بسم الله الرحمن الرحيم

اتحاد دُوَل ناتویی و استبدادی  جهت سرکوب مسلمين در بالکان

کسان و جرياناتى که با مشکلات مسلمانان منطقۀ بالکان آشنا هستند به خوبى ميدانند که مسلمين بالکان، چگونه در محاصرۀ استعمار و امپرياليسم و نظامهاى استبدادى قرار گرفته و چگونه در طول يک دهۀ گذشته مورد هجومهاى وحشيانۀ همسايگان برخوردار از همکارى استعمار و امپرياليسم واقع شده اند.

مسلمانان بالکان، در آلبانى، کُسُوا، مقدونيه، جبل اسود، بلغارستان و.... هفتاد سال در زير چنگالهاى کمونيسم دولتى زيستند و از همۀ حقوق خود و عقايد خود و خواستهاى خود محروم شدند و با زور سلاح استبداد و استعمار روسى با اقوام ديگر درهم ريخته و درهم تنيده شدند و بر آنها مسلط شدند.

اکنون کار اين جوامع مسلمان بجايى رسيده که عليرغم وسعت سرزمينهاى مسلمين در اين منطقۀ استعمار زده و استبدادزده، تنها درمملکت موسوم به آلبانى توانسته اند داراى يک کيان و سرزمين مستقل باشند، آن هم با حکومتى که برمسلمانان آن ديار تحميل شده و منعکس کنندۀ خواست مردم آن سرزمين نيست.

در مملکت بوسنى در دهۀ گذشته، شاهد کشتاردسته جمعى آنها بوديم و ديديم که چگونه صربهاى جنايتکار و وحشى به کمک استعمار و امپرياليسم غربى و روسى و صربى به صد هزاران آنها را قتل عام و زنان و دختران آنها را، بصورت دسته جمعى، مورد تجاوز جنسى قرار دادند، تا جايى که هزاران زن و دختر مسلمان بوسنى از اين تجاوزات حامله گشته و نسلى با دنيايى از مصيبت و بلا بجا گذاشتند، و بعد نيز به کمک نيروهاى هميشه جنايتکار «نگهبانان صلح دول غربى!!» در شهر  «سربنيتسا» اين جنايات را تکميل کردند.

درچند سالۀ اخير هم شاهد جنايات دولت صربستان عليه مسلمانان کُسُوا بوديم و ديديم که چگونه کشتار و تشريد ميليونى آنها به يک مسئلۀ جهانى مبدل شد. بعد هم نيروهاى اشغالگر ناتويى صربها را از کسوا بيرون و خودشان آن ديار مسلمين را اشغال و تصرف کردند، به بهانۀ اينکه به يارى مردم کُسُوا رفته اند. قبلاً نيز استعمارگران غربى به همين شيوه بوسنى را اشغال کردند و اکنون هم مملکت بوسنى که داراى اکثريت مسلمان نشين است به اشغال خود در آورده اند، و على عزت بگويچ، در سال گذشته، به دليل دخالت بيش از اندازۀ نيروهاى استعمار و امپرياليسم غربى موسوم به نيروهاى صلح سازمان ملل غرب از رياست جمهورى بوسنى استعفاء کرد.

و اما در مقدونيه که چند هفته است که جنگ جديدى بين مسلمانان آن ديار و نيروهاى استبدادى مقدونى شعله ور شده است، نزديک است که تاريخ جنايات و باز به کمک استعمار وامپرياليسم غربى و روسى تکرار شود، و هدف اساسى اين جنايات و کشتارها و آواره سازيها اينست که مسلمانان اين گوشه از جهان بر سرنوشت خود حاکم نشوند و يک مملکت اسلامى و براى مسلمين بوجود نيايد، همچنانکه، تا بتوانند، نخواهند گذاشت که در بوسنى و در کُسُوا و در چچنستان و در کشمير و در فلسطين و.... اين استقلال و اين سرزمين و اين حق تعيين سرنوشت براى مسلمانان حاصل شود. در ممالک اسلامى ديگر هم تا ميتوانند بوسيلۀ نظامهاى استبدادى آنها را تحت سلطه و سيطرۀ خود نگه خواهند داشت. و راه و چارۀ مسلمين هم اينست که براى طرد استعمار و امپرياليسم و براى برکنارى نظامهاى استبدادى قيام کنند و آزادى و استقلال و رشد را نصيب خود گردانند.

