. و حتما
استعفای محمد برادعی از سمت کودتائی اش بعنوان
«موضع درخشان و افتخار آمیزی» در
تاریخ ایشان ثبت خواهد شد. و به نظر موحدین آزادیخواه این استعفاء و عدم
پذیرش جنایاتِ کودتاچیان و خاصتا جنایاتِ میدانهای النهضة و رابعة
العَدَویة (که هزاران شهید و زخمی بجا گذاشت) از جایزۀ نوبلی که دریافت
داشته اند، قدر و احترام بسیار بیشتری دارد. لازم به ذکر است که محمد
برادعی (همراه با حمدین صباحی و عمرو موسی) یکی از رؤسای جبهۀ نجات ملی و
زمینه ساز کودتای جیش استبدادی - استعماری به رهبری عبدالفتاح سیسی بود، و
بعد از عملی شدن کودتا و عزل و حبس مُرسی، بعنوان نخست وزیر کودتا مطرح و
عَلَم شد؛ لکن با توجه به مشارکت ایشان در امر انقلاب! نهایتا معاون رئیس
جمهور کودتا (عدلی منصور) گردید. و اما به تأکید محمد برادعی آخرین کسی
نخواهد بود که صف کودتاچیان را ترک خواهد کرد؛ کمااینکه کودتاچیانِ طغیانگر
و ناتویی حتی به همکاران خیانتکارشان هم رحم نخواهند کرد، و بالأخره این
کودتاچی گـوش به فرمان اربابان خارجی و ناتویی است. و در نتیجه نظام مصری
(همانند ۶۰ سال گذشته): یا در چنگال جیش استبدادی - استعماری اسیر خواهد
ماند؛ و یا همانطورکه انقلابیون حکومت مبارک را ساقط کردند، باید این جیش
استبدادی - استعماری را نیز ساقط نمایند؛ تا انقلاب مصر کامل شود و
«آزادی و مردمسالاری و کثرت گرایی» جامۀ
عمل پوشد.
سازمان موحدین آزادیخواه ایران
۸ شوال ۱۴۳۴ - ۲۴ مرداد ۱۳۹۲
____________________________________________________________________________________________ |