بسم الله الرحمن الرحيم
تاج زاده به فکر اهل سنت افتاده!!
مصطفى تاج زاده معاون قبلى وزير داخلی خاتمى و از مناديان ايران براى همۀ
ايرانيان و از
افراد سر شناس وابسته به جريان اصلاح نظام استبدادى خمينى براى استعمار و
امپرياليسم غربى، در نوشته اى که در نشريات نظام خمينى منتشر شده و روى
اينترنت (شبکۀ جهانى) نيز آمده است، به قضيۀ اهل سنت پرداخته و به قول خودش
خواسته است که از حقوق سياسى و مدنى اهل سنت دفاع نمايد. اما همانطورکه
درمکتوب ايشان بوضوح ديده ميشود، هدف اصلى ايشان انحراف اذهان از ماهيت
نظام وحکومت استبدادى ايران و
مشغول کردن اذهان به قضايايى است که به هيچ وجه امکان حل شدن آنها در سايۀ
نظام استبدادى وجود ندارد، و کار اين اصلاح طلبان قلابى و استبدادى و
استعمارى، از اول، انحراف اذهان و فريبکارى و گمراه سازى و اميدوار
کردن مردم به سراب و وعده هاى کاذب بوده است. و نوشتۀ آقاى تاج زاده در
رابطه با محروميت اهل سنت و حرف زدن از برآورده شدن حقوق سياسى و مدنى آنها
در چهارچوبۀ نظام ولايت مطلقه نيز در راستاى همين فريبکارى و گمراه سازى
قرار دارد.
بله آقاى تاج زاده حقوق شيعيان ايران را برآورده کرده و حال در فکر اهل سنت
ايران!! افتاده است، اما با وجود اينکه به چند قومى بودن ايران اعتراف
ميکند، ولى حاضر نيست به چند مذهبى بودن ايران اعتراف کند!! و اهل سنت را
بيشتر بعنوان يک قوم آن هم در حاشيه و بعنوان هم وطن!! نه ذکر بلکه تحقير
مينمايد. البته به اين هم اکتفا نمى کند و آنها را علاوه بر مرزنشينى به ١٠
درصد!! کاهش ميدهد!!، که اگرجمعيت ايران را ٧٠ ميليون حساب کنيم، تعدادشان
٧ ميليون!! ميشود. علاوه بر اين يقۀ آنها را ول نکرده و ١٠ درصد سنى مذهب
را با يک «نيز» به صف
ناآشنايان به زبان فارسى!! رانده است. اين هم يار و غمخوار اهل سنت و حلال
مشکلات مدنى و سياسى مرزنشينان سنى مذهب ايران!!
کار تاج زاده که در پى حل مشکلات مدنى و سياسى اهل سنت و اقوام ايرانى است
و ميخواهد آنها را از «درجه دوم» بودن!! در ميهن اسلامى!! و در سايۀ حکومت
اسلامى!! بيرون بياورد، در اين نکات خلاصه نمى شود. اينست که قبل از اينکه
متن سخنان ايشان را در پايان اين مطلب بخوانيد به گوشه هاى ديگرى ازسخنان
ايشان توجه فرماييد. (تأکيدها و هلال ها از سماء است). تاج زاده چنين ادامه
مى دهد: برخى از ويژگيهاى هم وطنان سنى ما به شرح زير است:
الف-
گويش آنان فارسى نيست، هر چند اکثريت قاطعشان با فارسى آشنا!!! هستند و
ميتوانند به آن تکلم!!! کنند. (خدا را شکر که اهل سنت ايران بالاخره توان و
استعداد تکلم فارسى را نيز!! پيدا کرده اند).
ب-
در آن سوى مرزها، در ممالک همسايه نيز مردمى!! (مردمى بى نام!!) زندگى
ميکنند که علاوه بر اشتراکات قومى، زبانى و مذهبى، ارتباط و تعامل گستردۀ
تاريخى، اجتماعى، اقتصادى و خانوادگى با اقوام ايرانى!! دارند. (بله جناب
تاج زاده لطف کرده اند؛ بالاخره وجود اشترکات!! بين قوم و مذهب واحد را که
دو نيم و سه نيم!! شده اند به رسميت شناخته است. از اين بهتر و بيشتر ديگه
چه ميتوان خواست!!).
ج-
با اينکه بخش قابل توجهى!! از کردها، بلوچها و ترکمنهاى ايرانى، اهل سنت
هستند (بخش قابل توجه يعنى بخشى قابل ذکر!! و بيانگر در اقليت بودن است.
