عقب نشینی های مستمر مستبدین

مستبدین قدرت پرست، که از طریق سلطه بر ملک و ملت، ثروتهای عمومی را به انحصار خود در آورده و نیروهای بشری را به خدمت می گیرند، هم در برابر خواستهای نامشروع جریانات مقتدر داخلی (برای حفظ قدرت و حکومت استبدادی) و هم در برابر قدرتهای خارجی (باز برای حفظ قدرت و حکومت استبدادی) همیشه تنزل کرده و دائما در حال عقب نشینی هستند، زیرا اسیر حکومتی نامشروع و قدرتی غصب شده هستند، و برای نگه داری آن مجبورند که به خبیث ترین جهات و جریانات متوسل و وارد زد و بند شوند، تا اینکه بالاخره و در نهایت جز «قدرت توخالی و ظاهری» چیزی برایشان باقی نمی ماند و قدم به قدم از شعارها و ادعاهای خود عمیقا «فاصله» پیدا میکنند، و بعدا نیز توسط همان نیروهای مقتدر داخلی و یا سلطه گران خارجی، که همیشه به آنها امتیاز داده اند و در مقابل آنها عقب نشسته اند، سرنگـون و ساقط میشوند. هرچند اگر اسقــاط و برکنــاری مستبدین توسط مردمان زیر سلطه و مظلوم صورت میگرفت، خیلی بهتر بود، زیرا در آن صورت، میتوانست مسئله به برقراری آزادی و عدالت و مردمسالاری و شکوفایی منتهی شود، اما متأسفانه چنین چیزی بسیار کم روی میدهد، و همین است که تغییر نظامهای استبدادی کمتر منجر به زوال استبداد و برقراری آزادی و مردمسالاری و کثرت گرایی می شود، و در تغییر نظامهای سیاسی، بیشتر اسم و رسم تغییر می کنند، لکن محتوای آنها بجای خود باقی و محفوظ می ماند.