بسم الله الرحمن الرحیم

به اذنِ الله و همت و ارادۀ مردم

۲۵ بهمن روز مناسبی در حمایت از آزادیخواهانِ جهــانِ اســلام و قیام علیه نظام های استبدادی و جُــداسازی صف مردم ایران از استبدادیان ولایت مطلقه است. و پیشنهاد چنین روزی (که خارج از مناسبتهای نظام ولایت مطلقه قرار دارد) بسیار بجا بوده و یک قدم تازه جهت ابتعاد از این نظام استبدادی - فرقه ای بحساب می آید. و خاصتا جای خوشحالی است که این فراخوان (که از طرف میر حسین موسوی و مهدی کروبی  صورت گرفته) در ۲۲ بهمن واقع نشده است.

باید دانست که هر مناسبتی (صرف نظر از ماهیت اولیۀ آن) به چیزی مشهور می شود؛ و مثلا مناسبتی مانند ۲۲ بهمن نیز یکی از این روزهایی است که ماهیت اولیۀ خود را از دست داده و در طول سه دهۀ گذشته در تصرف نظام ولایت مطلقه بوده است؛ و از همین روست که این روز سرنوشت ساز یک «مناسبت استبدادی» گشته است. بله درست است که در چنین روزی نظام استبدادی و خیانتکار پهلوی ساقط و مردم ایران بر استبداد شاهنشاهی پیروز شدند؛ اما متأسفانه قیام مردم ایران وهمۀ پیروزیهایش توسط مستبدین ولایت مطلقه مصادره و منحرف گردید و «همۀ مناسبتهایش» نیز به رنگ استبدادی درآمدند و به مناسبتهای نظام ولایت مطلقه تبدیل گشتند. این واقعیت در همۀ تاریخها و مناسبتها صدق میکند؛ و مثلا زمانی که بغداد توسط آمریکا و انگلیس اشغال گردید؛ دو چیز روی دادند: یکی نظام استبدادی بعثی ساقط گردید؛ و دیگری بغداد و کل عراق به اشغال استعمارگران غربی در آمد. خوب چنین روزهایی بر حسب اوضاعی که بعدا پیدا میکنند ماهیتشان تعیین میشود؛ و اینکه آیا «شوم تلقی میشوند یا مبارک؟!». و مثلا وقتی چیز بدی و یک نظام استبدادی زائل میشود؛ جای شادی و شکرگذاری است؛ اما اگر بدتر و استبدادی تر از آن جایش را بگیرد؛ در آن صورت اوضاع بهم خورده و پیروزی بدست آمده خنثی خواهد شد. و آنگاه با توجه به جشن و شادیِ استبدادیان جدید در چنین ایامی، طعم پیروزیها از بین می رود و این روزها به مناسبتهای استبدادی تبدیل می شوند. و ۲۲ بهمن در ایران نیز چنین وضعیتی را پیدا کرده است؛ و حال این روز به یکی از مناسبتهای نظام ولایت مطلقه مبدل شده است.

حال مسئلۀ تظاهرات ۲۵ بهمن: این روز خارج از مناسبتهای نظام ولایت مطلقه قرار دارد، و در واقع یک نوع جداسازی صف مردم از استبدادیان ولایت مطلقه است؛ و محسن اژه ای (دادستان استبداد) هم به چنین امری اعتراف نموده است. و طبعا این یک حرکت مبارک و یک قدم جدید در حرکت بسوی مردمسالاری تلقی می شود؛ لکن نقص این فراخوان ضد استبدادی اینست که اِعمـال و انجـام آن موکول به «اذن و اجازۀ نظام ولایت مطلقه» شده است؛ اذن و اجازه ای که به احتمال قریب به یقین برآورده نخواهند شد. و در نتیجه دعوت به تظاهرات در چنین روزی (اگر اسیر اذن و اجازۀ نظام ولایت مطلقه شود) بیشتر «وجهۀ تبلیغاتی» خواهد داشت؛ و در میدان عمل نه تنها نتیجه ای حاصل نخواهد شد؛ بلکه حتی اثرات منفی بجا خواهد گذاشت و احیانا مایۀ سرخوردگی کسانی خواهد گشت. و همین است که روی چنین دعواتی (بگذریم از محدود شدن در تهران) زیاد نمیتوان برنامه ریزی و سرمایه گذاری کرد. لکن اگر در عین اذن و اجازه خواستن از استبداد حاکم «همت و ارادۀ سیاسی و مردمی» اصل و اساس باشد؛ آنگاه استبدادیان اجازه بدهند یا ندهند؛ برنامۀ مورد نظر اجراء و اسیر مُجوز آنها نخواهد گشت.

و اما اذن الله و ارادۀ مردم: اذن الله عبارت از شرعیت و  بیانگر مشروعیت است؛ و اذن و اجازۀ استبدادی را زیر پا میگذارد. و همت و ارادۀ مردم نیز که جهت آزادسازی و اعادۀ حقوق سلب شده به میدان می آید؛ از مشروعیت تام برخوردار است؛ همت و اراده ای که هرگاه اسیر سلطۀ مستبدین و نظامهای استبدادی گردد؛ اثری از «زندگی آزاد و رشد یابنده» نمی ماند؛ کما اینکه در سه دهۀ گذشته در ایران چنین بوده است؛ و من بعد نیز استبدادیان ولایت مطلقه هرگز اجازه نمیدهند که مردم ایران دوباره صاحبِ اراده شود و در پی آزادسازی خود برآید؛ چرا که این آنها بوده اند که مردم را مسلوب الاراده و اسیر نظام استبدادی خود نموده اند؛ و حال چگونه اجازه میدهند که در خیابانهای تهران دوباره امید و ارادۀ مردم بازسازی شود و ارادۀ مردم برای «آزادی و زندگی خلاق» به نمایش درآید؟! چنین چیزی عجیب می نماید و در طی تاریخ هم چنین چیزی حادث نشده است؛ کما اینکه مصر و تونس هم خالی از چنین امور عجیبی بوده؛ و مردم در ساعات حکومت نظامی به خیابانها می ریختند و در میدانها جمع می شدند. البته اذن و اجازه خواستن از استبدادیان جهت روبرو کردنشان با قوانین خودشان و من باب بهانه گرفتن؛ شاید امر قابل قبولی باشد؛ اما به شرطی که اگر تن ندادند و بر سلبِ «حقوق مُسلّم و مُصرّح مردم» اصرار ورزیدند؛ آنگاه نباید اسیر آنها گردید؛ بلکه باید از اذن و اجازۀ استبدادی عبور نمود.

سازمان موحدین آزادیخواه ایران

۹ ربیع الاول ۱۴۳۲ - ۲۳ بهمن ۱۳۸۹