بِسْمِ اللَّه وَ لَهُ الْحُكْمُ وَ إِلَيْهِ الْمَصِيرُ

موضوع رهبری و نحوۀ انتخاب آن در سماء

فکر و عقیدۀ وحیانی اسلام روی نظم و نظام توحیدی و رُبوبیّت و اُلوهیّت یکتایی استوار شده است، و به تبع آن در این منظر و منهج، تدبیر و تقدیر عالَم بنابر اراده ای واحد شکل گرفته و قوانین توحیدی از مصدری واحد (خالق یکتا) نشأت می گیرند: أَلاَ لَهُ الْخَلْقُ وَ الأَمْرُ تَبَارَكَ اللّهُ رَبُّ الْعَالَمِينَ (اعراف - ۵۴): «همانا خلقت و قانونگذاری مختص اوست، مبارک و پیروز است معبود یکتایی که خالق جهانیان است». بدین ترتیب اللّه ربُّ العالمین بدون رقیب و منافس بر جهان هستی حُکم می راند و با توجه به صفات بلا نهایتش این تنها اوست که استحاق این مصدریت را داراست. لکن از این بیشتر اینست که قرآن مُبین تحدّیٰ می نماید که اگر عالَم هستی چند خالق داشت و حاکمیت و رهبری عالَم خلقت چند مصدری می گشت، هر آن می توانست کارش در سایۀ اختلاف دچار فساد و انهدام شود: لَوْ كَانَ فِيهِمَا آلِهَةٌ إِلَّا اللَّهُ لَفَسَدَتَا (انبیاء: ۲۲): «اگر در زمین و آسمانها خدایانی غیر از خالق یکتا وجود داشت، هر آن کارشان به فساد و اختلاف کشیده می شد». زیرا در میدان الٰه ها یکی اراده ای می کرد و  متناسب با آن فرمان می راند، و در همان حال آن دیگری می توانست به نحو دیگری! اراده و فرمانروایی نماید. و این وضعیتِ رقابتی باعث می گردید که جهان خلقت دچار اختلاف و تشتُّت گردد و اوضاع بهم بریزد، و قرآن حکیم در آیۀ ۹۱ سورۀ مؤمنون این موضوع را با تفصیلات بیشتری تصریح و تبیین کرده است: مَا اتَّخَذَ اللَّهُ مِن وَلَدٍ وَمَا كَانَ مَعَهُ مِنْ إِلَٰهٍ إِذًا لَّذَهَبَ كُلُّ إِلَٰهٍ بِمَا خَلَقَ وَلَعَلَا بَعْضُهُمْ عَلَىٰ بَعْضٍ سُبْحَانَ اللَّهِ عَمَّا يَصِفُونَ (مؤمنون - ۹۱): «اللّه و خالق یکتا فرزندی اختیار نکرده {و کسی منسوب به او نیست} و {در ایجاد خلقت} الهه ای با او نبوده است، و اگر چنین بود و الهه هایی وجود داشت، هر یکی دنبال ماخَلَق خود می رفت و به برتری جویی و نزاع با یکدیگر می پرداختند، پس پاک و منزه است خالق یکتا از توصیفاتی که در رابطه با او می نمایید». و بعدا همانطور که این وضعیت و این آیاتِ وحیانی، الهامبخش حاکمیت و نحوۀ رهبری و ادارۀ عالَم مبنی بر مصدریت واحد و یکتایی هستند، در رابطه با جوامع بشری هم چنین وضعیتی صدق نموده و در آنجا نیز رهبری واحده و انسجام ادارۀ بشریت ضرورتا ساری و جاری می باشند، و آیات قرآن هم این شمولیت را تصریح کرده اند: هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَىٰ وَ دِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَ كَفَىٰ بِاللَّهِ شَهِيدًا (فتح – ۲۸): «او همان ذاتی است که رسولش را بنابر هدایت و راه یافتگی و بر اساس دین حق فرستاده است، تا اینکه بر همۀ راهها و ادیان دیگر پیروز گردد، و شهادت و تصديق خالق يكتا در این رابطه کفایت می نماید».

