بسم الله الرحمن الرحيم

فتوحات انتخاباتی و نتیجۀ آزادی و مردمسالاری

شاید زیباتر از سقــوط و زوال نظامهای استبدادی و فرار و اسارت استبدادیان و محاکمۀ آنها به نظر نیاید؛ اما زمان ثابت کرد که منظره هایی از اینهم زیباتر و لذتبخش ترند؛ و حتما این منظره فوق العـاده بود که انقلابیون آزادیخواه لیبی و تونس بصــورت همزمان مشغــول کار استبداد زدایی بودند و «روز انتخاباتِ تونس مصادف شد با روز آزادسازی لیبی». و در همان ایام که در لیبی مشغول تعقیب استبدادیان و بیرون آوردنشان از سوراخهای اضطراری بودند (امری که در رابطه با قذافی ملعون صورت گرفت)؛ در تونس هم مشغول نتیجه گیری از قیام و انقلاب آزادیخواهانه و برگزاری انتخابات آزاد بودند؛ منظره ای که بسیار نادر بود و همزمان آن را در صفحات تلویزیون مشاهده کردیم. آری؛ این پیروزیهای درخشان و این بهار واقعی در جوامع مسلمان عربی بر همۀ بشریت آزادیخواه مبارک باد؛ بر جوامع مسلمان لیبی و تونس مبارک باد؛ خوش و گوارایشان باد این پیروزی؛ خجسته باد این پیروزی. باشد که ما مردم ایران نیز و همۀ بشریتِ استبداد زده و گرفتار ظلم ظالمان گلهای این پیروزی را در آغوش بگیریم؛ و ما هم بیش از این گرفتار «محرومیت و ترک وطنی» نشویم. خدایا طالب آزادی و مردمسالاری و کثرتگرایی هستیم؛ خدایا اگر لیاقتش را داریم آن را نصیب مان بگردان. خدایا دوست داریم آزاد باشیم و در آزادی زندگی کنیم؛ کما اینکه خودت ما را آزاد آفریده ای! پس خدایا ما را بدان برسان. ای خدای بزرگ میخواهیم آزادانه تو را پرستش نماییم؛ و آزادانه به دین تو درآییم؛ و آزادانه در آن بنگریم؛ پس آن را نصیب مان گردان. خدایا دوست داریم شاهد زوال مستبدینِ نظام ولایت مطلقه در ایران باشیم؛ پس ای خدای بزرگ این منظرۀ زیبا را هم در ایران و به همت مردم استبداد زده تکرار فرما. خدایا یک بار اشتباه کردیم؛ ما را عفو کن؛ و خدایا اگر ایرانیانی هستند که هنوز استبدادمنش هستند آنها را به لطف خودت هدایت نما.

و اما باید دانست که: سقوط نظامهای لائیکی - استعماری (که مدت مدیدی است جهـان اسلام را اِشغـال و جـوامع اسلامی را زیر سلطۀ استبدادی قرار داده اند) از ایران ما آغـاز شد؛ اما افسوس که بجایش استبدادِ مذهبی - صفوی قرار گرفت و آخرش روی استبداد لائیکی پهلوی را سفید نمود. و لکن بحمد الله کار قیام و آزادیخواهی به ایران منحصر نگردید؛ و این بار بصورت بسیار نتیجه بخشی (که عبور از هر نوع نظام استبدادی است) از ترکیه سر برآورد؛ ترکیه ای که حالا در میدان آزادی و مردمسالاری در صدر ممالک منطقه قرار گرفته است. و اما بهار عربی - اسلامی و قیام و انقلابهای آزادیخواهانه در جهان اسلام، مسئلۀ آزادی و مردمسالاری و کثرتگرایی را به اوج خود رساند؛ و اکنون نظامهای لائیکی - استعماری «همانند جسم جُذام!» دچار ریزش میگردند و پشت سر هم ساقط و برکنار میشوند؛ و تا حال نظام بن علی در تونس و نظام مبارک در مصر و نظام قذافی در لیبی راهی دیار تباهی شده اند؛ همچنانکه نظامهای استبدادی سوریه و یمن نیز در مسیر سقوط و زوال قرار گرفته اند. بگذریم از دیگر ممالک اسلامی (مثل ایران و اردن و الجزایر و مغرب و بحرین و.....) که در آنها نیز قیامهای آزادیخواهانه و ضد استبدادی شعله ور گردیده و ان شاء الله کارشان به نتیجه خواهد رسید و همۀ نظامهای استبدادی زائل خواهند شد. و لکن آنچه نباید از آن غفلت کرد اینست که سقوط و برکناری مُستبدین زمانی نتیجه بخش خواهد بود که آزادی و مردمسالاری و کثرتگرایی در پی داشته باشد؛ همان چیزی که در قیام ۵۷ ایران نادیده گرفته شد؛ و بهای این غفلت همانا «برقراری استبداد ولایت فقیهی» بجای استبداد لائیکی پهلوی بود. و همین است که در حال حاضر باید بیشتر به اوضاع ترکیه و تونس شاد و مسرور باشیم؛ و نسبت به مصر و لیبی در انتظار روشن شدن نیمۀ دوم قیام و نتیجه گیری از آن هستیم؛ چرا که در مصر و لیبی هنوز طعم قیام و انقلاب که (انتخابات آزاد و برقراری آزادی و مردمسالاری و کثرتگرایی است) ظاهر نشده است. بله درست است که در آن دو مملکت نیز موانع استبدادی - استعماری تا حد زیادی بر طرف و زائل شده اند؛ و لکن راه وصول به نتیجه هنوز باقی است (بگذریم از اینکه در ترکیه و تونس هم خطرات استبدادی - استعماری بکلی رفع نشده اند).

