سالروز میلاد رسول الله بر اهل «توحید و آزادی» مبارک باد - سماء
بسم الله الرحمن الرحیم
مَولِد النّبی و سالروز
ولادت
رسول
الله محمد مصطفی
مَولِد
النّبی و سالروز
ولادت
رسول الله محمد مصطفى
(ص)
آخرين پيامبر توحيد و
آزادی
و
نماد انسان موحد و متکامل بر
تمام مسلمين
و
بر
همۀ
انسانهای حق جو و عدالت خواه
مبارک باد.
محمد مصطفى (ص) براى «آزادى و نجات بشريت»
از سلطۀ استبداد و شرک و ماديت، و هدایت انسانها بسوی «دین توحیدی اسلام»
مبعــوث گرديد، همان پیامبری که اکنون دارای «یک میلیارد و چند صد ميليون»
پيرو در سراسر جهان است، و در قیاس با کل «تاریخ ١۴
قرنۀ اسلامی»،
این رقم در حد اعلای خود قرار دارد، و هیچگاه محمد و دین توحیدی اش، به
اندازۀ دورۀ فعلی
«پيرو و راهرو»
نداشته است. و طبعا این نشانۀ اصالت و ریشه داری توحید و اسلامیت و مظهر
شکوفایی و بالندگی و
«ذات نجات بخشی»
آنست. و اميد مى رود که بالاخره همۀ بشريت در کرۀ زمين به راه و عقيدۀ
توحيدى محمد (ص) بگروند و دين الله
«عقیده و منهج»
همۀ بشريت گردد.
بديهى است که
«وضعيت کنونى مسلمين»
به هيچ وجه نه رضایت بخش است، و نه مورد تأييد
«الله و قرآن و محمد»
می باشد، و بالعکس وضعيت اجتماعى، سياسى، اقتصادى، فرهنگى، و ديگر جنبه هاى
زندگى مسلمین مَحل
نقد و نارضايتى شديد
آنهاست. و خصوصاً زيرسلطه قرار گرفتن مسلمين و مهار شدنشان توسط
استعمارگران و نظامهاى استبدادى، حتى
مسلمانیِ
جوامع اسلامى
را جدا زير سؤال برده است، و رواج عقايد
«خرافى و شرک آميز»
در ميان مسلمين از مصائب ديگر جوامع اسلامى است. و هم اکنون که بيش از
۱۴۰۰
سال از
رسالت توحيدى محمد
مصطفی
می گذرد، هنوز هم حتى اکثريت قاطع مسلمانان از اسلام و قرآن و تعاليم محمد
مصطفى بی خبر مانده اند، و اگر هم خبری دارند و چيزى از آن می دانند، همراه
با
«خرافات و افسانه ها»
اخذ و دریافت شده و به مسلمين و غير مسلمين رسيده است. و طبعا فقدان
آزادى بيان و قلم
(که استعمارگران و نظامهای استبدادی آن را از جوامع بشری و خاصتا از جوامع
اسلامی سلب کرده اند)،
مهمترین عاملِ مجهول
ماندن و تحريف شدن تعالیم توحيدى اسلام و بلکه علت اصلی «جاهل ماندن بشریت»نسبت به همۀ مکاتب و علوم بشرى است.
البته با همۀ اين احوال، در
صد سالۀ اخير
(خصوصاً در حال حاضر) شاهد و ناظر پيشرفت و تکامل عقلى و علمى بشريت و از
جمله جوامع مسلمان
هستيم، و اميد می رود که جریان تعقل و آگاهى
از راه باسواد شدن اکثريت مردمان جهان، و در سايۀ عمومیت یافتن
«وسايل علم و معلومات»،
بصورت تصاعدى عمق و گسترش پیدا کند، و در نتیجۀ آن، همۀ جوامع بشرى با
حقيقت مکاتب مختلف، از جمله با حقیقت دین
توحيدى و آزاديبخش اسلام
آشنا شوند.
