ترسیم راه های پیش روی نظام توسط میر حسین
موسوی:
رویکرد اقتدارگرایانه یا انتخـاب مردم -
دوشنبه,
۱۱ مرداد, ۱۳۸۹
کلمه:
میرحسین موسوی راههای پیش روی نظام را در شرایط بحرانی کنونی ترسیم
و آن را به دو راه کاملا متضاد تقسیم کرد . وی یکی از این دو راه
را “رویکرد اقتدارگرایانه ” و راه دیگر را “راه مردم “نامید .
وی در تبیین این تقیسم بندی توضیح داده است که در راه اول از دین
به عنوان ابزار و از زندان ، سرکوب و تعطیلی قانون اساسی بهره
برداری می شود و در راه دوم یعنی “انتخاب مردم “زندانیان سیاسی
آزاد و حق انتخابات آزاد ، رقابتی و غیر گزینشی نیز به رسمیت
شناخته می شود.”
به گزارش خبرنگار کلمه، میرحسین موسوی این سخنان را در دیدار با
جمعی از ایثارگران در هفته جاری بیان کرد و فاجعه کهریزک، حمله به
کوی دانشگاه و فاجعه کنونی زندان ها را نمونه کامل سبعیت و زشتی
همه گرایش های اقتدارگرایانه و فرعونیت دانست و آن را ا دامه
اندیشه دبیر شورای نگهبان و شاگردان او دانست .
موسوی در این دیدار تاکید کرد: “فاجعه ای که اکنون در زندان ها رخ
می دهد ادامه اندیشه دبیرشورای نگهبان و شاگردان این چنینی اوست.
فاجعه کهریزک و حمله به کوی دانشگاه و حمله به مردم نتیجه چنین
نگرشی است که به خوبی در آن سبعیت و زشتی همه گرایش های
اقتدارگرایانه و فرعونیت را می توان دید.”
پیروزی مردم بر فرعونیت
به گزارش خبرنگار کلمه، میر حسین موسوی در ابتدای سخنان خود در جمع
خانواده ایثارگران ضمن تبریک اعیاد شعبانیه گفت:” در سوره قصص به
هنگام طرح مبارزه با تفرعن ، بشارت پیروزی داده می شود و به این
ترتیب ضرورت همیشگی مبارزه با فرعونیت را برای پیروزی مردم یادآوری
می کند، البته همان طور که در روایات آمده ، اوج این پیروزی در
زمان ظهور صاحب الزمان(عج) است. این آیات نشان می دهد که ظلم، زور
و خودرایی در هر زمان و هرمکانی که باشد به مبارزه ستمدیدگان و
اقتدارگرایان وفرعونیان خواهد انجامید.”
آیا اسلام هتک حرمت به یک انسان را قبول می کند؟
نخست وزیر دوران دفاع مقدس به گسترش ظلم و جور در جامعه اشاره کرد
و گفت: “ظلم و جور در هر شرایطی و هر دوره ای بد است چه در دوران
پهلوی و چه در دوران جمهوری اسلامی. ظلم در جمهوری اسلامی اتفاقا
بدتر است چراکه به نام اسلام صورت می گیرد. آیا اسلام قبول می کند
که از یک انسان هتک حرمت شود یا با فروکردن سر یک زندانی در توالت
از او اعتراف گرفته شود؟
استبداد دینی بدترین نوع استبداد است
موسوی ضمن یادآوری سخنان علامه نایینی گفت “: ما می دانیم که در
دوران مشروطیت بزرگانی چون علامه نایینی استبداد دینی را بدترین
نوع نامیدند. ما وقتی از سویی به بازداشت ها و شیوه های محاکمه ،
شکنجه ها و قلع و قمع دانشگاهها و اخراج و ستاره دار کردن
دانشجویان نظر می کنیم و از سوی دیگر با ایستادگی زندانیان و مردم
بر تحقق مطالباتشان روبرو می شویم، یاد آیات سوره قصص و دیگر آیات
کریمه مشابه می افتیم که در آنها هم مواجهه فرعونیت و مستضعفین
مطرح است و هم بشارت پیروزی برای ستمدیدگان.”
