رئیس بی بی سی: احمدی نژاد در انتخاباتی آزاد به پیروزی رسید؟!


http://www.bbcpersian.com

18:06 گرينويچ - دوشنبه 13 مارس 2006

جان سيمپسون
سردبير امور جهانی - بی بی سی

مناقشه هسته ای ايران به کجا می انجامد؟

احتمال زياد دارد که ايران، به رغم تلاشهای پيشگيرانه غرب، به زودی به نيروی هسته ای دست يابد. درباره آينده اين روند می توان به طرح چند پرسش پرداخت.

چرا ايران بر دستيابی به انرژی هسته ای اصرار دارد؟

ايران پس از چند سال رکود سياسی و اقتصادی، وارد مرحله ای از غرور ملی شده است. اقتصاد کشور نيز رو به توسعه است.

با سقوط صدام حسين رهبر عراق، ايران به نيرومندترين کشور منطقه خليج فارس بدل شده است.

در منطقه ای که اسرائيل، هند، پاکستان، کره شمالی و چين از نيروی هسته ای برخوردار هستند، ايران نيز خواهان اين امتياز است.

محمود احمدی نژاد، سياستمدار بنيادگرايی که به طور غيرمنتظره در انتخابات رياست جمهوری ماه ژوئن به پيروزی رسيد، آمال مردم را منعکس می کند.

او به مردم اين کشور، زندگی بهتری وعده داده است.

بيشتر مردم ايران به سرکشی در برابر قدرتهای بزرگ علاقه دارند، زيرا به طور سنتی معتقد هستند که آنها عامدانه مانع ترقی کشورشان بوده اند.

او می پرسد که چرا ايران نبايد به انرژی هسته ای و توانمندی های ناشی از آن دست يابد.

شمار زيادی از ايرانيان از تمام گروه ها و لايه های اجتماعی با او موافق هستند.

چرا آمريکا دخالت نمی کند و جلوی فعاليت ايران را نمی گيرد؟

برای اينکه نمی تواند.

ايران برای نيروهای آمريکايی بسيار بزرگتر و دارای اراده ای قاطعتر از آن است که بتوانند به آن حمله کنند. حمله به عراق نشان داد که نيروهای آمريکايی در جنگ چريکی قابليت زيادی ندارند.

جورج بوش، رئيس جمهور آمريکا می تواند تصميم به بمباران تأسيسات اتمی و نظامی و نفتی ايران بگيرد اما در سراسر جهان با خشم و غضب روبرو می شود و منافع آمريکا به طور جدی به خطر می افتد.

ايالات متحده می تواند گروه مجاهدين خلق را که صدام نيز آنها را به خدمت گرفت، تقويت کند و برای عمليات تخريبی به ايران اعزام کند.

اما اين نيز صرفا باعث تقويت حکومت تهران می شود و به حيثيت آمريکا در جهان لطمه بيشتری می زند.

آيا درست است که مشتی اسلام گرای افراطی مردم ايران را زير يوغ برده اند؟

نه، ايران در چارچوبی محدود، دارای نوعی دموکراسی است.

آقای احمدی نژاد در انتخاباتی کمابيش آزاد به پيروزی رسيد، هرچند که افراد مخالف با اصول بنيادين جمهوری اسلامی، حق نامزدی در انتخابات را نداشتند.

بسياری از ايرانيان از سقوط دولت دين گرای ايران و پايان گرفتن محدوديت ها در زندگی روزمره خرسند می شوند، اما بسياری ديگر هم با شور فراوان از دولت حمايت می کنند.

اگر حمله ای به ايران صورت بگيرد، بيشتر ايرانيان به حمايت از حاکميت خواهند برخاست.

آيا آقای احمدی نژاد واقعا قصد دارد اسرائيل را از نقشه جغرافيا حذف کند؟

قطعا، البته اگر بتواند. اما او و دولتش می دانند که تحقق اين آرزو غيرممکن است.

ايران با تمام ادعاها و موضعگيری هايش، نيروی نظامی بالايی ندارد. با امکانات فعلی نمی تواند برای کشور دوردستی مانند اسرائيل خطر ايجاد کند. اسرائيل نيز برای دفاع از خود به خوبی مجهز است.

