بسم الله الرحمن الرحيم

گستاخی اُمَّهات قتل و اِرهاب در پشتيبانى از نظامهاى استبدادى

بعد از سقوط نظامهاى کمونيستى و الحاق اکثر آنها، از جمله روسيه - مادر کمونيسم، به قطب استعمار و امپرياليسم غربى، جهان اسلام و جوامع اسلامى جانشين قطب کمونيسم شدند، و بدين شيوه، علاوه بر ظهور جهان دو قطبى جديد، قطب بندى نوين، واقعى تر و همه جانبه و تاريخى است، و در ابعاد مختلف، داراى تضاد حقيقى هستند و در همۀ ابعاد شناخته شدۀ بشرى اعم از عقيدتى (فکرى)، سياسى، اقتصادى، اجتماعى، فرهنگى، هنرى، اخلاقى، حقوقى، امور جزايى ، خانوادگى، مسئلۀ زن و مرد، روابط اجتماعى و.... دو قطب متضاد هستند، و از هر لحاظى و در رابطه با کل جهان هستى و فلسفۀ زندگى و هدف از زيستن و ماهيت جهان هستى و..... تضاد و اختلاف سراپاى اين دو قطب جديد را فرا گرفته است، و اين واقعيت، يک حقيقت و يک پديدۀ مسلم در سراسر تاريخ است، و اين دو قطب يکى قطب توحيد و آزادى و فداکارى است که اسلام و مسلمين و جوامع اسلامى در رأس آن قرار دارند، و قطب ديگر قطب شرک و استبداد و ماديت است که نمايندۀ آن استعمار و امپرياليسم و نظامهاى استبدادى هستند، و دول آمريکا، انگليس، فرانسه، و روسيه، سردمداران آن ميباشند. و موضعگيرى هر فرد و گروه و اجتماعى، خواه ناخواه، درجهت گيريها و موضع گيريهايشان، نميتواند نسبت به يکى از اين دو قطب اساسى، درجهان امروز، بى تفاوت باشد و بماند، و بالاخره هرکس و جريانى در يکى از کفه ها قرار خواهند گرفت.

دو قطب قبلى (کمونيسم و سرمايه دارى) که در واقع يک ماهيت داشتند (مادى) و يک قطب بودند (در دو اسم متفاوت) و يک خاستگاه داشتند (اروپاى غربى) و داراى يک هدف بودند (سر و سامان بخشيدن به اروپاى غربى)، شاخه هاى قطب شرک واستبداد و ماديت محسوب ميشدند و مشترکاً قطب توحيدى را زير سلطه گرفته بودند، که بالاخره هم يکى شدند. و اين اقطاب شرک واستبداد و ماديت، تنها در بعضى جهات اختلاف داشتند، ازجمله در نحوۀ اداره و توزيع اقتصاد، و چون در طول ٧٠ سال، ايده هاى کمونيستى به افسانه هاى تاريخ پيوستند، مجدداً با هم متحد شدند. گرچه استعمار روس که مادر کمونيسم بود بسيارى ازمستعمرات خود را در جنوب و شرق از دست داد، اما نبرد بى امان مسلمين و جوامع اسلامى عليه استعمار و امپرياليسم جهانى (غربى و روسى و ....) و عليه دست نشاندگان استعمار و امپرياليسم و نظامهاى استبدادى در بلاد اسلامى در همۀ ابعاد ادامه دارد و رو به افزايش است. بر اساس اين اصول، اقدام جديد دولت استعمارى و امپرياليستى انگليس، در حمايت از نظامهاى استبدادى و ارهابى خواندن احزاب و سازمانها و جريانات استبداد ستيز و آزاديخواه، درسرزمينهاى اسلامى، که بناچار به مبارزۀ مسلحانه متوسل شده اند قابل فهم است، واصلاً وظيفۀ امثال انگليس وآمريکا، پشتيبانى از نظامهاى استبدادى در سراسرجهان است. وممنوع کردن فعاليت فکرى و سياسى و مسالمت آميز گروهها و احزاب و جريانات آزاديخواه که در انگلستان و ممالک ديگر اقامت گزيده اند و از دست مستبدين مورد حمايت استعمار و امپرياليسم غرب گريخته اند، و اکثريت قريب به اتفاق آنها از ممالک اسلامى وازجريانات اسلامى هستند، سند ونمونۀ عداوت آشکار دولت استعمارگر انگليس عليه اسلام و مسلمين و مبارزات اسلامى است، و اين اقدام سرکوبگرانه و ارهابى و ضد بشرى که در دهم اسفند ماه اعلام شده و براى حمايت از نظامهاى استبدادى در جوامع اسلامى صورت گرفته و تحت عنوان مبارزه با تروريسم!! ارائه گرديده و شامل ٢١ جريان و سازمان و حزب سياسى است، که بيشترشان اسلامى هستند، ماهيت آزادى بيان و قلم در غرب را بخوبى رسوا ميسازد، و مشخص ميکند که آزادى بيان در غرب تا هنگامى است که ضررى متوجه نظامهاى مادى واستعمارى و جهانخوار غرب نشود، مانند آزادى بيان درممالک استبداد زده، که خط هاى قرمز وضع کرده ودستگاههاى حذف و مهار براه انداخته اند. و يا مانند آمريکا که در زمان شوروى تشکيل احزاب کمونيستى در آنجا و يا حتى پناهنده شدن يک کمونيست به آن ديار ممنوع بود. و اين اقدام استبداد پرور و استعمارگرانۀ انگليس، يک سند مسلم عدم تحمل عقايد و انتشار افکار و عقايد ديگران ازجمله افکار و عقايد توحيدى است. در آمريکا هم همين گونه رفتار ميشود و هر کس و جريانى را که تحمل نکردند و در راستاى اهداف استعمارى و امپرياليستى و غارتگرانه شان نبود آن را تروريستى اعلام کرده و حتى فعاليتهاى مسالمت آميز آنها را هم ممنوع ميسازند، و طرح ذوب و ادغام که در تمام دول استعمارى و امپرياليستى غرب برمردمان مهاجر و خصوصاً بر مسلمين تحميل ميشود سند عمومى عدم تحمل عقايد و عرف ديگران و نفى کثرت گرايى و تعدد خواهى است، و موضعگيرى جديد انگليس، عليه گروهها و جريانات آواره و پناهنده و آزاديخواه، يک اقدام آشکارا ضد آزادى بيان و در پشتيبانى و بقاى نظامهاى استبدادى درممالک مختلف جهان از جمله درجوامع اسلامى و براى قلع و قمع نيروها و جريانات مسلمان و آزاديخواه ميباشد.