میرحسین موسوی در بخش دیگری از سخنانش به اظهارات اخیر آقای جنتی
اشاره و اضافه کرد :” دروغ هم یکی از این ظلم هاست که در هر زمانی
بد است. مخصوصا اگر این دروغ از دهان دبیرشورای نگهبان قانون اساسی
و امام جمعه پایتخت باشد. کسی که باید امانتدار آرای مردم و پاسدار
اصول قانون اساسی و میثاق ملی باشد.آیا برهانی روشن تر از دروغ
بزرگ اخیر این آقا برای تقلب در انتخابات می توان آورد؟ مخصوصا اگر
در نظر بیاوریم که این اولین خلاف گویی ایشان نیست.”
فاجعه زندان ها نتیجه اندیشه هایی مانند اندیشه دبیرشورای نگهبان
نخست وزیر دوران دفاع مقدس تاکید کرد: “فاجعه ای که اکنون در زندان
ها رخ می دهد ادامه اندیشه دبیرشورای نگهبان و شاگردان این چنینی
اوست .فاجعه کهریزک و حمله به کوی دانشگاه و حمله به مردم نتیجه
چنین نگاهی است که به خوبی درآن سبعیت و زشتی همه گرایش های
اقتدارگرایانه و فرعونیت را می توان دید. واقعا نمی شود سخنان
ایشان را که در جایگاه مقدس نمازجمعه به محاکم قضایی برای اعدام
زندانیان دست مریزاد می گفت و هل من یزید می طلبید که عده بیشتری
اعدام شوند، فراموش کرد.”
وی با بیان اینکه عده ای از خشونت برای ایجاد سکوت گورستانی و دروغ
استفاده می کنند، ادامه داد :” ما انتظار داریم همه ملت به ویژه
روحانیت و مراجع عظام خواستار رویت و بررسی اسناد ادعایی ایشان
باشند و همچنین از سخنران دیگر نمازجمعه که دوست دیگر ایشان هستند
و ادعا کردند که شورای نگهبان به عنوان صافی مورد تایید امام زمان(
عج) هستندخواسته شود دلایل و مدارک خود را از رضایت حضرت صاحب
الزمان از خود و دوستانشان در شورای نگهبان با تفاصیل ارایه دهند.”
فرعونیت ادامه خواهد یافت اگر…
موسوی گفت: “تا هنگامی که فرصت داده ایم عده ای بر حکومت و مناصب و
منزلتی سوار باشند و مردم را گوساله و بزغاله و خس و خاشاک بنامند
این فرعونیت ادامه خواهد یافت و از دروغ سازمان یافته و تحریف
اسلام استفاده خواهد شد.”
موسوی در ادامه سخنانش اکثریت روحانیت کشور و مراجع اعظام را صرف
نظر از نگاه سیاسی آنها دلسوز مردم و صادق دانست و گفت :” اما عده
ای معدود با گفتار و کردار خود به جایگاه این گروه مرجع بزرگ ضربه
می زنند.”
وی همچنین با اشاره به یکی از برنامه های تلویزیونی گفت:” روز نیمه
شعبان اتفاقی تلویزیون را روشن کردم و دیدم برنامه ای با عنوان جشن
بزرگ ولایت در دانشگاه تهران را نشان می دهد. یک نفر با لباس
روحانیت برای مردم آن هم در روزجشن و سرور مذهبی می گفت که اگر نصف
جامعه درمقابل نصف دیگر که حاکم است قرار گیرد،آن نصف حاکم حق دارد
همه نصف دیگر را اعدام کند! فاجعه بارتر اینکه ایشان از جنگ نهروان
به عنوان استنناد نسل کشانه خود نام می برد و در این صحبت طبیعی
بود که ایشان نه اشاره ای به جنگ نهروان و شکل آغازوانجام آن و نه
به حضور آزادانه خوارج در قلمرو جهان انروز اسلام اشاره ای داشته
باشد.ونه آنکه ایشان به اثرآن حرفها و استنباط ها در دین ایمان
مردم و سرنوشت اسلام اعتنایی بکند. البته ما رگه های این نوع طرز
تفکر را می توانیم در گروه های تروریستی و آدم کش بیابیم .”
