بسم الله الرحمن الرحيم

شعـار هيتلر در راه استعمارگـرى

امروزه همگان شعار و اصطلاح مبارزه با ارهاب (ترور – تروريسم) را از شبکه هاى مختلف امپرياليسم خبرى ميشنوند، و مبارزه با ارهاب در صدر تبليغات استعمار و امپرياليسم قرار گرفته است. (در اين رابطه به تحليل سماء زير عنوان ارهاب چيست و ارهابى کيست مراجعه شود). آنچه در اينجا مد نظر است اينست که: اين تنها استعمارگران و امپرياليستها و صليبيون و نظامهاى استبدادى امروزه نيستند که تحت عنوان مبارزه با ارهاب، راه استعمار و اشغالگرى و سلطه گرى و غارت گرى را پيش گرفته و جهان را در رنج و خون و ويرانى قرار داده اند، بلکه اين شعار داراى تاريخ و پيشينه است، و شعار اساسى هيتلر نيز در راه تسخير اروپا و جهان، مبارزه با ارهاب (تروريسم) و مقابله با خطر ميکربها (غير آلمانيها) بود!، و چنان تبليغ ميکرد که اگر ميکربها را نابود نکنيم آنها ما را نابود خواهند کرد!، و اين نظرات را بر اساس داروينيت اجتماعى، که مبنى بر بقاى اقوى در طبيعت است توجيه ميکرد، و هيتلر (و حزب نازى) دراين ميدان، آلمانها را اقوى و اصلح و ديگر اقوام را ضعيف تر و پست تر نگاه ميکرد. و بر پايۀ اين شعار و جهت درهم شکستن صفوف ارهابيين و ميکروب کشى!! و جهت از ميان برداشتن ميکرب هايى که فضاى زيستى نژاد برتر (نژاد آلمان - ژرمن!!) را آلوده کرده بودند، در پى تصرف همسايگان آلمان برآمد!!، تا اينکه فضاى حيات بشرآلمانى!! توسعه يابد و زندگى آنها را ميسر گرداند. و هيتلر اين استعمارگريها را «نظم نوين جهانى!!» ميخواند. بنابر اين، نظم نوين جهانى آمريکا تازگى ندارد و هيتلرى است و آنرا از هيتلر آلمان به ارث برده است. استعمارگران روسى- کمونيستى هم زير عناوين مبارزه با امپرياليسم و سرمايه دارى و استقرار سوسياليسم به اشغال ممالک مى پرداختند. و در طول تاريخ، هر ستمگر و استعمارگر و امپراتورى، روى تهاجمات و استعمارگرى خود، نام و عنوان زيبايى!! گذاشته است. پس شعار مبارزه با ارهاب، قبل از اينکه شعار بوش و استعمارگران کنونى باشد، شعار پدرشان هيتلر بود!!، اما اکنون هيتلر شيطان تاريخ گشته و فرزندان و اخلافش در جهان وارد مبارزه با ارهاب شده اند!!، تا اينکه اين استعمارگران و بشرستيزان، آزادى و دمکراسى و حقوق بشر را در جهان بر قرار کنند!!، و مثلاً  نيروهاى آمريکايى و ناتويى براى استقرار «آزادى ابدى!!» راهى افغانستان شده و آن ديار را به همين قصد تصرف و اشغال کرده اند!!، و در حداکثر بى شرمى اين مهاجمين اشغالگر را حافظان صلح!! و حافظان امنيت!! و نيروهاى چند مليتى و بين المللى و.... نام گذارى ميکنند؟؟!!، و بعد هم براى مدارس افغانستان و متمدن سازى مردم افغان و آموزش فرهنگ صلح!! کتب آمريکايى که از صافى تأييد پنتاگون و سيا گذشته اند بکار ميگيرند؟!!، که نتيجه اش يا بيسواد شدن فرزندان افغان به دليل تحريم مدارس آمريکايى و يا فاسد شدن عزيزانشان به دليل رفتن و حضور اجبارى! در مدارس حاملان و آورندگان آزادى ابدى!! است.

