بسم الله الرحمن الرحيم

نظام بعثی - علی اللهی؛ گرفتار عُمری پر جنایت!

ای خدای بزرگ؛ کار مسلمین به کجا کشیده است؟! همان مسلمینی که بنا بود هدایت شده باشند؛ اهل توحید و تابع حق و عدالت باشند؛ نظام شورایی داشته باشند؛ اصل تعاون و همکاری را عملی سازند؛ و اخوت اسلامی را برقرار نمایند. اما حال و بعد از ۱۴ قرن اسلامیت! می بینیم که اوضاعشان چگونه است و چقدر فلاکت بار و ترحم آور شده است؛ و بعد از اینهمه سال و زمان! تازه دارند برای خود کاری می کنند!!! و آنهم نه با تکیه بر آیات توحیدی (که اکثرا از آن بیخبر مانده اند)؛ بلکه با تــوجه به «ظلم و سرکوب و تبعیض و جنایاتِ مستبدین»؛ که بیش از آن تحمل شدنی نیست!!! لکن باز هم خوب و مبـارک است؛ و اصل اینست که بالاخره نظامهای استبدادی به مثابۀ بزرگترین سد فی سبیل الله و مانع اصلی رشد و ترقی جوامع اسلامی زائل شوند، و رؤسای جاهل و خیانتکار و زورگویشان به جهنم بروند؛ همان طاغوتیانی که به زور سلاح و کشتارِ انسانهای بی چاره و سلطه گری بر جوامع مظلوم، بتهای سنگین وزن و خدایان جعلی بر روی زمین شده اند. خدایــــــا چنین باد؛ و ان شــــــــاء الله همۀ جوامع اسلامی و از جمله ایران استبداد زده و صفوی زدۀ ما شاهد چنین وضعی خواهد بود؛ و آزادی و نعمات آن را در آغوش خواهیم کشید.

نظام بعثِ عفلقی و مُتکی به علی اللهی یانِ سوریه جای بحث زیادی دارد؛ نظام استبدادی که حدودا نیم قرن است بر گردۀ مردم مسلمانِ سوریه سوار شده است؛ و در همان حال که جماعات اسلامی را بکلی از حرکت و فعالیت انداخته است، بخش بزرگی از مردم را حتی از حق هم وطنی محروم نموده است؛ و اکنون هم بسیاری از کردهای آن دیار فاقد شناسنامه هستند؛ و این به معنای سلب همۀ حقوق انسانی و هم وطنی آنهاست. همچنین این نظام جنایتکار همان نظامی است که حدود سه دهه پیش هزاران انسان سوری را در «شهـــــر حمــــاة» قتل عام نمود؛ و مع الاسف بعد از آن جنایتِ بزرگ هم در کمال درنده خویی و در سایۀ حکومتی شبه نظامی (فوق العاده!) به سلطه گری خود ادامه داده است. و نظام استبدادی و خونخوار سوریه، همان نظامی که همراه با نظام ولایت مطلقۀ ایران و نظام سعودی عربستان و نظام کریم اف ازبکستان و نظام قذافی لیبی (که در حال زوال و نابودی است) و نظام بن علی تونس (که زائل شد و خود نیز فراری گردید) یکی از خطرناکترین نظامهای استبدادی در تمام جهان اسلام گشته است.

حال نظام بعثی - علی اللهی (و یکی از حلقه های طوقِ استعمار صهیونی) با قیام بزرگ و سراسری مردم روبرو شده؛ و در سایۀ به میدان آمدنِ مردم بجان آمدۀ شام! سرنوشت جنایت بارش به بازار سقوط و زوال آمده است؛ و علیرغم همۀ درندگی و خونخواری اش (و تحمیل ۴۸ سال حکومت شبه نظامی بر مردم مسلمان سوریه و حرکات اسلامی آن) به امید الله این بار جان سالم بدر نخواهد برد؛ و خوشبختانه بنابر «عمق و گستردگی این قیامِ جانانه و سراسری» اصلا معلوم نیست که عمر جنایت بارش چند هفتۀ دیگر طول خواهد کشید! و باید دانست که این قیامِ آزادیخواهانه که وارد پنجمین هفتۀ خود شده است، تاکنون صدها شهید و هزاران زخمی و بیش از اینها زندانی تقدیم راه آزادی و حاکمیت مردمی کرده؛ و خاصتا شهر قهرمان درعا صدرنشین قیام شده است. و در همین جمعۀ گذشته بر اثر توحش و تیراندازیِ مزدوران بعثی - علی اللهی به روی متظاهرین حدودا «صد نفر» شهید شدند. و اما قیام عزت آفرین و آزادیبخش مردم علیرغم خونین شدن هر روزه اش با جدیت تمام ادامه دارد.