خسارتی که کمر ملت را خم خواهد کرد
موسوی با برشمردن راههای پیش روی نظام گفت:”سابق بر این در کشور با
فرصت ها و راههای گوناگونی برای اینده کشور روبرو بودیم ولی حوادث
یک سال اخیر و شیوه برخورد با مردم به تدریج این تنوع را از بین
برده است. می توان گفت که نظام و کشور امروز با دو راه کاملا متضاد
روبروست.”
وی یکی ازاین راهها را مبتنی بر رویکرد اقتدارگرایانه دانست و
ادامه داد:” در این راه از دین به صورت ابزار استفاده می شود ،همان
طور که از زندان ها و سرکوبها و بستن روزنامه ها و تعطیلی بخش عمده
ای از قانون اساسی و بی احترامی به حقوق و کرامت ذاتی انسانها بهره
برداری می شود. در این رویکرد همان طور که آن ملبس به لباس روحانیت
در نیمه شعبان در دانشگاه به صورت صریح گفت، حکومت اگر لازم ببیند
می تواند حتی نیمی از جامعه را به قول ایشان اعدام کند و ما می
دانیم که انتخاب این رویکرد جز متلاشی شدن نظام انتهایی نخواهد
داشت.گرچه در انتها ایران ، ایرانی و اسلام باقی خواهد ماند ولی می
توان حدس زد که خسارت این راه کمر ملت ما را خم خواهد کرد.”.
موسوی راه دیگر را انتخاب مردم خواند و گفت:”راه دیگر برگرداندن
امور به سمتی است که مردم خود حاکم بر سرنوشت خویش باشند و چند نفر
برای آنها تصمیم نگیرند. راهی که در آن زندانیان سیاسی آزاد ، حق
اجتماعات به رسمیت شناخته می شود و محدودیت مطبوعات و رسانه ای
برداشته می شود. مهمتر از همه حق انتخابات آزاد و رقابتی و غیر
گزینشی نیز به رسمیت شناخته شود.”
انحرافی که برای آینده کشور مهلک است
میرحسین موسوی در انتهای سخنان خود بار دیگر بر انتخابات آزاد
تاکید کرد و اضافه کرد :” این مردم هستند که تشخیص می دهند که چه
کسی را با چه طرز تفکری به مجلس بفرستند و این نمایندگان واقعی
مردم و نه وکلای تسخیری آنها هستند که میتوانند تشخیص دهند که
مصالح کشور کدام است و چگونه باید کشور را اداره کرد. در این شکل
همه اعضای حکومت منتخب مردم و خدمتگزار آنها هستند و نه حاکم
برآنها و ما در مجلس اول جمهوری اسلامی به چنین فضایی نزدیک شدیم.
اما از مجلس چهارم به بعد آن فضا از بین رفت. امروز روشن شدن هر چه
بیشتر تفکر حداقلی بعضی از اعضای شورای نگهبان به ملت نشان می دهد
که استنباط ظرفیت این شورای کلیدی و انحراف آن از وظایف اصلی و
تبدیل شدن آن به یک صافی آرای ملت تا چه حد برای آتیه مملکت مهلک
است و چگونه تکیه اقتدارگرایان در حفظ شورای نگهبان با همین جهت
گیری کشور را به فاجعه انتخاب اول که اشاره شد سوق خواهد داد.
http://www.kaleme.com/1389/05/11/klm-27553
|