بســم الله الرحمن الرحيم
در رابطه با لبنان نيز؛ يا جنگ يا تسليم!
اکنون يک هفتۀ تمام است که تقريبا تمام لبنـان و خاصتا مناطق شيعه نشين آن
(که خاستگاه اجتماعى حزب موسوم به حزب الله است) زير بمباران هوايى و موشکى
استعمار صهيونى قرار گرفته است. اين بمبارانهاى ويرانگر بعد از آن شــروع
شد که نيـروهاى حزب موسوم به حزب الله، طـى کمينى، چند تن از نيروهاى
صهيونى را کشته و دو تن را هم دستگير کــردند. لازم بذکر است که اين حزب،
رسما و علنا تحت رهبرى على خامنه اى فعاليت ميکند، و علنا عکس و تصوير او
را بعنوان امام خود در اجتماعات و تظاهرات خود علم مينمايد. حال اين عمليات
بعد ازسالها توقف عمليات عسکرى (يعنى از عقب نشينى نيروهاى صهيونى از
بخشهايى از لبنان) و بعد از به بن بست رسيدن مسئلۀ نيروى هسته اى نظام
ولايت مطلقه با دول غربى، به احتمال بسيار قوى نمى توانـد بدون اشـارۀ
نظــام ولايت مطلقه و امامشان (على خامنه اى) صورت گرفته باشد، چرا که کار
حزب موسوم به حزب الله، يک تصميم جنگى و خطرناک بوده، و درصورت خودسر بودن
آن، يک طغيان و نافرمانى از امر ولى فقيه به حساب مى آيد. اما چونکــه در
واکنشها و موضعگيريهاى نظام ولايت مطلقـه، نه تنها از بى وقتى اين علميات،
يا از سرزنش اين حزب، هيچ سخنى به ميان نيامده، بلکه بصورت کامل از آن
پشتيبانى شده است، درنتيجــه، اثر انگشت نظام ولايت مطلقـه بيشترنمايان
ميشود.
اما سؤال اساسى
اينست که چگونه نظام ولايت مطلقه، که هميشه از درگيرشدن با غرب پرهيز نموده
وحتى براى عدم وقوع آن، سازشکاريها نموده، به چنين کار خطيرى مبادرت ورزيده
است؟! جواب اين سؤال مختصرا چنين است: بعد از اينکـه دول ١+۵)
پنج عضو دائمى شوراى امنيت به اضافۀ دولت آلمـان ( در پاريس در ٢٢ تير ماه
به تــوافق رسيدند که پروندۀ هسته اى نظام ولايت مطلقه، بدليل عدم پاسخگويى
به بستۀ پيشنهادى دول غربى، بايد به شوراى امنيت باز گردد، نظام ولايت
مطلقه خواسته که وسعت قدرت خود را عملا به غرب نشان دهد!، و بعد دول غربى
(به تصور رؤساى نظام ولايت مطلقه) ناچار مى شوند براى توقف حملات نيروهاى
حزب موسوم به حزب الله، به نظام ولايت مطلقه متوسل شوند، و نظام ولايت
مطلقه هــم، تنها در مقابل گـرفتن امتيازهايى از غرب، خصوصا در رابطه با
مسئلۀ نيروى هسته اى، به درخواست دول غربى، جواب مثبت ميدهد!، و شايد اين
تصور، از ضعفهاى مفرط غرب در اين چند سالۀ اخير در رابطه با مقاومت
سرسختانۀ مــردم عراق و افغــانستان بوجود آمده باشد. اما مثل اينکــه اين
بار، آمريکــا از اين فرصت بدست آمـده سود کامل جسته وچاهى را که نظام
ولايت مطلقه براى آمريکا و غرب کنده بود، به چاهى براىنظام ولايت مطلقه
تبديل کرد، و يک عمليات کوچک را تبديل به جنگى تمام عيار نمود، و دراين
ميدان، هيچ رحمى هم به اقتصاد لبنان و مردم مدنى آن ننمود. بدين صورت،
آمريکا خواست در يک مسئلۀ ظاهرا
غير ايرانى! و نيز در مکانى غير از ايران! با نظام ولايت مطلقـه درگير
شود!، و بدين شيــوه خواست که نظام ولايت مطلقه را دريک دو راهى بسيارسخت