اینست که دنیای امروز و نظامهای مترقی هم این حقیقت را پذیرا و رهبری دوگانه و موازی (و دو اداره ای) را نفی کرده اند، زیرا در اینجا هم اراده های متعدد و همزمان (خاصتا در محدوده و مجموعه ای) می توانند کار بشریت را به «نزاع و درگیری و فساد» بکشانند، کمااینکه آن را می بینیم! و تاریخ تنازع بشری نیز شاهد این حقیقت است. خود آدم و مجموعۀ متنازعه هم بنابر نافرمانی و عداوت با یکدیگر از بهشتِ مذکور اخراج گردیدند. لکن با توجه بدین واقعیت که خالق عالَم نامحدود و یکتاست، و نوع بشر محدود و متکثر است، در نتیجه برای جلوگیری از خدایی شدن بعضی و عدم ظهور استبداد و سلطه گری و همچنین عدم وجود تنازع و حروبِ پر فساد و ویرانگر چارۀ کار در نظام انتخاباتی است، نظامی که می تواند این سه خصلت را عملی نماید: «آزادی، انتخاب، التزام»، یعنی بنی آدم باید آزاد باشد، اما ناچارا و ضرورتا باید انتخاب نماید (و گرنه برایش انتخاب می کنند)، و آنگاه باید به انتخابش وفادار و آن را جامۀ عمل پوشد، در غیر این صورت همه چیز بهم می ریزد. و روی این پایه و اساس، موحدین آزادیخواه در هر جمع و نهاد و تشکل و کانونی، مبدئیا، هم مخالف شورای رهبری و مصادر تصمیم گیری و هم مخالف خودسری و هرج مرج هستند. و بجای آنها معتقد به رهبری شورایی می باشند، رهبریتی که از شوری و مشورت و انتخاباتِ آزاد و سالم نشأت می گیرد و بر مبنای «استحقاق و شایستگی» ایجاد می شود. و دربارۀ این روش توحیدی ذیلا نکاتی بیان می شود:

نکاتی در نقد و بررسی شورای رهبری

۱- شورای رهبری، انتخابات مستقیم رهبری را (توسط بدنه یا مردم) با مشکل مواجه می سازد، زیرا در وضعیت مُبتنی بر شورای رهبری، معمولا بجای انتخابات مستقیم و بلا واسطه، انتخاباتِ نیابتی و غیر مستقیم صورت می گیرد، و به تبع آن، شورای رهبری نه نماینده و مظهر بدنه یا مردم، بلکه نماینده و مظهر آرای نمایندگانی است که آن را بر می گزینند.

۲- افرادی که تقویٰ و لیاقت و توانایی شورای رهبری را داشته باشند همیشه میسر نیست، و در نتیجه: یا باید افرادی کم کفایت بعنوان اعضای شورای رهبری معرفی شوند؛ و یا اینکه این نوع رهبری منتفی و بلا موضوع می گردد، و خاصتا در دورۀ تأسیس و حضور بنیانگذار (در هر چیزی) مسئلۀ شورای رهبری و عدم موضوعیتش بیشتر می گردد. اینست که در واقع شورای رهبری زمانی معنا پیدا می کند که «شخص شاخصی» برای رهبری وجود نداشته باشد.

۳- شورای رهبری، بنابر ماهیت مُتعدد و چند رأسه اش، مناقشه برانگیز و از مدیریت یکدست و مؤثر محروم است، کمااینکه از تسریع کارها و پیشبرد امور عاجز و ناتوان می باشد، زیرا احساس مسئولیت (بنابر تعدد رئوس) پایین می آید. و حتی اصل مسئولیت پذیری در شورای رهبری مُشوَش و مُنقسم می گردد؛ و این امر مهم (به علت چند گانگی) احیانا با تنازل و تناقص روبرو می شود.

۴- شورای رهبری معمولا با مسئلۀ انقسام و انشعاب و تفرق روبروست، چرا که هر یک از اعضای شورای رهبری (اگر افرادی واقعی و صاحب رأی باشند نه تشریفاتی) خودش را قطبی تصور می کند و به تبع آن منشاء گرایشات متعدد می شوند؛ گرایشاتی که مایۀ جناح بندی گردیده و در واقع یک حزب و سازمان و یا یک مملکت و اجتماع را دچار چند دستگی می سازند. و طبعا در چنین وضعیتی (بجای اختلافات مُستمر و بلانهایه) ایجاد ائتلافها و اتحادیه ها میتواند بهتر و راهگشاتر باشد.

۵- مسئلۀ رهبریِ واحده و منسجم (القِیادةُ المُوَحَّدة) و قرار گرفته بر عهدۀ شخصی «معیَّن و صاحب استحقاق »، در سایۀ اصولِ: آزادی بیان و انتخابات آزاد و زمانمندی، هم از مشاکل شورای رهبری مصون خواهد بود، و هم سازمان و تشکیلات و نهادها و کلا مملکت و مُجتمع (با توجه به مُشارکت و شورایی بودنش) از گرفتار شدن به انحصار و یکه تازی و افتادن به دست افرادی مُحدَّد و نالایق در امان می ماند.

نحوۀ انتخـــاب رهبری در سمــــاء

اساس کار و فعالیت عقیدتی - سیاسیِ موحدین آزادیخواه، روی «اختیار و انتخابِ آزاد» قرار دارد؛ از دین و عقیده گرفته تا کلیۀ ارکان زندگی. و اما در میان اختیار و انتخاب خط و رهبری یک امر کلیدی در کل حیات بوده و مُکمِّل دین و عقیده و بُعد عملی آن بحساب می آید (خط و رهبری توحیدی، شاخصِ اسلامیت و مسلمانی). لکن نحوۀ اختیار و انتخاب رهبری در اساسنامۀ سازمان موحدین آزادیخواه (سماء) در پایه های تشکیلات (بخش رهبری) اینطور انعکاس یافته است:

اصـــــل يکم

رهبرى سماء نهادى انتخابى است، و رهبر سماء بر اساس دو – سوم آراى اعضاء و از ميان منضبط ترين و لايق ترين و تواناترين آنها براى دوره اى پنج ساله برگزيده می شود.