آيا اين استعمارگران و جنگ طلبان و غارتگران واقعاً بشريت را و جوامع جهانى را آنقدر پست و بى شعور ميدانند که فکر کنند مردمان اين دنيا عملکرد و شعارهاى آنها را با هم نمى سنجند و مثلاً  تصور ميکنند که تبليغات و گمراه سازى آنها بر جهانيان مؤثر واقع ميشود؟!!، در حالى که قابل بحث نيست که هر انسانى در اين دنيا حداقل آنقدر عقل و شعور دارد که بداند وضع از چه قرار است، اما وقتى که مسئلۀ زور پيش مى آيد، حق و باطل، دروغگويى و صداقت، صحيح و ناصحيح کلاً روى زمين مى مانند و معناى خود را از دست ميدهند و دنيا به يک جنگل واقعى مبدل ميشود، و انسانيت بکلى پايمال ميگردد، و نيز آنهايی که در صدر پايمال کنندگان اصول حيات بشرى قرار ميگيرند، بيش از همگان مدافع حقوق بشر ميشوند. شما برخورد آمريکا را با مسئلۀ  فلسطين و استعمار صهيونى - امريکى تصورکنيد: چقدر روى اين استعمار صهيونى قطعنامه صادر شده؟ چقدر از اين قطعنامه ها از طرف حق جنگلى آمريکا رد شده؟ چقدر روى استعمار صهيونى مذاکره شده؟ چقدر يهودى از سراسر جهان به فلسطين صادر شده؟ و...، اما عجبا که همان فلسطينيهايى که ارضشان غصب شده و ميليونها نفر از آنها از خانه و کاشانۀ خود اخراج و در نتيجه آوارۀ دهها مملکت گشته اند و حالا حتى نميگذارند که به سرزمين و خانۀ خود برگردند، و فلسطينيهايى که يک جنگ صد ساله و نابرابر برآنها تحميل شده و ساخت شهرکهاى استعمارى و يهودى نشين سازى فلسطين دائماً در حال گسترش است و قتل و کشتار فلسطينها مستمراً در جريان است، و نيز سلاحهاى صهاينه که به آخرين دستاوردهاى جنگى آمريکايى مجهز شده اند، و درمقابل، فلسطينيها حتى سلاحهاى سبک در اختيار ندارند و.... اما باز آدم کش و قاتل، مردم فلسطين است، و آمريکا و صهاينه مدافع حقوق بشر و آزادى و مردمسالارى هستند!!، آيا واقعاً اين جنايتکاران جهان را به جنگل مبدل نکرده و ادبيات بشرى را مسخ و فاسد نکرده اند؟!!، بگذريم از اينکه سه پايۀ تمدن غربى يعنى ماديت و داروينيت (بقاى اقوى) و ماکياوليت (روش حيله و دروغ) جز اين وضعيت محصول ديگرى نخواهد داشت.

در ادامۀ اين تبليغات وحشيانه، تبليغات نظامهاى استبدادى که دست نشاندۀ واقعى استعمارگران هستند، واقعاً شرم آور است. در حال حاضر تمام نظامهاى قاتل و آدم کش استبدادى، که روى خون و مال مردم حکومت ميکنند، همراه با استعمار وامپرياليسم غربى و با کمک آنها، مخالفان آزاديخواه خود را و آنهايى که در راه آزادى و انتخابات و مردمسالارى، آواره شده، به زندان افتاده، کشته شده، غارت شده، محروم گشته و.... ارهابى و خرابکار و آشوبگر!! قلمداد ميکنند و در راه قتل و نابودى آنها هيچ قيد و قانون و عرفى را به رسميت نمى شناسند. اما بدبختانه کار از اين هم بدتر شده است، و مثلاً  نظام استبدادى خمينى، نظام استبدادى خود را آزادترين و مردمسالارترين حکومت جهان تلقى ميکند و حتى منکر زندانى سياسى ميشود!!، و بدين شيوه وانمود ميکند که مخالفانش کلًا جانى و قاتل و مجرم هستند، و برهمين اساس هم با آنها رفتار و عمل مينمايد. همچنين در همان حالیکه نظام خمينى اکثر مسلمين و کل اهل سنت را حتى مسلمان نميداند، ولى فقيهش، خود را ولى امر مسلمين جهان مينامد!!، و بعد هم براى شيعه يان خود را به امام غيبى متصل ميکند!!، و بالاخره سر از انتصاب خدايى!! در مى آورد، و کاشفان انتصابش هم اعضاى مجلس خبرگان آخوندى و امثال مشکينى و کاشانى و ديگر ملاهاى استبداد و خرافه گرى ميشوند!!، اينست وضع دنيايى که درآن زندگى ميکنيم!!، اين هم دنياى جديد و علمى و عقلى و....، که قرار بود جانشين سلبيات گذشته و زائل کنندۀ جنگ و فقر و خرافات و مصائب و .... شود. هرچند بشريت روى زمين هيچ چاره اى و هيچ راه نجاتى جز مقابله و مبارزه با اين وضع ندارد. بايد انسانها و جوامع بشرى به صحنه بيايند و چاره اى براى خود و براى فرزندان خود بيابند و جهت آينده اى انسانى و قابل تحمل تلاش و زمينه سازى کنند.

سازمان موحدين آزاديخواه ايران

١ رجب ١۴٢٣ - ١٨ شهريور ١٣٨١