اين
نکتۀ اساسى
هم قابل ذکر است که سازمان موحدين آزاديخواه ايران در رابطه با
«مُباحات و اعراف مسلمين»
و دربارۀ احکام و اموری که به هر شيوه اى و به هر برداشتی که انجام داده
شوند، محتواى آنها زياد تفاوت نمی کند، و همچنين امکان
اثبات علمى و عقلی
آنها نیز مشکل می باشد، و در همان حال هرچه باشند فرقی به حال مسلمين
ندارند، از
«قاطبه و اکثریت امت اسلام»
تبعيت ميکند و به راه اکثريت می رود، و فرقه گرايى مذهبى، از ديدگاه توحيدى
و آزادیخواهانۀ سماء
فاقد ارزش و اعتبار
و مُضر بحال همۀ مسلمين است. و متن و مطلب زیر مبین این موضع توحیدی و
مسئولانه است:
موضع سماء نسبت به اعراف و آداب مسلمین
نظر سازمان موحدين آزاديخواه ايران در مورد اعراف و آدابی که بين مسلمين و
جوامع اسلامى رواج دارند،
و به مرور زمان جزو «دين و مذاهب» گشته
اند، چنين می باشد:
١-اعراف و
آدابی که متکى به قرآن منزل و سنن اصيل
اسلامى و نبوى هستند، اما در طى زمان به اعراف و آداب مسلمين تبديل شده
اند. چنين اعـراف و آدابی، جاى تقدير و
لايق پرورش هستند و بايد ماهيت دينى و
علل وجود و فايدهٴ آنها زنده شود و با تکيه بر اجتهاد در زمان و مکان
استمرار يابند.
٢-
اعراف و آدابی که اثرى از آنها در قرآن منزل و سنن اصيل اسلامى و نبوى به
چشم نمي خورد و در عين حال در تضاد با روح و روش اسلاميت هستند و موانع
ترقى و تکامل بحساب می آیند، و به عبارت ديگر
«صد فی سبيل الله»
مي باشند. اين بخش از اعراف و آداب،
لايق زوال و نابودى هستند،
و بايد در جهت محو آنها تلاشهای جدى بعمل آورد، و در راه روشن سازى اين
اعراف و آداب خرافى و ضد توحيدی و اثبات مضر بودنشان و ترک و رهاسازيشان،
مردم را يارى و بيدار کرده و با زدودن آنها راهاستقرار ارزشها و سنن توحيدى را هموار نمود.
٣-
اعراف و آدابی که مثبت و ضرورى هستند، و در حقيقت
در ميدان «مُباحات»
جاى مي گيرند، یعنی هر طور اِعمال شوند صحيح است. اما در همان حال ممکن است
مسلمين و جوامع اسلامى، بدليل عدم وجود نص و سندى موثق و فراگير، در رابطه
با این مباحات اختلاف نظر داشته باشند، در آن صورت چه باید کرد؟ در آن
صورت و در رابطه با واقعيت و چگونگى اين اعراف و آداب، که در طى زمان
جزئيات
شان هم جعل! شده است،
سماء به
راه اکثريت
می
رود،
و اصل را بر نظر و موضع اکثريت مسلمين قرار می دهد و بر اساس «نظر و موضع اکثريت»
عمل می کند. و اين امور بيشتر در ميدان مراسمات و اَعياد و اَعمال عبادى و
در بارۀ اجتهادات فقه احکام ظاهر می شوند، که در طى زمان تثبيت شده و عرف و
عادت گشته اند. و تنها راه چاره و روش نتيجه بخش دربارۀ مُباحات و جهت حفظ هماهنگى و يک
پارچگى امت اسلامى و تحقق وحدت مسلمين، به
«راه اکثريت رفتن» است، و براى اِعمال و
اجراى آنها هر ملاک و معيار ديگرى مايۀ تفرق و مناقشۀ بی نتیجه می شود.