نزد دولتهاى استعمارى و امپرياليستى و نظامهاى استبدادى، تروريست (وحشت آفرين) کس وجريانى است که عليه سلطۀ تحميلى آنها که با زور سلاح و سرکوب واعدام مستقر شده است مبارزه و قيام نموده است، با اين تعريف، کس و گروهى که از ترس اعدام و زندان و شکنجه و بخاطر نه گفتن به استبداد فرار کرده و آواره شده است تروريست است!!، اما آنهايى که با زور سلاحهاى بسيارخطرناک و با زور سلاحهاى بسيار وحشت آور و تروريستىِ هسته اى و شيميايى و وسايل شکنجۀ مدرن!! دنيا را به زير سلطۀ خود درآورده و به کمک نظامهاى استبدادى و اعدام دهها ميليون انسان مظلوم، جهان را در ترس و وحشت واضطراب فرو برده اند، نه تنها تروريست (ارهابى) نيستند، بلکه براى امن کردن جهان!! با وحشت آفرينان!! مبارزه ميکنند!! و دولت فوق العاده خطرناک و استعمارگر و استثمارگر و غارتگر و کودتاچى و صاحب سلاحهاى هسته اى و داراى وحشت آورترين شبکه هاى جاسوسى و حامى اصلى نظامهاى بسيار خطرناک استبدادى، در ممالک مختلف ، يکى از دولتهايى است که با تروريستها و وحشت آفرينان!! مبارزه ميکند!!، اينهم سخنان استعمار پير انگليس که مدافع حقوق بشر هم هست!!!!!

در اين اقدام دولت انگليس (دولتى که حتى نامش هم  يادآور خطر، هجوم، کودتا، غارت، استعمار، سلاح هسته اى، نسل کشى در مستعمرات، شبکه هاى وحشتناک جاسوسى، محافل شوم و خطرناک فراماسونى جهانى،اعلاميۀ بالفور و راه اندازى استعمار صهونيستى درفلسطين و... است) حتى طرفدارى و حمايت قلمى و تبليغى از مبارزات مسلحانه هم موجب مجازات است، و بدين شيوه و بوسيلۀ اين اقدام ضد آزادى بيان و قلم، ميخواهد که مستبدين خيانتکار و عوامل استعمار و امپرياليسم، در خارج از وطن هم از افشاء شدن و به ميدان آمدن خيانتها وجناياتشان محفوظ باشند؟!!، چيزى که غير ممکن است، و مبارزان راه آزادى بشريت، چه در داخل و چه خارج و چه در قلب استعمار و امپرياليسم، از افشاگرى و به ميدان آوردن جنايتها و خيانتهاى مستبدين کوتاهى و دريغ روا نخواهند داشت.

سازمان موحدين آزاديخواه ايران، ضمن محکوم کردن وتقبيح اين موضعگيرى و اين اقدام دولت استعمارى و امپرياليستى و غارتگر انگليس ويکى از امهات قتل وارهاب جهانى، اعلام ميدارد و اعتقاد دارد که هرکس و جريانى که در مقابل نظامهاى استبدادى قرار گيرد، خواه ناخواه، در مقابل دولتهاى استعمارى و امپرياليستى هم قرار گرفته است، و هرکس و جريانى که در مقابل دول استعمارى وامپرياليستى قرارگيرد، خواه ناخواه، در مقابل نظامهاى استبدادى هم قرار گرفته است، زيرا نظامهاى استبدادى و استعمار و امپرياليسم، دو روى يک سکه اند، لازم و ملزوم يکديگرند، و وابستگى متقابلى به يکديگر دارند، و با محو و زوال يک طرف، آن طرف ديگر هم زايل و نابود خواهد شد. و فشارهايى که اين اضداد بشرى به آزاديخواهان وارد ميکنند براى به سازش کشاندن آنهاست، و بدين خاطر همۀ آنهايى که خود را مبارز و آزاديخواه ميدانند، بايد هم در رابطه با نظامهاى استبدادى و هم در رابطه با استعمار و امپرياليسم جهان خوار و غارتگرموضع گيرى کنند، تا موضعشان براى مردم روشن و شفاف گردد.

 

مرگ بر استبداد ، مرگ بر استعمار ، مرگ بر امپرياليسم

الله اکبر الله اکبر         سلام بر موحدين

مرگ بر استبداد           برقرار باد آزادى

 

سازمان موحدين آزاديخواه ايران

۱۲ ذي الحجة ۱۴۲۱ - ۱۸ اسفند ۱۳۷۹