سازمان موحدين آزاديخواه ايران(سماء)همراه با محکوم کردن جنايتها وسرکوبگريهاى دولت نژادى و اُرتدکس و تبعيض گر مقدونيه، درحق مسلمانان آلبانى تبار و ترک تبار مقيم آن سرزمين، پشتيبانى استعمار و امپرياليسم غربى و روسى از دولت سرکوبگر و جنايتکار مقدونيه و دخالت مستقيم ناتو و اتحادیۀ استعمارگر اروپا و ايالات متحدۀ آمريکا و روسيه و صربستان و.... به نفع دولت مقدونيه را محکوم ميکند.

دولتهاى غربى با توجه به افراط خارج از اندازه اى که در بى شرمى و بيحيايى مرتکب ميشوند، بشريت را حيران و سرگردان نموده اند، و دولتهايى که بشريت را در زير پاى جنايات خود سرکوب و له کرده اند، همانها هم دم از حقوق بشر!! مى زنند. درهمين قضيۀ دولت مقدونيه و مسلمين مظلوم آن سرزمين، شاهد هستيم که اين دولتهاى بسيار خطرناک غربى و ناتويى چگونه درهمۀ ابعاد نظامى و تبليغى و قتصادى و سياسى و.... به کمک اين دولت مستبد و سرکوبگرآمده اند، دولتى که مسلمانان آن ديار را قانوناً وعملاً ازهمۀ حقوق خود محروم کرده است، دولتى که رسماً نژادى و مسيحى است وعملاً هم مسلمانان آن منطقه ر ا که ۴۰ درصد ساکنان آن را تشکيل ميدهند، از همۀ حقوق سياسى، اقتصادى، اجتماعى و... محروم کرده اند.

اين درحالى است که اين دولت تا قبل از سال ١٣٧٠ دولت مشترک محسوب مى شد ولى اکنون رسماً و قانوناً به يک دولت نژاد پرست و اُرتدکسى مبدل شده است. و حالا مى بينيم که امپرياليسم خبرى چگونه صداى شيطانى و کذابانۀ خود راعليه آنها بلند کرده و آنها را شورشى و متمرد و جنگ جو و جدايى طلب لقب ميدهند و دولت جنايت و تبعيض و سرکوب را هم مدافع امنيت و آسايش و نظم!!! معرفى ميکنند، در حاليکه مسلمانان خواستار مذاکره با دولت مقدونيه هستند و ميخواهند درسايۀ مذاکره و از راه آشتى جويى به يک دولت اتحادى (فدرالى) و به حداقل حقوق انسانى خود برسند، و مسلمانان آنجا که خوب ميدانند که چگونه اسير اين همه سرکوبگر و اشغالگر شده اند، به اين سادگى تن به مبارزات مسلحانه نداده اند.

بدين شيوه، ازطرفى، همۀ اين قدرتهاى ماکياولى ازدولت مقدونيه حمايت ميکنند، و ازطرف ديگر، اين مردمان مظلوم از تنها پشتيبان خود، آلبانى هاى مسلمان کُسُوا، به دليل اشغال مرزهاى کُسُوا و مقدونيه، توسط نيروهاى ناتويى وصربستان (و آن هم با اجازۀ پيمان ناتو!!) محروم شده اند، و همت و فداکارى مسلمين بايد همۀ اين مشکلات را خنثى نمايد، که اين همه فداکارى و استقامت در اين مردمان پرصلابت مشاهده ميشود، و بايد برآنها سلام و درود فرستاد.

شايد در اين ميدان از همه چيز سخيفتر و بى شرمانه تر موضع آن بردۀ مزدور که در لباس امين عام سازمان ملل غرب کار ميکند باشد که اين مردمان قيام کرده و آزاديخواه و حق طلب را ارهابى!! ميخواند، تا بدين شيوه از بوش تأييديه بيگيرد، وچون نوکرى خود را به نحو افراطى انجام داده است، اين تأييد يه را گرفت و بوش، رئيس استعمار و امپرياليسم جهانى، طى اظهاراتى، او را تحسين کرد، و طبيعى خواهد بود که او را براى دورۀ دوم امين عامى!! (دلال استعمار و امپرياليسم غربى) نيز پيشنهاد نمايد.

 

مــرگ بــر استـعمــار و امپـريـالـيسم و استبـداد

ســلام بـر خـلقها و مـردمـان بپـا خـاستـه و حـق طلب

پيـروز بـاد جنبش آزاديخواهانه و حـق طلبانۀ  مسلمين بـالکان

 

سازمان موحدين آزاديخواه ايران

۱ محرم ۱۴۲۲ - ۶ فروردین ۱۳۸۰