تهديدات ضمنی آقای احمدی نژاد هم مبنی بر انتقامگيری از غرب به دليل اعمال فشار بر دولتش، صرفا لفاظی هستند.

آيا اسرائيل به تجهيزات اتمی ايران حمله خواهد کرد؟

اسرائيل در سال ۱۹۸۱ اين کار را با عراق انجام داد.

اما اکنون اسرائيل از آن زمان منزوی تر است و از طرف آمريکا زير فشار است، زيرا هر حمله ای به ايران می تواند تشنجی وسيعتر را به دنبال داشته باشد.

با وجود اين اگر اسرائيل احساس کند که امنيت آن در خطر است، چيزی نمی تواند جلوی اقدام نظامی آن را بگيرد.

آيا تحريمهای سازمان ملل عليه ايران مؤثر خواهد بود؟

نه. تحريمها معمولا بر مردم فقير و محروم فشار می آورد اما نمی تواند دولت را تضعيف کند.

تحريمها گاهی حتی باعث رشد اقتصاد می شوند، زيرا صنايع داخلی را تشويق می کنند.

تحريمهای ۲۵ ساله آمريکا عليه ايران، صنعت نفت کشور را به دشواری انداخت، اما تأثير بيشتری نداشت.

ايران مرزهای گسترده دارد و با همسايگانش عراق، ترکيه، افغانستان، پاکستان و جمهوری های آسيای ميانه روابط خوبی دارد. دوبی نيز در فاصله ای نزديک قرار دارد. بنابر اين به محاصره افکندن چنين کشوری آسان نيست.

بهای نفت نيز بالا می رود، آمريکا و کشورهای اروپايی در می يابند که درگيری با ايران بهای سنگينی دارد.

چين و روسيه چه خواهند کرد؟

چين که خود را قدرت بی منازع آسيا می داند، از اين بحران بهره می برد.

روسيه نيز می خواهد در کنار ايران باشد، اما سعی می کند جانب آمريکا و اروپا را نيز نگاه دارد.

بالاخره اين ماجرا به کجا ختم می شود؟

به احتمال زياد آمريکايی ها و اروپايی ها وضعيت ايران را به مثابه قدرتی اتمی خواهند پذيرفت، اما سعی خواهند کرد فعاليت های آن را تا حد ممکن تحت کنترل داشته باشند.

احتمالا مصالحه ای حاصل می شود و روسيه می تواند در اين زمينه نقش مؤثری داشته باشد.

در حال حاضر کشورهای غربی اميدوار هستند که مخالفان و منتقدان آقای احمدی نژاد در داخل نظام جمهوری اسلامی، همچون برخی از روحانيان محافظه کار و تاجران بانفوذ که با تندروی های عوام گرايانه رئيس جمهور موافق نيستند، موضع او را تضعيف کنند و او را به پذيرفتن نوعی مصالحه وادار سازند.

در اين ضمن، برخی از کشورهای اروپايی نگران هستند که مشاوران پرزيدنت بوش بر آن باشند که از اين بحران برای جلب آرای مردم در انتخابات ميان دوره ای ماه نوامبر بهره برداری کنند.

آيا شما با نظرات جان سيمپسون موافق هستيد؟ شما درباره موقعيت اتمی ايران چه نظری داريد؟ آيا فکر می کنيد ايران حق دارد قدرت هسته ای شود؟

 

 

نظرات شما

آقای سيمپسون مينويسد:"بسياری از ايرانيان از سقوط دولت دين گرای ايران و پايان گرفتن محدوديت ها در زندگی روزمره خرسند می شوند، اما بسياری ديگر هم با شور فراوان از دولت حمايت می کنند". نميدانم منظور از بسياری چند در صد ميباشد و همه سخن اين جا است. منظور کدام يک از اين دو "بسياری" ها اکثريت است. البته هر دو دسته نميتوانند اکثريت داشته باشند. در مورد ساير پيش بينی های قاطعی که شده است لطفا چند روز صبر کنيد وقايع بطرف روشن شدن پيش ميرود. امير هوشنگ خرم - تهران