اصـــــل دوم

کسانی که می خواهند نامزد رهبرى در سماء شوند، خود را به مراکز انتخاباتى معرفى می کنند، و از ميان نامزدها، فردى که دو – سوم آرای اعضاء و بيشترين آراء را احراز نمايد، سمت و مقام رهبرى را کسب کرده و به عنوان رهبر سماء به اعضاء و مردم معرفى مى شود.

اصـــــل سوم

رهبر سماء نظريه پرداز و سياستگذار سماء است، و در این راستا و بر پایۀ مرامنامه و اساسنامه و مصادر چهارگانۀ اجتهاد (قرآن مُنزَل، قانونهاى علمى، سنت مسلم نبوی، عقل بشرى) به تفسير و تبيين خطوط کلی سماء در ابعاد مختلف مى پردازد.

اصـــــل چهارم

رهبر سماء نيازمند مشاورانی لايق و توانا در ابعاد مختلف و در رشته هاى مختلف می باشد، مشاورانی که با پیشنهاد خودش و بنابر مشورت با شوراى مرکزى تعيين می شوند.

اصـــــل پنجم

رهبری موظف است قبل از تصميم گيریها و ارائۀ طرح و برنامه ها و تاييد مصوبات، با مشاورانش مشورت نمايد و نظرات و آراى آنها را مورد توجه قرار دهد.

اصـــــل ششم

اجتهادات و قرارات رهبرى، با توجه به موضوع و عام بودن و خاص بودنشان، از طرف شوراى مرکزى يا شوراهاى اختصاصى به اجراء در مى آيند، و شوراهاى مذکور در اين رابطه مسئوليت دارند.

اصـــــل هفتم

در صورتی که استعفاء يا پيشامد مرگ و يا حوادث ديگرى موجب شود که رهبر سماء نتواند به وظیفۀ خودش (رهبری) بپردازد، شوراى مرکزى امر رهبرى را به عهده مى گيرد، و در صورت برگشت ناپذير شدنشان، انتخابات جديدی براى انتخاب رهبر تازه به اجراء در مى آيد.

بنابر این: ۱- رهبری عقیدتی - سیاسی نزد موحدین آزادیخواه در «فضایی آزاد و توحیدی» پدیدار و ایجاد می شود، همان فضایی که انتخاب و اختیار آزاد را میسر و آن را جامۀ عمل می پوشد. ۲- رهبری موحدین آزادیخواه «گزینشی و انتخابی» است و از میان بهترین اعضای سماء اختیار می شود، کاری که بر اساس ارزشهای توحیدی و با توجه به زمینه های نامزدیِ برابر صورت می گیرد. ۳- رهبر موحدین آزادیخواه «دوره ای و زمانمند» است و برای زمانی ۵ ساله انتخاب می گردد؛ بدین معنا که رهبر سماء هر پنج سال یک بار و در انتخاباتی آزاد و سراسری مُجددا اختیار می گردد.

بدین ترتیب، نحوۀ تشکیل رهبری نزد موحدین آزادیخواه (و در سماء) حتی به انتخاب و زمانمندی محصور نمی گردد، بلکه قبل از آن «فضای آزادِ عقیدتی - سیاسی» به مثابۀ مشروعیت بخش و زمینه ساز آن تلقی می گردد. همچنین (و در همین راستا) مسائل اساسی و پیش بینی نشده (طبق قانون سماء) به همه پرسی واگذار می شود و نیازمند تصویب از طرف دو سوم اعضاء هستند. اینست که سازمان موحدین آزادیخواه ایران یک جریان و سازمان طراز نوین است و ماهیت تشکیلاتی اش نیز «مستقل و متناسبت با افکار و عقاید خودش» می باشد، و در نتیجه تفاوت اساسی با احزاب و سازمانهای سنتی و خارجی دارد. و باید دانست که تشکیلات سماء دارای چهار پایۀ اساسی است که عبارتند از: قانون، رهبری، شورای مرکزی، و شوراهای اختصاصی، و همۀ آنها در فضایی آزاد و توحیدی و برای دوره ای مُحدّد انتخاب می شوند. و جهت درک و دریافت واضح تشکیلات موحدین آزادیخواه مطالعۀ اساسنامۀ سماء ضروری می باشد.

سازمان موحدین آزادیخواه ایران

۲۷ ذو القِعده ۱۴۴۱ - ۲۷ تیر ۱۳۹۹