يعنى از نظر تاج زاده بخش قابل توجهى از کردها و بلوچها سنى مذهب هستند!!
که ميشود آنها را بحساب آورد!! هر چند معلوم نيست که چند در صد براى آقاى
تاج زاده قابل توجه ميباشند!!) اما از فقه واحدى!! تبعيت نميکنند!!
(بله اختلاف آنها خواست و
آرزوى امثال تاج زاده است، در حالى که فقه اهل سنت، خصوصاً فقه حنفى و
شافعى، داراى ماهيتى واحد و تفاوتى نامحسوس و غير قابل ذکر است) و داراى
ساختهاى متفاوت فرهنگى، اجتماعى هستند. (پس وقتى که سنى ها چنين متفاوت
هستند، چه انتظارى از وحدت آنها و شيعيان داريد؟ وقتى که سنى ها را اينگونه
متفرق ميکنى، پس وحدت شيعه و سنى چه ميشود؟ هفتۀ وحدت استبدادى ات کجا مى
رود؟ چرا انتظار دارى که اهل سنت، تعلق خاطر خود را به نظام ولايت مطلقه
اثبات کنند!!، در حالى که حتى در بعد نظرى نه شيعيان مهدوى، نه شيعيان
مردمسالار، و نه شيعيان معتقد به نظارت فقيه و يا نظارت شوراى فقهاء، نظام
ولايت مطلقه را قبول ندارند. بله ساخت متفاوت و متجانس و داراى اصول مشترک
مشکلى را ايجاد نمى کند. آنچه مشکل آفرين است، ساختهاى متضاد، عدم تحمل
ديگران، و طرد وتکفير و تحقير هم ميهنان و هم دينان، و بر قرارى نظام
استبدادى بر کل اجتماع، و سرکوب هرکسى است که صدايى در آورد و اعتراضى کند
و اظهار وجودى نمايد).
د-
ارتباطات آنان با يکديگر به دلايل گوناگون ضعيف است
(چيزى که خواست تاج زاده و مايۀ
خوشحالى ايشان است و متأسفانه در مواردى واقعيت دارد، و آنهم حاصل سرکوب و
ممنوعيتهاى نظامهاى استبدادى در ايران و همسايگان ايران ميباشد) و تعلقات
قومى خود را همسو با هويت ملى ميدانند نه مغاير آن.
(اين هم تفسير و تعريف تاج زاده
از ملت!!، که اعضاء و قسمتهاى آن با هم قوميهاى خود و هم مذهبيهاى خود
اشتراکات ضعيف!! دارند، اما با هم ميهنانى که به اعتراف تاج زاده هنوزهم
بدليل عدم تعلق خاطر به نظام ولايت مطلقۀ استبدادى که نه شيعه نه سنى و نه
اجتهادى است، درجه دو و محروم و تحقير شده اند، و آقا حتى هنگام دفاع
هم آنها را تحقير و متلاشى ميکند، احساس وحدت و يکدلى وهم سرنوشتى
ميکنند!!، و خصوصاً دفاع مقدس ٨ ساله!!! (همان دفاعى که هدفش تسخير بغداد
بود و راه قدسش! نيز از کربلا ميگذشت!) در اين همدلى و احساس هم سرنوشتى!!
نقش مهمى بازى کرده است. معلوم نيست که قصد آقاى تاج زاده در اين مطالب،
افشاى ماهيت خودشان است يا دفاع و همدلى با اهل سنت!! عجيب است، براستى اگر
تاج زاده ماشين و کارخانۀ انسان سازى داشت، چه انسانهاى عجيب الخلقه اى!!
توليد ميکرد. شايد ايشان انسانهاى ويژه اى توليد ميکرد که مثلاً بجاى توصيف
آنها به صفت احسن الخالقين، ميشد آنها را احسن التابعين!! وصف کرد. و يا
اينکه انسانهايى توليد ميکرد که با سرکوب و تحقير و تفريق، بجاى عصيان و
عداوت و گريز، عشق ميورزيدند و شيداى صاحب کارخانه خود مى شدند!!
آقاى تاج زاده در بند٧ سخنانش، مشکلات سياسى و مدنى اهل سنت ١٠ درصدى را که
هنوز به طور کامل!! از حقوق سياسى و مدنى خود برخوردار نشده اند، در سايۀ
نظام استبدادى، و بعد از ٢٣ سال،
حل و فصل ميکند!!، اين هم اصلاح طلبى جناب تاج زاده، معاون اصلاح طلب وزير
داخلی، که بخاطر افکار اصلاح طلبانه!! سمت علنى خود را از دست داده است.