و مسئلۀ مُهم اينکه: برپايى حکومت لائیکی و غير دينى و خلاف اصول مسلمانی در يک جامعۀ اسلامى (و آنهم با رأى و انتخاب مردم مسلمان!) واقعـا عجيب است؛ و چنین امری: اولا محال و ناممکن است؛ و معنا ندارد که یک جامعۀ مسلمان بیاید يک نظام غير اسلامى را انتخاب کند و بدان رأى بدهند. آخر مگر ممکن است مسلمانى برخلاف افکار و عقايد خودش به کسى و به نظامى راٴى بدهد؟!! ثانيا اگـر چنين چيزى واقع شود حتما تحميلى و استبدادى است و متکی به رأى و انتخاب مردم مسلمان نمی باشد، چرا که يک جامعۀ مسلمان به حکومتى غير اسلامى رأى نخواهد داد. و طبعا این دو حقیقت را همین امروزه در ممالک و جوامع اسلامی به چشم خود می بینیم؛ و در این چند روزه شاهد انتخابات آزادِ مردم تونس هم بودیم، و دیدیم که چگونه مردم تونس (بعد از دهها سال تحمیل بی دینی و قرار گرفتن زیر سلطۀ استبدادِ لائیکی - استعماری) بسوی حرکت نهضت اسلامی شتافتند و این حزب اسلامی به تنهایی نزدیک به نصف همۀ کرسیهای مجلس مؤسسان قانون اساسی را بخود اختصاص داد؛ و سهم آن در این انتخابات آزاد و سالم نزدیک به سهم ۹۹ حزب دیگر درآمد. و طبعا این فتوحات انتخاباتی قبلا نیز در ترکیه واقع شده بود؛ همانطور که در مصر و لیبی و سوریه و یمن و....... نیز این نوع فتوحات پیش رو هستند؛ فتوحاتی که نتیجۀ آزادی و مردمسالاری در جوامع اسلامی است. و ان شاء الله در سایۀ انتخابات آزاد و سالم، سرنوشت ممالک و جوامع اسلامی بدست جوامع مسلمان خودش باز خواهد گشت. اينست که می باید تاکيد نمود: اگر آزادى انتخاب وجود داشته باشد و جبرها مردم را مجبور به راٴى دادن به مخالفان نکنند؛ و مثلاً از شدت فقر و محرومیت، يا از ترس مشکلات امنيتى، يا بنابر اينکه شغل و کارشان از دست نرود و..... مجبور به اينکار نشوند، کسى به علاقۀ خودش به چيزى راٴى نمی دهد که مخالف اعتقادات و پسندهاى او باشد، و اين کار تنها از «مردمى مجبور يا از ديوانگان!» ساخته است، امرى که بسیار واضع است و بر دشمنان اسلام و مسلمين هم پوشيده نيست، و جداسازى اسلام و مسلمين از سياست و حکومت و رهبرى، به معناى دشمنى با «آزادى و مردمسالارى و کثرتگرايى» است. و طبعا آنها میخواهند در جهان اسلام به بهانۀ جداسازى اسلام و مسلمين از سياست و حکومت و رهبرى، به استبداد و سرکوبگرى و غارتگرى ادامه دهند، و بالاخره براى استبداد و استعمارگری و سرکوب بشریت نیز بايد نام و بهانه اى جعل کرد؟!

آرى؛ در یک جامعۀ اسلامى هر حکومتى که با رأى و انتخاب مردم برپا شود، بصورت خودکار «دينى و اسلامى» خواهد بود، و حاکمانش جزو اَصلح مسلمين میشوند. و اين يعنى «حکومت مسلمين بر مسلمين»، و نص قرآن نيز که فصل الخطاب و آخرين سخن براى هر مؤمن و مسلمان است، در اين رابطه چنين حکم میدهد: يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنكُمْ فَإِن تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَالرَّسُولِ إِن كُنتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ ذَٰلِكَ خَيْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِيلًا (نساء - ۵۹): «اى کسانی که مؤمن و مسلمان شده اید، از الله و رسولش و از حاکمانى که از خودتان (مسلمين) هستند، اطاعت و پيروى نمایید، و اگر در چیزی نزاع و اختلاف پیدا کردید، آن را به امر الله و قضاوت رسول (و رهبرانتان) برگردانید؛ اگر واقعا به الله و روز آخرت ایمان آورده اید؛ و این بهترین راه و دارای احسنِ عواقب است». بله؛ اين آيه دو امر بديهى را بيان میکند: یکی اطاعت از الله و رسول و امیران مُنتخب؛ و دیگری (هنگام اختلاف) حل و فصل امور در سایۀ فکر و فرهنگ توحیدی و پذیرش حکم الهی و مرجعیت اسلامی و تن دادن به قضاوت قُضّات مُسلمان. و بصورت بدیهی، کسى که مسلمان است بايد از الله و رسول و از حاکمان مُنتخب و مَحل رضـايت تبعيت و اطاعت نماید و آنها را مرجع خود قرار دهد؛ نه اینکه شیفته و مطیع فکر و فرهنگ نامسلمانان شود و از آنها تبعیت نماید (بیچاره!!!)؛ و آنهم از کسانى که جز نابودى فورى و يا تدريجى اسلام و مسلمين و غارت و چپاول آنها و تفرق و تحت سلطگی آنها هدف دیگری ندارند.

سازمان موحدین آزادیخواه ایران

۲ ذو الحجۀ ۱۴۳۲ - ۷ آبان ۱۳۹۰