و اما زوال نظام بعثی - علی اللهی سوریه موجب تغییرات زیر میشود:

۱- استبداد نیم قرنۀ بعثی و متکی به اقلیت علی اللهی خاتمه می یابد؛ و میتواند نظامی آزاد و مردمسالار و کثرت گرا جانشین آن گردد. و این اصل ماجراست؛ و همۀ سرکوبگریها و زد و بندهای استبدادی - استعماری برای جلوگیری از برقراری «آزادی و مردمسالاری» و رشد و ترقی در ممالک و جوامع اسلامی است؛ امری که بدون آن نه ثبات سیاسی بوجود خواهد آمد؛ نه استقلال و لیاقتهای داخلی بوجود خواهد آمد؛ و نه ممالک استبداد زده محل زندگی و قابل زیست خواهند گشت؛ و فی الواقع روی یک مملکت استبداد زده نمیتوان حساب باز کرد؛ زیرا چنین مملکتی بالاخره ویرانی و خونریزی در پیش دارد و با قیام و انقلاب داخلی و دخالتهای خارجی روبرو است؛ کما اینکه ایران هم چنین وضعیتی دارد؛ و معلوم نیست که سرنوشتش به کجا کشیده میشود. و این واقعیت از این اصل نشأت می گیرد: «آنچه به زور ایجاد شده؛ با آمدن آزادی از بین می رود». و در نتیجه باید سرنوشت هر مملکتی را بعد از برقراری آزادی و مردمسالاری رقم زد؛ و قبل از آن هر حساب و کتابی خیالی و ناپایدار می باشد.

۲- نظام بعثی - علی اللهی جزو حافظان و حارسان استعمار صهیونی در شمال فلسطین است (بگذریم از واگذاری اراضی ارزشمند و خوش آب و هوای بلندیهای جولان به استعمارگران صهیونی)؛ و این نظام همراه با چند نظام استبدادی در همسایگی فلسطین «دُوَل الطَوق» را تشکیل میدهند؛ دُوَلی که استعمار صهیونی را حفاظت نموده و مانع مبارزات مؤثر مردم فلسطین هستند؛ بنحوی که مبارزان فلسطینی در میان استعمار صهیونی و این خائنان استبدادی محاصره شده اند. و از این جهت نظام بعثی - علی اللهی سوریه همیشه در معامله و زد و بند با دُوَل غربی بوده و حتی بشار اسد (بعد از مرگ پدر مُستبدش) بعد از سفر به فرانسه به ریاست جمهوری سوریه رسید؛ و برای عملی شدن این مأموریت استبدادی - استعماری حتی قانون اساسی سوریه را هم تغییر دادند؛ بدین صورت که بشار اسد آن هنگام ۳۴ ساله بود؛ در حالی که سن قانونی رئیس جمهور میبایست ۴۰ ساله باشد؛ و بهمین خاطر! دست به تغییر قانون اساسی زدند و سن قانونی رئیس جمهور را به ۳۴ سالگی! تقلیل دادند.

۳- نظام بعثی - علی اللهی (همراه با نظام ولایت مطلقه و حکومت ولایت فقیهی عراق و حزب ولایت فقیهی جنوب لبنان) یکی از اضلاع هلال صفوی محسوب می شود؛ و طبعا در طول ۳ دهۀ گذشته هم این نظام مُستبد و اسلام ستیز متحد اصلیِ نظام ولایت مطلقه در جهان عرب بوده است؛ و با سقوط این نظام استبدادی (که ایران ولایت مطلقه را به جنوب لبنان وصل میکند) آرزوی هلال صفوی نیز خیالی شده و تنها در ذهن فرقه بازان می ماند. و زمینه های اتحـــاد این دو نظــام «استبدادی - فرقه ای» بدین صـــورت است که: اگر بعثی گری و نژادپرستی عربی (که به مرور رنگ باخت و بعثِ عربی به بعثِ علی اللهی میل نمود) میتوانست عامل اختلاف بین حـــزب بعث سوریه و نظام ولایـــت مطلقه باشد؛ اما علی اللهی بودن و اتکای نظام ســـوریه به جمعیت ۱۰ درصدی علوی (علی اللهی) عامل اساسی اتحـــاد آنهاست؛ امری که کمتر محل توجه بوده؛ و عربیت اولیه بعثیها مانع آن گردیده که خانوادۀ اسد و قبایل علی اللهی اش، همانند خانوادۀ حکیم در عراق نگریسته شوند؛ غافل از اینکه نقش نظام بعثی - علی اللهی سوریه در همکاری با نظام ولایت مطلقه! از همکـــاری احـــزاب صفوی در عراق و لبنان و بحرین کمتر نبوده است؛ و لکن بیشتر مزدور نفتی ایــران! تصـور شده است.

ســـازمان مـــوحدین آزادیخـــواه ایـــران

۲۲ جمادی الاول ۱۴۳۲ - ۵ اردیبهشت ۱۳۹۰