من فرمايشات آقای سيمسون را هيچوقت قبول نداشته و نخواهم داشت. ايشان با منفی بافی در پی نام است و بس. ايران به انرژی اتمی نياز ندارد. احمدی نژاد هم آزادانه انتخاب نشده است و هيچ شکلی از دموکراسی درايران وجود ندارد. ايران هم نه عراق است و نه افغانستان. معلوم نيست آقای سيمسون اين اباطيل را از کدام کيسه مار گيری سر هم کرده است؟ هرمز - برگن - نروژ

خوب مسلما ايران برای رشد و اعتلای خود نيازمند منابع انرژی جديد است و انرژی هسته ای هم در اين ميان اهميت به سزايی دارد ... اينکه گفته می شود اگر ايران تا ۳۰ سال ديگر نتواند حداقل ۲۵ درصد انرژی الکتريکی خود را از نيروگاههای اتمی تامين کند دچار بحران انرژی و قطعی برق گسترده در کشور و بويژه در کلانشهرهايی مثل تهران خواهد شد .... در هر صورت انرژی هسته ای حق مسلم همه ملتهاست ... اميدوارم فقط شعار انرژی هسته ای و اقتصاد داده نشود و کمی بيشتر به دموکراسی و حقوق مدنی در ايران توجه گردد ... به هر صورت ملت بهترين قاضی بر اقدامات دولت است ... بهرام - تهران

با کمی توجه و بررسی سابقه مطبوعاتی و سياسی آقای سيمپسون، چنين اظهار نظری سطحی و تا حدودی عاميانه و با مقايسه طرز نگارش و ادبيات استفاده شده در مطلب بالا با ساير گزارشها و مقالات چاپ شده از ايشان در مطبوعاب انگليس واقعا جای سوال دارد که آيا اين مطلب توسط ايشان نوشته و تنظيم شده است؟ برای من بسيار جالب است که سردبير امور جهانی بی بی سی و گزارشگر معروف و آگاه به مسايل خاورميانه چنين ساده و تنها در چند سطر به اين نتيجه ميرسند که آمريکايی ها و اروپايی ها وضعيت ايران را به مثابه قدرتی اتمی خواهند پذيرفت، آيا اين نوع نوشتار تاثيری در بينش و جهت گيری گروهی از ايرانيان که نيم نگاهی به تحليلهای شبکه بی بی سی دارند نخواهد گذاشت که قايله تمام شد، انگليس ايران را در باشگاه اتمی پذيرفت. محمد - نيوکاسل - انگليس

بنده به عنوان يک شهروند ايرانی کاملا با نظرات آقای سيمپسون موافقم و نظرات ايشان بسيار نزديک به واقعيت ها ميبينم و به عنوان يک فيزيکدان جوان دستيابی به انرژی هسته ای را حق بارز هر عضو NPT ميدانم. مهرداد - تبريز

... در انتخابات گذشته طبق آمار رسمی نظام ۴۰-۴۵ درصد مردم شرکت نکردند. و انها هم که شرکت کردند رای بر عليه فساد مالی - سياسی دادند. اکنون که ماهيت احمدی نژاد مشخص تر شده است انتظار ميرود بر شمار ناراضيان بسيار افزوده شده باشد. مردم ايران تحت تبليغات رژيم مسأله اتمی را ملی دانستند اما اکنون با مشخص شدن عواقب و هزينه ها میگويند "قيصريه را نبايد برای يک دستمال به آتش کشيد". هنوز هيچ تحريمی نشده و هيچ جنگی آغاز نشده اثرات مخرب بحران جاری بر اقتصاد کشور بسيار مشهود است. معاملات هم راکد مانده. مردم دست به هيچ ريسک بزرگی در معاملات خود نمی زنند و بورس را بازور سرپا نگه داشته اند. آنها ازاينکه آينده ای مثل عراق داشته باشند می هراسند. غرب با تحريم هوشمند رژيم مثل انچه در مورد آفريقای جنوبی اتفاق افتاد می تواند جلوی پناه بردن مردم به نظام را بگيرد. مصطفی - استراليا

