بسم الله الرحمن الرحیم
محمد علی مهر آسا خطاب به سماء
(در
پاسخ به تولد دوبارۀ اسلام از شهید علی شریعتی):
آخر خانه خرابهای دروغگو!
شریعتی در کجا و چگونه شهید شد؟ مگر او در
انگلستان نمرد؟ این کلمۀ کثافت شهید چیست که به ما تحت هر آشغالی وصل
میکنید تا مثلاً والایش جلوه دهید؟ آری؛ این فحاشی و عقده دری! از یک تحصیل کرده (دکترای داروسازی!)، از یک مسئول حکومتی (استاندار قبلی!)، از یک عضو جبهۀ ملی (طرفدار مصدق!)، و مهمتر اینکه از «یک مخالف نظام استبدادی!» که نامش «محمد علی مهرآسا» میباشد صادر شده است؟؟!! الحق جای شرمندگی است، اما با توجه به اینکه چنین کسانی معمولا حتی اخلاق را هم برسمیت نمی شناسند، درنتیجه نباید از آنها توقع شرمساری را داشت، و بجای آن باید در مورد «اصطلاح شهید» و نحوۀ مرگ شریعتی تبییناتی روشنگر ارائه شود، تا ثابت گردد که جناب دکتر و استاندار و مصدقی، آقای محمد علی مهرآسا، که نزد ما بصورت یک «فحاشِ عقـده ای» ظاهر شده است، چقدر عامیانه به این اصطلاح «عزیز و مبارک» می نگرد؟! و چقـدر کینه ها و عُقده هایش مانع درک و فهم او شده اند؟! لازم به ذکر است که آقای محمد علی مهرآسا نظریه پردازی هم میکند؟! و مثلا در مقاله ای از «نارسایی یا فقر فرهنگی» صحبت مینماید؟! و جالبتر از آن اینکه قبلا در «نقدی بر مواضع سماء»، سازمان موحدین آزادیخواه را «گروهی شیعی؟!» قلمداد کرده است. و بدیهی میباشد که ما بعنـوان سازمان موحدین آزادیخواه ایـران، از جبهۀ ملی ایران بخواهیم که در رابطه با فحاشی و عُقده دری آقای محمد علی مهرآسا موضع گیری نماید، و اگر ایشان عضو آن جبهه است، نسبت به «اظهارات خصمانه اش» توضیحاتی داشته باشد.
شهید یعنی چه؟ و چه کسی شهید است؟ قبل از هر چیز باید دانست که «شهید و شهادت و تشَهُّد و.......» اصطلاحات قرآنی و اسلامی هستند، و همۀ آنها مشخصا به دو معنا آمده اند: یکی به معنای «حضور و عینیت»، و دیگری به معنای «بلندی و برجستگی». در بیشتر موارد قرآنی، کلمۀ شهید (که صیغۀ مبالغه است) به معنای حضور و عینیت آمده است، مثل: إِنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ (حج - ۱۷): «الله نسبت به هر چیـزی بسیار حاضر و ناظر است». یا این آیه: وَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ يَكُونُ عَلَيْهِمْ شَهِيداً (نساء - ۱۵۹): «و الله در روز قیامت برآنان بسیار حاضر و ناظر است». همچنین مسئلۀ «شهادت شاهدان»، که دارای همین معنا میباشد، در قــرآنِ مُنیر چنین بیان شده است: وَاسْتَشْهِدُواْ شَهِيدَيْنِ من رِّجَالِكُمْ (بقره -۲۸۲): «از مردان مسلمان دو حاضر و ناظر بیاورید». یا این آیه که می فرماید: فَاسْتَشْهِدُواْ عَلَيْهِنَّ أَرْبَعةً مِّنكُمْ (نساء - ۱۵): «در رابطه با ادعای آنان چهار شاهد از مسلمین طلب کنید»، یعنی چهار مسلمانی که شاهد و ناظر بوده اند، زیرا شاهد باید حضور عینی داشته باشد. در این آیه نیز: عَالِمُ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ (انعام - ۷۳): «الله عالم به غیب و حاضر است»، یعنی عالم به دنیای غیب و ناپیدا و عالم به دنیای حاضر و عینی. اما «معنای دوم این اصطلاحات»، که عبارتست از «بلندی و برجستگی»، در قرآن مُنیر زیاد آمده است، لکن ما به چند مثال اکتفاء می کنیم: وَ كَذَلِكَ جَعَلْنَاكُمْ أُمَّةً وَسَطاً لِّتَكُونُواْ شُهَدَاء عَلَى النَّاسِ وَ يَكُونَ الرَّسُولُ عَلَيْكُمْ شَهِيداً (بقره - ۱۴۳): «ما شما را امتی عادل و نمونه قرار دادیم، تا برای مردم از برجستگی و موقعیت بلندی برخوردار باشید (خصلت و موقعیت پیشتازی داشته باشید)، و رسـول هم برای شمـا دارای برجستگی و موقعیتی ممتاز (پیشتاز و نمونه) باشد». همچنین شهید و شُهداء در آیۀ: يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ كُونُواْ قَوَّامِينَ بِالْقِسْطِ شُهَدَاء لِلّهِ (نساء - ۱۳۵) دارای همین معنا هستند، یعنی: «ای کسانی که ایمان آورده اید، در برپایی و عمل به عدالت توحیدی، نمونه و برجسته باشید». علاوه بر این، در اصل تشهد نیز «اَدای شهادتین» به معنای اعتراف و تکلُم صریح