مُشکل اساسی شیعه و سنی نیست؟!

به تأکید در جوامع اسلامی و مُشخصا در ایران صفوی زده مشکلِ اساسی «شیعه وسنی» و یا وجود مذاهب مختلفه و متعدد نیست، بلکه مشکل اساسی «حاکمیت استبدادی و استعماری» و عدم وجود آزادی و انتخابات واقعی است، حاکمیتی که حق موجودیت و حق انتخاب و حق زندگی محترمانه را از همۀ اطراف سلب کرده، و در محدودۀ حاکمیت شوم خود بشریت را «مسلوب الإراده» کرده اند. و بدیهی است که اگر نظام استبدادی در کار نباشد، اقوام و پیروان مذاهب مختلفه آن لیاقت و اهلیت را دارند که با هم زندگی کنند و حقوق یکدیگر را محترم بشمارند، و حتی در خود و عقاید و آدابشان «تغییر و تحول» ایجاد نمایند. و طبعا همانطور که سماء مدافع حقوق مردم سنی و اهل تسنن و احترام به حقوق آنهاست، مدافع حقوق مردم شیعه و حقوق شیعیان نیز هست، همچنانکه مدافع حقوق اساسی و انتخاب آزادانۀ روشن اندیشان مسلمان می باشد. البته موحدین آزادیخواه از حقوق و احترام به غیر مسلمین هم غافل نبوده و در رابطه با آنها نیز احساس مسئولیت می کنند، و از نظر آنها «آزادی، حقوق، و احترام؛ یا برای همه وجود دارد، یا برای کسی وجود ندارد». و برای مثال حاکمیت استبدادی و نقض حقوق مردم (چه در جزیرة العرب و چه در ایران) دارای ماهیت یکسانی بوده و مستحق تقبیح و محکومیت است، و فرقی بین مظلومیت مردم شیعه و مردم سُنی و دیگر فِرَق وجود ندارد. و در نتیجه آنچه بسیار خطرناک است، غفلت از مظلومیت مردم شیعه و مظلومیت مردم سنی و انتساب سلطۀ استبدادیان حاکم به آنهاست؛ کاری که گناهی نابخشودنی بوده و به تأکید چنین غفلتی خدمت به «حکام استبدادیان و استعمارگران خارجی» است. و همانطور که در مطالب مختلف بیان کرده ایم (و من جمله در مطلب: جوامع ایران و نظام ولایت مطلقه) مثلا مردم شیعۀ ایران بیش از اهل سنت آن، و مردم سُنی جزیرة العرب بیش از اهل تشیع آن مظلوم واقع شده اند. بگذریم از اینکه مملکت هر کسی محل زندگی اوست و همراه با آباء و اجدادش در آنجا بزرگ شده است (و از این لحاظ حقوق کسی وابسته به حقوق دیگری نمی شود). هر چند مهاجرین نیز انسان بوده و دارای حق و حقوقی هستند، چه در ایران، چه در جزیرة العرب، و چه در غرب. همچنین باید دانست که مردم ایران در سال ۵۷ قیام کردند تا از چنگ نظام استبدادی و خیانتکار پَهلوی نجات پیدا کنند و به «حقوق اساسی خویش» برسند، نه اینکه گرفتار نظام استبدادی دیگری شوند که حتی از نظام استبدادی - استعماریِ سعودی فاسدتر! و در تبعیض و فرقه گرایی از آن سبقت بگیرد. پس باید مدافع آزادی بشریت و حقوق انسانها و انتخابات واقعی بود، و طبعا دین اسلام نیز برای رعایت حقوق بشر و تحقق «زندگی اَخَوی» و حرکت در سایۀ قوانین توحیدی ظهور کرده است.