ودشوار قرار دهد،
به نحوى که:
اگر نظام ولايت مطلقه در اين جنگ تمام عيـار دخـالت ننمود و صرفا به جنگ
تبليغاتى اکتفا کرد، همانا که يک بال نظام ولايت مطلقه بسادگى ازميان رفته
است، و اگر هم عملا وعلنا از بال لبنانى اش دفاع نمود، همانا نظام ولايت
مطلقه را روى يک مسئلۀ ظاهرا غير ايرانى و در مکــانى غير از ايران بـه جنگ
کشانده است!، امرى که نظام ولايت مطلقـه را در مظان توسعه طلبى و امپراتورى
سازى قرار مى دهد، و مسئلۀ هسته اى آن را نيز حساس تر ميسازد، و از اين
طريق، هم مواضع غربى، متحد تر و شديد تر خواهد شد، و هم در نظر بسيارى از
ايرانيان، موجه نمى نمايد که نظام ولايت مطلقه بخاطر دفاع ازحزب موســوم به
حزب الله، با دول غربى وارد جنــگ شود. اينست که نظـام ولايت مطلقه، عليرغم
سياست بازيهايش، وارد يک ميدان سخت دشوارى شده است، چرا که هم سکوت و
تسليمش، شکست هاى ديگـرى را در پى خـواهد داشت، و هم واکنش و دفاعش از بال
لبنانى اش، هزينــۀ سنگينى را برايش به دنبـال خواهد آورد. بنابراين، اگر
نظام ولايت مطلقه، ساکت و تسليم شود،
اولا
حزب موسوم به حزب الله خلع سلاح و نيرويش متلاشى خواهد شد،
ثانيا
بعد از خلع سلاح اين حزب، سوريه نيز
محاصره شده و امکان اسقاط آن و يا تن دادن نظام استبدادى سورى به حداکثر
خيانتها، عملى ميشود. و بدين صورت، فشارغرب بر نظام ولايت مطلقه بيشتر شده
ومحدودۀ حاکميت اين نظام تنگ ترميشود.
اما هزينۀ
نظام ولايت مطلقه
در ميدان مقابله و درگيرى با آمريکا و صهاينه در لبنان: با توجه به اينکه
نظام ولايت مطلقه، هم دشمن مردم ايران است و هم به اندازۀ کافى مسلمين جهان
را لعنت و تکفير نموده و برضد آنها با غرب همکاريها و سازشکاريها و زد
وبندها نموده است، درنتيجه سقوط آن حتمى خواهد بود و کسى هم برايش اشکى
نخواهد ريخت، چرا که آنچه يک دشمن واقعى بايـد مرتکب شود، نظام ولايت مطلقه
نسبت به مردم ايران ومسلمين جهان مرتکب شده است. بگذريم از اينکه کمتر کسى
هم به دول استعمارگر غربى خير مقـدم خواهد گفت، و داستان افغانستان و عراق
هم مثال زندۀ آنست، مگر اينکه دول غربى از مقـاومت اين دو مملکت عبرت
گـرفته باشند و در رابطه با ايــران به زور سلاح و تحميل عُمال دست نشانده
متوسل نشوند، چيزى که بسيار بعيد است. البته زمان ثابت کرده، ومحتواى انظمۀ
استبدادى نيز همين را اقتضا ميکند، که استبداديان، همه چيز را فــداى حفظ
قدرت استبدادى و مطلقۀ خود بر مردم کنند، بنابر اين، بسيار بعيــد است که
نظام ولايت مطلقـه براى دفـاع از بـال لبنانى اش وارد درگيرى با غرب شود، و
سازش و زد و بند تا سقـوط و نابودى، جان مايۀ نظامهاى استبدادى است، چراکه
خودشان هم خوب ميدانند که چقدر ناتوان و پوشالى هستند. اما سازش و زد و بند
هم آنها را کفـايت نخواهد کـرد و بالاخره بعد از تحمل همۀ ذلت ها و
امتيازدهى ها، قدرت مطلقه و نامشروعشان توسط مردم يا قدرتهاى زورپرست ديگر
نابود ميشود.
سازمــان موحــدين آزاديخــواه ايــران ۲۵ جمادي الثاني ۱۴۲۷ - ۳۰ تیر ۱۳۸۵
|