خوب است همين جا خطاب به آقاى تاج زاده گفته شود که آقاى تاج زاده؛ لطف
داريد، اما بهتراست قبل از دلسوزى به اهل سنت و حقوق مدنى و سياسى آنها، در
سايۀ نظام استبدادى تان، بهتر است کمى به فکر مراجع شيعه و امثال آقاى
منتظرى و اعادۀ حيثيت از مراجعى مثل آذرى قُمى باشيد، که تنها بخاطر تصور
مختلف از ولايت فقيه و مرجعيت، روزگارشان توسط
نظامتان، بيش از اهل سنت تلخ
گرديد. اگر راست ميگوييد و اصلاح طلب هستيد، از حضور اهل سنت در مجلس
خبرگان بگذريد، بلکه اجازۀ آزادى بيان به شيعه و سنى و مسلمين آزاديخواه و
اجتهادى بدهيد، و مقامهاى سياسى در نظام استبدادى، پيشکش امثال شما باد.
ظاهراً دغدغۀ جناب تاج زاده در رابطه با غم اهل سنت ايران، پايمال شدن حقوق
شيعيان جوامع اسلامى است!!، اسلاميت اين آقا را ببين!!، در ممالک و جوامع
اسلامى که همۀ آنها، مانند ايران و مردمش، از نظامهاى استبدادى و دست
نشاندۀ استعمارى رنج ميبرند و گرفتار بلا و مصيبت شده و زير سلطه اند، به
فکر حق و حقوق شيعيان افتاده است!!، چون در ايران براى شيعيان مشکلى باقى
نمانده است!!، در نتيجه راه احقاق حق آنها را در ممالک اسلامى!! مراعات
حقوق اهل سنت ايران!! دانسته است. يعنى درنظر ايشان ماهيت رابطۀ دول اسلامى
که تحت سلطۀ نظامهاى استبدادى و دست نشانده هستند، با شيعيان آن دول،
وابسته به برخوردى است که نظام ولايت مطلقۀ خمينى با اهل سنت ايران دارد!!،
چه جالب. البته مثلى که ايشان چند ميليون شيعۀ مقيم غرب را که اکثراً
ايرانى بوده و از دست حکومت شيعه!! فرار کرده و زير امواج ذوب و ادغام غربى
در معرض خطر تغيير هويت قرار دارند، بى لطفى نموده و و احتمالاً بازگشت
آنها را به بعد از نظام اسلامى خويش!! موکول کرده است، همان نظامى که در
سايۀ آن، فحشاء و اعتياد و فقر از رشد مناسبى!! برخوردار بوده است، و حالا
که اصلاحات نظام تاج زاده ببار نشسته و توانسته از شيطان بزرگ و اروپاى
ناتويى، چراغ سبز سکوت و حمايت!! دريافت کند، کارها رو براه تر شده و
اصلاحات پيش بينى شده!! بهتر جلو ميرود، و در اين ميان حقوق اهل سنت نيز
کاملتر!! ادا خواهد شد، و مقامات سنى حداقل تا معاونت ولايت مطلقۀ فقيه
صعود خواهند کرد!!، کار شيعيان هم که نيازى به صحبت ندارد، زيرا مشاکل آنها
دير وقت است که حل شده است!!
در آخر آقاى تاج زاده از اهل سنت ايران ميخواهد که عملاً!! به جهانيان نشان
دهند (نه به مردم ايران!!) که به نظام جمهورى اسلامى!! (نه به ايران و
اسلام !!) بيشترين تعلق خاطر را دارند!!، در حاليکه نظام استبدادى خمينى به
همگان ثابت کرده که بيشترين ظلمها و سرکوبها و تحقيرها را در حق اهل سنت
روا داشته و آنها را بصورت همه جانبه!! محروم و منزوى کرده است. تاج زاده
حقوق اهل سنت را، از موضعى طلبکارانه!!، بعد از تعلق خاطر!! به نظام جمهورى
اسلامى!! بر آورده شدنى ميداند!!، و بدنبال آنست که آنها ميتوانند از دولت
و ملت ايران!! انتظار داشته باشند که تفاوتها مايۀ وجود تبعيضات!! نشوند. و
ميخواهد بگويد که چون تا حال چنين نبوده و اهل سنت ايران چنين تعلق خاطرى
به جمهورى اسلامى (منظورش نظام
استبدادى ولايت مطلقه است) نداشته است، تبعيضات بعمل آمده هم چيزى طبيعى و
بديهى بوده است.
سازمان موحدين آزاديخواه ايران
۱۰
ربيع الاول
۱۴۲۳ - ٣١ خرداد ١٣٨١
|