اگر نظرات آقای سيمپسون را بپذيريم پس تکليف حرفهای آقای بوش که می گويد تحت هيچ عنوان ايران اتمی راقبول نخواهند کرد چه می شود؟ من با اين نظر آقای سيمپسون که در شرايط بحرانی اکثريت مردم ايران جانب حکومت مذهبی را خواهند گرفت مخالفم. يک برآورد ساده نشان ميدهد که اکثريت ملت ايران امروزه خواهان نابودی نظام جمهوری اسلامی هستند و بنظر من شرايطش اگر فراهم شود خيلی ها که شايد اين مطلب را به زبان نياورند دل و جراتش را خواهند يافت که اين مطلب را بگويند. بهنام - تهران

غربيها از يک چيز واقعا غافلند و آب در هاون ميکوبند، آنهم اينکه خواست ملت ايران بمب اتم هست اما واقعا آن را در جهت دفاع از خود می خواهند. و آنها حمايت از رژيم را به اين علت از خود بروز ميدهند که احساس می کند دارند به روزهای می رسند که ان همه سرخوردگی و حقارتی را که به مردمی که مايه افتخار اقوام کهن تاريخ بوده اند روا شده تلافی کند. به اميد آنروز. آرش - لندن

آقای سيمپسون اشتباه ميکند. يک ايران اتمی به هيچ وجه تحمل نخواهد شد. ايران نه هند است که کشوری دموکراتی با دشمنی مشخص است و نه کره شمالی. وقتی آمريکا يک ابرقدرت اتمی کمونيست مانند چين را دوست خود می نامد دليلی برای ترس از کره نيست. آمريکا شايد حتی از دولت ايران هم نهراسد. چيزی که خطرناک است وجود بمب هسته ای در خاک ايران است. ايران نمی تواند عدم دستيابی افرادی که علاقمند به نابودی اسرائيل هستند و يا حتی افراد ماجراجو که برای شهرت از نابودی ملت ها نمی ترسند تضمين کند. در دولت ايران و در بين دوستانش از اين اشخاص کم نيستند. اين دولت ايران است که اگر به ادامه بقای خود علاقه دارد بايد دست از اصرار بر دارد و گرنه آمريکا برای اجتناب از کابوس ايران اتمی از هيچ اقدامی روی گردان نيست. خسرو - وين

متاسفانه آقای سيمپسون تنها از يک زاويه به قضيه نگاه کرده اند، اين اتمی يعنی خاورميانه منهای امريکا و متحدانش، يعنی گسترش اسلام محمدی يا همان که غربی ها اسلام تندرو ها می نامند به بيرون از مرزهای ايران، يعنی افزايش بيش از پيش جمعيت مسلمانان اروپا و امريکا، به نظر من افراد پشت پرده سياست امريکا حتی اگر نيمی از جمعيت خاورميانه نابود شود نمی گذارند چنين اشخاصی مهمترين و مخرب ترين و استراتژيک ترين سلاح جهان را در دست داشته باشد و يا به دوستانش تعارف کند. ...ما همه می دانيم چه اتفاقی خواهد افتاد، نخست تحريم، در ضمن تحريم بمباران نطنز، سرکوب شورش های داخلی و در نهايت فروپاشی نظام کنونی و ورود نيروی های نظامی زير سازمان ملل. آرش

خوشحال شدم که اين تحليلگر با سابقه به اين نکته که ايران خواهی نخواهی به يک قدرت اتمی در جهان تبديل خواهد شد اعتراف کردند. اميدوارم که اروپا و علی الخصوص امريکا الزامات اين شرايط جديد را هر چه زودتر درک و کاری نکند که کار بمخاصمه بکشد چرا که در ان صورت ضربه های شديدی خواهند خورد. فريور - آمريکا

آقای سيمپسون گويا خيلی با اوضاع سياسی ايران آشنا نيست. آقای احمدی نژاد نه به طور غير منتظره انتخاب شد، (زيرا همه می‌دانستند در اين انتخابات همان کسی پيروز خواهد شد که در مراکز قدرت و سپاه به او تمايل دارند) و نه او آمال تمام مردم ايران را منعکس می‌کند. گفتن اين حرف بيشتر به يک توهين به تمام ايرانيان شبيه است. کاويان - مشهد