و بلند به دو مقولۀ اساسی «لا اله الا الله محمد رســول الله» است، یعنی با «صدایی بلند و برجسته» باید به وحدانیت الله و نبوت محمد مصطفی اعتراف کرده و آنها را تصدیق و تأیید نمود. طبعا مَشهد (مَنظره - محل مشاهده - لایق مشاهده) نیز دارای همین معناست، و یعنی مکان یا چیزی که موقعیت برجسته و ممتازی را داراست. و آخر اینکه: شهید (مقتول فی سبیل الله) یعنی کسی که مرگی خاص و برجسته دارد و شریف و بلند مرتبه از این دنیا رفته است، و بجای اینکه بحالت طبیعی و بلا هدف جان داده باشد؛ در راه الله جان داده و مرگی نمونه و برجسته نصیب خود ساخته است. و بدیهی است که چنین مرگی حتما لازم نیست با «طناب و شمشیر و گلوله» روی دهد، بلکه اصل اینست که چنین مرگی در «میدان مبارزه و جهاد» واقع گردد. و قرآن مُنزل در این رابطه چنین روشنگری می کند: وَالَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَ رُسُلِهِ أُوْلَئِكَ هُمُ الصِّدِّيقُونَ وَالشُّهَدَاء عِندَ رَبِّهِمْ لَهُمْ أَجْرُهُمْ وَ نُورُهُمْ (حدید - ۱۹): «و کسانی که به الله و رسولش ایمان آورده اند، آنها صادق و راستگو هستند، و شُهداء (مقتولان فی سبیل الله) نزد الله بوده و صاحب اجر و نور هستند». کمااینکه آیۀ ۱۰۰ از سورۀ نساء این حقیقت را واضحتر می دارد: وَ مَن يَخْرُجْ مِن بَيْتِهِ مُهَاجِرًا إِلَى اللَّهِ وَ رَسُولِهِ ثُمَّ يُدْرِكْهُ الْمَوْتُ فَقَدْ وَقَعَ أَجْرُهُ عَلَى اللَّهِ: «هر کسی بسوی الله و رسولش از خانۀ خود خارج و مهاجر شود و در این مسیر بمیرد، همانا که اجر او بر الله است». بگذریم از اینکه شهادت و برجستگی مسلمین تنها در نحوۀ مرگشان خلاصه نمی شود؛ بلکه به تصریح قرآن مسلمان کسی است که در کل زندگی «شُهَداء علی النّاس» باشد، و خاصتا در میدان اجرای عدالت باید «شُهَداء لِله» گردد و موقعیت «برجسته و نمونه ای» را نصیب خود نماید، همانطور که محمد مصطفی شهید و نمونۀ مسلمین و امت اسلام است. و از همین روست که مسئلۀ شُهداء لِله (بنابر کلیدی بودنش) در نماد موحدین آزادیخواه نیز منعکس شده است. و به تأکید زمانی میتوان شهید فی سبیلالله گردید و به مرتبۀ شهادت رسید که مرحلۀ «شُهَداء علی النّاس» و زندگی نمونه طی شده باشد؛ بدین معنا که یک انسان مسلمان و توحیدی قبل از هر چیز باید دنبالرضایت الله و حامل دین اسلام و نمونۀ یک انسان اسلامی در زندگی باشد. و بعد از آنکه آمادۀ دینداری توحیدی با جان و مال می شود، اگر در این راه جانش را از دست بدهد (بدون اینکه بخواهد) یک مرگ نمونه نصیب خود ساخته است، و طبعا چنین کسی و با این شرایط توحیدی رتبۀ شهادت حاصل میکند و مستحق نام و لقب شهید می گردد.
و همانطور که همگان
می دانند
مرگ علی شریعتی
در
راه هجرت و
نجــات
از
چنگال
استبدادی پهلوی و به محض ورود به انگلستان واقع شد، و بدین صورت
شهید گردید
(درست است که شریعتی
با
طناب و شمشیر و گلولۀ
دشمن کشته نشد، اما هنوز
ماهیتِ مرگ ناگهانی ایشان روشن نشده؛ و از
جمله مسئلۀ مسموم کردن ایشان مطرح
میباشد). آری، شهید شریعتی برای زندگی شخصی
جلای وطن نکرد و به قصد خوشگذرانی به انگلستان نرفت، بلکه جهت نجات از نظام
استبدادی پهلوی و
استمرار مبارزه در خارجِ
مملکت
هجرت کرد، و در میدان
«هجرت فی
سبیل الله» جانش را از دست داد و به شهادت رسید، یعنی
مرگی برجسته و نمونه را نصیب خود کرد.
لازم
بذکر است که
جنازۀ شهید علی شریعتی
نه در دورۀ
نظام استبدادی پهلوی، و نه
در دورۀ نظام استبدادی ولایت مطلقه
نتوانست به ایران برگردد، و با وجود اینکه جنازۀ این شهید عزیز هنوز زمینۀ
برگشت به ایران را پیدا نکرده
است، اما محمد علی مهرآسا در
کمال بی انضباطی و بسیار هتاکانه ایشان
را آشغالی تلقی
میکند
که
«خانه خرابهای دروغگوی سماء» به
ناحق و برای والا
کردنش «کلمۀ کثافت شهید»
استخدام کرده اند؟! آری، محمد علی مهرآسا و طبعا حزب مربوطه اش
باید جوابگوی این هتاکی و
بی حرمتی صریح به «شهید شریعتی»
و خاصتا هتاکی و بی حرمتی صریح به کلمه و مقام عالی «شهید»
باشند.
سازمان موحدین آزادیخواه ایران ۱۵ صفـر ۱۴۳۰ - ۲۲ بهمن ۱۳۸۷
|